مگر تو یوسفان را دلستانی
مگر تو رشک ماه آسمانی
مها از بس عزیزی و لطیفی
غریب این جهان و آن جهانی
روانهایی که روز تو شنیدند
به طمع تو گرفته شب گرانی
ز شب رفتن ز چالاکی چه آید
چو ذوالعرشت کند می پاسبانی
منم آن کز دم عیسی بمردم
مرا کشتهست آب زندگانی
چنین مرگی که مردم زنده گردم
گرت بینم ایا فخر الزمانی
دلم از هجر تو خون گشت لیکن
از آن خون رست صورتهای جانی
ز درد تو رواق صاف جوشید
ز درد خمهای خسروانی
خداوندی است شمس الدین تبریز
که او را نیست در آفاق ثانی
برید آفرینش در دو عالم
نیاوردهست چون او ارمغانی
هزاران جان نثار جان او باد
که تا گردند جانها جاودانی
دریغا لفظها بودی نوآیین
کز این الفاظ ناقص شد معانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در توصیف زیبایی و دلربایی یوسف، به طبیعت و محبت و عشق الهی اشاره دارد. شاعر به ویژگیهای خاص و بینظیر شخصیتی چون شمس الدین تبریز اشاره میکند و از درد فراق معشوق سخن میگوید. او بیان میکند که این عشق و عشقورزی به زندگی و معنای آن عمق میبخشد، حتی در زمانی که کلمات نمیتوانند به خوبی احساسات را منتقل کنند. شاعر به مرگ و تولد از نو نیز اشاره میکند و از جانهایی که برای این عشق فدا میشوند، ستایش میکند.
هوش مصنوعی: آیا تو دلی را به زیبایی یوسفها دارید یا آیا تو همچون ماهی هستی که بر آسمان حسادت میبرند؟
هوش مصنوعی: تو به قدری عزیز و لطیفی که در این دنیا و آن دنیا همچنان برایم غریب و ناشناختهای.
هوش مصنوعی: روحهایی که در روز تو را دیدهاند، حالا به خاطر امید به تو، شبهای سخت و سنگینی را تجربه میکنند.
هوش مصنوعی: از شب رفتن و چابکی چه سودی حاصل میشود، وقتی که خداوند مانند ذوالعرش، مراقب و نگهبان است؟
هوش مصنوعی: من همان کسی هستم که از زمان عیسی (ع)، برای زندگی جدید خود مردهام و آب حیات مرا به کام مرگ کشیده است.
هوش مصنوعی: اگر مرگ من به گونهای باشد که در آن زنده شوم و تو را ببینم، ای بهترین و برترین در زمانه.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر دوریات به شدت آزرده و پر از غم شده است، اما از آن غم و درد، زیباییهایی برای جانها به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: از عشق تو، دلم به شدت میتپد و احساسات تلخ و عمیق را درونم به وجود میآورد؛ مانند طشتهای زیبایی که از درد و رنج ناشی از عشق تو سر برمیزند.
هوش مصنوعی: شمس الدین تبریز موجودی است که در هیچکجا و هیچ زمانی نظیری ندارد.
هوش مصنوعی: هیچکس در این دو جهان نتوانسته هدیهای مانند او به دنیا بیاورد.
هوش مصنوعی: هزاران جان فدای او باشد تا اینکه جانها جاودان و ماندگار شوند.
هوش مصنوعی: ای کاش کلمات تازه و نوآورانهای وجود داشتند که معانی عمیق و کامل را منتقل کنند، چرا که این واژههای فعلی نمیتوانند به خوبی معناها را بیان کنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دریغا میر بونصرا دریغا
که بس شادی ندیدی از جوانی
ولیکن راد مردان جهاندار
چو گل باشند کوته زندگانی
به جام اندر تو پنداری روان است
و لیکن گر روان دانی روانی
به ماهی ماند ، آبستن به مریخ
بزاید ، چون فراز لب رسانی
شکفته شد گل از باد خزانی
تو در باد خزانی بی زیانی
همه شمشاد و نرگس گشتی ای دل
چه چیزی مردمی یا بوستانی
ز بوی موی پیچان سنبلی تو
[...]
دریغا میر بونصرا دریغا
که بس شادی ندیدی از جوانی
و لیکن راد مردان جهاندار
چو گل باشند کوته زندگانی
مرا تا باشد این درد نهانی
تو را جویم که درمانم تو دانی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.