مرا میگفت دوش آن یار عیار
سگ عاشق به از شیران هشیار
جهان پر شد مگر گوشت گرفتست
سگ اصحاب کهف و صاحب غار
قرین شاه باشد آن سگی کو
برای شاه جوید کبک و کفتار
خصوصا آن سگی کو را به همت
نباشد صید او جز شاه مختار
ببوسد خاک پایش شیر گردون
بدان لب که نیالاید به مردار
دمی میخور دمی میگو به نوبت
مده خود را به گفت و گو به یک بار
نه آن مطرب که در مجلس نشیند
گهی نوشد گهی کوشد به مزمار
ملولان باز جنبیدن گرفتند
همیجنگند و میلنگند ناچار
بجنبان گوشه زنجیر خود را
رگ دیوانگیشان را بیفشار
ملول جمله عالم تازه گردد
چو خندان اندرآید یار بییار
الفت السکر ادرکنی باسکار
ایا جاری ایا جاری ایا جار
و لا تسق بکاسات صغار
فهذا یوم احسان و ایثار
و قاتل فی سبیل الجود بخلا
لیبقی منک منهاج و آثار
فقل انا صببنا الماء صبا
و نحن الماء لا ماء و لا نار
و سیمائی شهید لی بانی
قضیت عندهم فی العشق اوطار
و طیبوا و اسکروا قومی فانی
کریم فی کروم العصر عصار
جنون فی جنون فی جنون
تخفف عنک اثقالا و اوزار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، سخنگوی عاشق به صفات و ویژگیهای دوست و معشوق خود اشاره میکند. او بر این باور است که عشق و شیدایی به مراتب مهمتر از هشیاری و عقل است، و بهترین دوست آن است که به عشق خود وفادار و پایبند باشد. شاعر در ادامه به تمثیلهایی از سگها و شکار اشاره میکند، نشاندهنده وفاداری و فداکاری در عشق.
او از مجالس شادی و شعر و میگساری سخن میگوید و تاکید میکند که باید از لحظات زندگی لذت برد و به میخوارگی و جشنها پرداخت. در نهایت، شاعر بر تکرار حس جنون و شیدایی عشق تاکید میکند و از خواننده میخواهد که از بارهای دنیوی رها شود و به شادی و عشق بپردازد.
هوش مصنوعی: شب گذشته آن دوست باهوش به من میگفت که مثل سنگدلها و هشیارها نیستم و عشق من به مانند عشق یک سگ به صاحبش است که از آن شیرهای هشیار بهتر است.
هوش مصنوعی: دنیا پر شده است، اما گوشتی که از بدن سگ اصحاب کهف و صاحب غار باقی مانده باشد، هنوز باقی است.
هوش مصنوعی: سگی که برای پادشاه شکار میکند و به دنبال کبک و کفتار است، همیشه در کنار و همراه او خواهد بود.
هوش مصنوعی: به ویژه آن سگی که برای شکار و صید، به جز از شاه مختار، تلاشی ندارد.
هوش مصنوعی: خاک پای او را ببوسد، ای شیر آسمان، به خاطر آن لب که به هیچ وجه به گندیدهها نزدیک نشود.
هوش مصنوعی: لحظهای بنوش و لحظهای صحبت کن، اما خود را در یک گفتگو غرق نکن. همه چیز را نباید یکجا و یکباره انجام دهی.
هوش مصنوعی: آن نوازندهای نیست که فقط در مجلس بنشیند و گاهی نوشیدنی بخورد و گاهی با سازش به نواختن بپردازد.
هوش مصنوعی: دلزدهها دوباره شروع به حرکت کردند، اما همچنان در حال جنگیدن و میلنگند و چارهای جز این ندارند.
هوش مصنوعی: گوشه زنجیر خود را حرکت بده و بر رگ دیوانگی آنها فشار وارد کن.
هوش مصنوعی: وقتی یاری که همیشه در کنار نیست با خوشرویی وارد شود، فضا و حال و هوای جهان برای همه شاداب و تازه میشود.
هوش مصنوعی: عشق و سرمستی به من دست یافته است، ای معشوق، ای محبوب، ای دوست.
هوش مصنوعی: در این روز باید به جای نوشیدن با لیوانهای کوچک، با سخاوت و محبت عمل کنیم، چرا که امروز روز خیر و بخشندگی است.
هوش مصنوعی: شخصی که در راه generosity و بخشش میجنگد، نمیتواند به خاطر ترس از کمبود و باقی ماندن نشانی از خود، در این راه کوتاهی کند.
هوش مصنوعی: بگویید ما آب را به طرز خاصی جاری کردیم و ما خود آب هستیم، نه این که آب یا آتش باشیم.
هوش مصنوعی: شخصی با صورت زیبا و چهرهای بینظیر، در عشق دچار سختیها و مشکلاتی است که با آنها روبهرو شده است.
هوش مصنوعی: این بیت به تشویق نوشیدن شراب و لذت بردن از آن اشاره دارد، با این حال، بر اهمیت مهمانی و دوستی نیز تأکید میکند. در آن به نوعی از مهمانیهای مجلل و ظرافت در رفتار اشاره شده است، جایی که افراد با هم جمع میشوند و از خوشیهای زندگی بهرهمند میشوند. در این فضا، شخصیتهایی که به مهمانی دعوت میشوند، از کرامت و بزرگواری برخوردارند و در کنار همدیگر لحظات شادی را سپری میکنند.
هوش مصنوعی: جنون و دیوانگی در سطوح مختلف، بارها و مسئولیتها را از دوش تو برمیدارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
من اینجا دیر ماندم خوار گشتم
عزیز از ماندن دایم شود خوار
چو آب اندر شَمَر بسیار ماند
زُهومت گیرد از آرام بسیار
منقش عالمی فردوس کردار
نه فرخار و همه پر نقش فرخار
هواش از طلعت ماهان پر از نور
زمینش از بوسۀ شاهان پر آثار
بتانی اندر و کز خط خوبان
[...]
مرا با عاشقی خوش بود هموار
کنون خوشتر، که در خور یافتم یار
کنون خوشتر، که ناگاهان برآورد
مه دو هفته من سر ز کهسار
کنون خوشتر، که با او بوده ام دی
[...]
نبینی بر درخت این جهان بار
مگر هشیار مرد، ای مرد هشیار
درخت این جهان را سوی دانا
خردمند است بار و بیخرد خار
نهان اندر بدان نیکان چنانند
[...]
خدای پاک و بی همتا و بی یار
هم از اندیشه دور و هم ز دیدار
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.