شتران مست شدستند، ببین رقص جمل
زُ اشتر مست که جوید ادب و علم و عمل
علم ما دادهی او و ره ما جادهی او
گرمی ما دم گرمش، نه ز خورشیدِ حمل
دم او جان دهدت روز نَفَخْتُ بپذیر
کار او کُنفَیکونست نه موقوف علل
ما در این ره همه نسرین و قَرنفُل کوبیم
ما نه زان اُشتر عامیم که کوبیم وَحَل
شترانِ وحلی بستهی این آب و گلند
پیش جان و دل ما، آب و گلی را چه محل
ناقةالله بزاده، به دعای صالح
جهت معجزهی دین ز کمرگاه جبل
هان و هان ناقهی حقیم تعرض مکنید
تا نبُرَّد سرتان را سر شمشیر اجل
سوی مشرق نرویم و سوی مغرب نرویم
تا ابد گام زنان جانب خورشید ازل
هله بنشین تو بجنبان سَر و میگوی بلی
شمس تبریز نماید به تو اسرار غزل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و معرفت الهی است و به نماد شتر و سفر به سوی حقیقت اشاره دارد. شاعر از شترانی سخن میگوید که در حال رقص و حالتی مست هستند و به جستجوی علم و ادب مشغولاند. او تاکید میکند که علم و راه درست از خداوند میآید و آنکه در مسیر حق حرکت کند، از گرمای الهی بهرهمند خواهد شد. همچنین، شاعر به پیروی از دین و معجزات آن اشاره دارد و هشدار میدهد که نباید به سمت باطل یا منحرف شد. در نهایت، او دعوت میکند تا با آغوش باز به سمت معرفت و اسرار الهی برویم و از نور عشق استفاده کنیم.
هوش مصنوعی: شتران سرشار از خوشحالی و شادابیاند، نگاه کن به رقص و بازی این شتر مست که جستجو میکند برای یادگیری آداب، دانش و کارهای نیک.
هوش مصنوعی: دانش ما از اوست و راه ما به سوی اوست. گرمای ما از نفس اوست، نه از آفتاب گرم کننده.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که حضور و نفس الهی، روح و جان انسان را زنده میکند. وقتی او نفس میکشد، باید آن را بپذیری و بدان که کار او به گونهای است که سریعاً تحقق مییابد و هیچ چیزی نمیتواند آن را متوقف کند.
هوش مصنوعی: ما در این مسیر هر روز بر زیباییها و گلهای معطر پا میگذاریم و جلو میرویم. ما گروهی از انسانهای سطحی نیستیم که به راحتی از کنار مشکلات بگذریم و بر آنها پا بگذاریم.
هوش مصنوعی: شتران وحلی در این آب و خاک وجود دارند و برای ما، که به جان و دل خود اهمیت میدهیم، این آب و گل هیچ ارزشی ندارد.
هوش مصنوعی: شتر خداوند، فرزندش را به دعا و خواستهی خوب به عنوان معجزهای برای دین از فاصلهی کوه به سمتش فرستاد.
هوش مصنوعی: توجه داشته باشید که ما حق داریم و اعتراض نکنید، زیرا ممکن است عواقب سختی برایتان به همراه داشته باشد.
هوش مصنوعی: نرویم به سمت شرق و غرب، بلکه همیشه با قدمهایی استوار به سوی خورشید جاودان پیش میرویم.
هوش مصنوعی: بیا بنشین و تکان بده سرت را و بگو بله، شمس تبریز به تو رازهای شعر غزل را نشان خواهد داد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای بهنگام سخا ابر کف و دریا دل
مشتری خوار ز دیدار تو و ماه خجل
بر نوشته است بعمر ابدی ملک ترا
در ازل ایزد و در دست جهان داده سجل
ز سواران چگل خوار و خجل خیل عجم
[...]
ای نگاری که به حسن از تو زند حور مثل
ای غزالی که سزاوار سرودی و غزل
بر عرب هست ز بهر تو عجم را تفضیل
که عجم وصف تو گفته است و عرب وصف طلل
سرو زیر حُلّل و ماه بود زیر حلی
[...]
جرم خورشید چو از حوت درآید به حمل
اشهب روز کند ادهم شب را ارجل
کوه را از مدت سایهٔ ابر و نم شب
پر طرایف شود اطراف چه هامون و چه تل
سبزه چون دست به هم درزند اندر صحرا
[...]
ماجرایی که میان من و گردون رفتست
دوش بشنو که ترا شرح دهم از اوّل
تا سحر گه من و او دیده بهم بر نزدیم
بس که گفتیم و شنیدیم ز هرگونه جدل
در میان گفتمش ای از تو واز گردش تو
[...]
تو مرا می بده و مست بخوابان و بهل
چون رسد نوبت خدمت نشوم هیچ خجل
چو گه خدمت شه آید من میدانم
گر ز آب و گلم ای دوست نیم پای به گل
در نمازش چو خروسم سبک و وقت شناس
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.