در این بخش شعرهایی را فهرست کردهایم که در آنها حزین لاهیجی مصرع یا بیتی از مولانا را عیناً نقل قول کرده است:
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۰ :: مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹۱
حزین لاهیجی (بیت ۹): این جواب غزل مرشد روم است که گفت - من به بوی تو خوشم، نافه تاتار مگیر
مولانا (بیت ۱۶): من به کوی تو خوشم خانه من ویران گیر - من به بوی تو خوشم نافه تاتار مگیر
در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروههای مجزا فهرست کردهایم:
-
حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۱ - نیایش و عرض شکوی:پرتو روی تو را نیست جهان پرده دار - امتلأ الخافقین شارق ضوء النهار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۲۳:پرده خوش آن بود کز پس آن پرده دار - با رخ چون آفتاب سایه نماید نگار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۲۴:تاخت رخ آفتاب گشت جهان مست وار - بر مثل ذرهها رقص کنان پیش یار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۰:آید هر دم رسول از طرف شهر یار - با فرح وصل دوست با قدح شهریار
-
حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۲ - در توحید باری تعالی:غیر، نفی غیرت یکتای بی همتاستی - نقش لا در چشم وحدت بین من الاستی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷۴:در فنای محض افشانند مردان آستی - دامن خود برفشاند از دروغ و راستی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۹۱:هر دلی را گر سوی گلزار جانان خاستی - در دل هر خار غم گلزار جان افزاستی
-
حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۷ - در مدح حضرت امیر مؤمنان:ای موی تو را غالیه سا عنبر سارا - چون نافه سیه روزم از آن زلف شب آسا
حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۸ - تجدید مطلع:ای نفس کجا بود تو را مولد و منشا؟ - بر تودهٔ غبرا چه کنی منزل و مأوا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶:لب را تو به هر بوسه و هر لوت میالا - تا از لب دلدار شود مست و شکرخا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۸:ای از نظرت مست شده اسم و مسمّا - ای یوسف جان گشته ز لبهای شکرخا
-
حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۹ - در مدح حضرت امیر مؤمنان (ع) و شکوه از غربت:آمد سحر ز کوی تو دامن کشان صبا - اهدی السّلام منک عَلی تابع الهدا
حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۱۰ - تجدید مطلع:کای آستان قصر جلال تو عرشسا - وی مهر ومه به راه توکمترز نقش پا
حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۱۱ - تجدید مطلع:ای نور دیده را به غبار تو التجا - خاک درت به کعبهٔ دلها دهد صفا
حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۱۲ - تجدید مطلع:گردی ز آستان تو یا مبدء النعم - چشم امیدوار مرا منتهی الرّجا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۷:ای بنده بازگرد به درگاه ما بیا - بشنو ز آسمانها حی علی الصلا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۸:ای صوفیان عشق بدرید خرقهها - صد جامه ضرب کرد گل از لذت صبا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹:ای خان و مان بمانده و از شهر خود جدا - شاد آمدیت از سفر خانه خدا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰:نام شتر به ترکی چه بود بگو دوا - نام بچه ش چه باشد او خود پیش دوا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۱:شب رفت و هم تمام نشد ماجرای ما - ناچار گفتنیست تمامی ماجرا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲:هر روز بامداد سلام علیکما - آن جا که شه نشیند و آن وقت مرتضا
مولانا » فیه ما فیه » فصل چهارم - گفت که این چه لطف است که مولانا تشریف فرمود:جان از درون به فاقه و طبع از برون به برگ - دیو از خورش به هیضه و جمشید ناشتا
-
حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۲۰ - مدح حضرت امیر مؤمنان (ع):زین ششدرم چو بال فشانی دهد گشاد - این هفت قله را، چو غباری دهم به باد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶۶:چندان حلاوت و مزه و مستی و گشاد - در چشمهای مست تو نقاش چون نهاد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶۷:چندان حلاوت و مزه و مستی و گشاد - در چشمهای مست تو نقاش چون نهاد
-
حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۲۴ - شکایت از زندگی در هند و مدح حضرت امیر مؤمنان (علیه السّلام):با همه دعوی اسلام چو اصحاب سعیر - روزگاری ست که در دوزخ هندیم اسیر
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹۰:صنما این چه گمانست فرودست حقیر - تا بدین حد مکن و جان مرا خوار مگیر
-
حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۳۰ - در مدح و منقبت امیر مومنان علیه السلام:ای نگاهت به صید دل، بازی - مژه ها جمله در سنان بازی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۷:بانگ تسبیح بشنو از بالا - پس تو هم سبح اسمه الاعلی
-
حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۳۱ - در ثنای حضرت امیر مؤمنان علی بن ابیطالب (ع):زده ام طبل عشق و رسوایی - شهرهٔ شهرتم به شیدایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۵۱:چند اندر میان غوغایی - خوی کن پاره پاره تنهایی
-
حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۳۶ - در مدح حضرت امام عصر (عج):تا در چمن این سرو برازنده چمان است - چیزی که به دل نگذرد اندوه خزان است
حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۳۸ - تجدید مطلع:تا دیده ز دل، نیم قدم ره به میان است - از پرده برآ، چشم جهانی نگران است
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۶:از بس که تو را خوی، به عشاق گران است - بی قدر متاع سر بازار تو جان است
مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثالث » مناجات:گر پردۀ هستیت بسوزی به ریاضت - بیرون شوی زین ورطه که این خلق در آن است
-
حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۳۹ - در منقبت و توسّل به حضرت ولی عصر (عج):نی خامه دارد سر خوش نوایی - کهن بلبل آهنگ دستان سرایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۲۰:اگر چه لطیفی و زیبالقایی - به جان بقا رو ز جان هوایی
-
حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۴۳ - در مدح حضرت احمد بن موسی الکاظم علیه السّلام:از یمن سرفرازی مدح خدایگان - کلکم گذشته از علم شاه کاویان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴۷:میآیدم ز رنگ تو ای یار بوی آن - برکندهای به خشم دل از یار مهربان
-
حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۴۸ - در بیان حال خود و نصیحت:چشمم گشوده است در فیض نوبهار - از داغ، ریخته ست دلم طرح لاله زار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱۶:هر کس به جنس خویش درآمیخت ای نگار - هر کس به لایق گهر خود گرفت یار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱۷:دل ناظر جمال تو آن گاه انتظار - جان مست گلستان تو آن گاه خار خار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱۸:میر شکار من که مرا کردهای شکار - بیتو نه عیش دارم و نه خواب و نه قرار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۲۱:آمد بهار خرم و آمد رسول یار - مستیم و عاشقیم و خماریم و بیقرار
-
حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۵۰ - به یکی از آشنایان خود نوشته است:کشور هند که بادا بری از خوف و خلل - آفتابیش فرازندهٔ قدر است و محل
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴۴:شتران مست شدستند، ببین رقص جمل - زُ اشتر مست که جوید ادب و علم و عمل
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴۵:تو مرا می بده و مست بخوابان و بهل - چون رسد نوبت خدمت نشوم هیچ خجل
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱:ای نام تو زینت زبانها - حمد تو طراز داستانها
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵:ای جان و قوام جمله جانها - پر بخش و روان کن روانها
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶:درعشق شد به رنگ دگر روزگار ما - تغییر رنگ ماست خزان و بهار ما
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳:آمد بهار خرم آمد نگار ما - چون صد هزار تنگ شکر در کنار ما
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۹:خواهم درین گلستان، دستوری صبا را - تاگرد سر بگردم، آن یار بی وفا را
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱:بر رخ چه درگشاید، بیگانهٔ وفا را - چشمی که می نبیند دیدار آشنا را؟
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۰:با آن که میرسانی، آن بادهٔ بقا را - بی تو نمیگوارد، این جام باده ما را
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲:دایم وصیّت این است، از ما معاشران را - کز کف نمی توان داد، زلف سمنبران را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۶:ای میرآب بگشا آن چشمه روان را - تا چشمها گشاید ز اشکوفه بوستان را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵:شهوت که با تو رانند صدتو کنند جان را - چون با زنی برانی سستی دهد میان را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶:در جنبش اندرآور زلفِ عبرفشان را - در رقص اندرآور جانهای صوفیان را
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۳:ز لوح سینه ستردیم، علم فتوا را - به آب میکده شستیم، لوث تقوا را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۲:اسیر شیشه کن آن جنیان دانا را - بریز خون دل آن خونیان صهبا را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۸:ز بهر غیرت آموخت آدم اسما را - ببافت جامع کل پردههای اجزا را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۳:کجاست ساقی جان تا به هم زند ما را - بروبد از دل ما فکر دی و فردا را
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۷:گل داغی ز عشق او، بیاراید جهانی را - که یک خورشید بس باشد زمین و آسمانی را
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۷:سخن از من کشیدی، شعله ورکردی جهانی را - چرا انگشت بر لب می زنی آتش بیانی را؟
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۴۷:به پیری می کشیم آسوده، بار زندگانی را - که صرف آن جوان کردیم، ایام جوانی را
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۴۸:حق تعلیم دارم، خوش قدانِ بوستانی را - که سرو از مصرع من یاد می گیرد، روانی را
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۵۲:ز دورم دید، اجازت داد عزم جان فشانی را - نگاهش زود می فهمد، زبان بی زبانی را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶:عطارد مشتری باید، متاع آسمانی را - مهی مریخچشم ارزد، چراغ آن جهانی را
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۵۰:سواد هند، خاطرخواه باشد بی کمالان را - نماید خانهٔ تاریک، روشن چشم عریان را
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۸:دل دریا گهر، سرمایه بخشید ابر مژگان را - نماند حسرتی در یاد، مهمان کریمان را
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۹۵:ز مژگان ساختم گلگون، چنان روی بیابان را - که داغ لاله کردم، مردم چشم غزالان را
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۴:مکن دشوار از تن پروری آزادی جان را - چه محکم می کنی چون ابلهان دیوار زندان را؟
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۳:کشم خط از سواد خامه زلف عنبرافشان را - به داغ رشک سوزد خامهام ناف غزالان را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸:رسید آن شه رسید آن شه بیارایید ایوان را - فروبرید ساعدها برای خوب کنعان را
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۱:درین دریای بی پایان، درین طوفان شورافزا - دل افکندیم، بسم الله مجریها و مرسیها
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴:از این اقبالگاه خوش مشو یک دم دلا تنها - دمی می نوش باده جان و یک لحظه شکر میخا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴:تو دیدی هیچ عاشق را که سیری بود از این سودا - تو دیدی هیچ ماهی را که او شد سیر از این دریا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵:ببین ذرات روحانی که شد تابان از این صحرا - ببین این بحر و کشتیها که بر هم میزنند این جا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷:از آن مایی ای مولا اگر امروز اگر فردا - شب و روزم ز تو روشن زهی رعنا زهی زیبا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹:چه باشد گر نگارینم بگیرد دست من فردا - ز روزن سر درآویزد چو قرص ماه خوش سیما
مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثالث » حکایت:مسی از زر بپالوی و می لافی چه سود اینجا؟ - که رسوا گردی ای لافی چو سنگ امتحان بینی
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۳:صبا از منزل سلمی، سلام آورد مستان را - ز زلفش نامهٔ مشکین ختام آورد مستان را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲:بهار آمد بهار آمد سلام آورد مستان را - از آن پیغامبر خوبان پیام آورد مستان را
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۴:گران افتاده لنگر، کوه درد سینه فرسا را - خدا صبری دهد دلهای از جا رفتهٔ ما را
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۳:به آب از آتش می داده ام خاک مصلّا را - به باد، از نالهٔ نی دادهام، ناموس تقوا را
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۹۷:به فردا وعده داد امروز جان ناشکیبا را - که شادی مرگ سازد، وعده فردای او ما را
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۰:چنان افشاند چشمم، بیتو، اشک بیمحابا را - که ابر امشب، غلط هردم به دریا میکند ما را
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۹:گرانجان میکند، تعظیم بیجا اهل دنیا را - نگین از بهر نام خشک، خالی میکند جا را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰:ایا نور رخ موسی مکن اعمی صفورا را - چنین عشقی نهادستی به نورش چشم بینا را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱:هلا ای زهره زهرا بکش آن گوش زهرا را - تقاضایی نهادستی در این جذبه دل ما را
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۴:ساقی قدحی در ده، از خود بستان ما را - مستانه بگو رمزی، بگشای معمّا را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷:جانا سر تو یارا مگذار چنین ما را - ای سرو روان بنما آن قامت بالا را
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲:ساقی دوباره پر کن، از باده گوی ما را - وآن گاه غم نباشد، بشکن سبوی ما را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳:جانا قبول گردان این جست و جوی ما را - بنده و مرید عشقیم برگیر موی ما را
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۵:گلرنگ اگر خواهی، این چهره زرین را - امروز دو بالا کن، پیمانه دوشین را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱:ای ساقی جان پر کن آن ساغر پیشین را - آن راه زن دل را آن راه بر دین را
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۲:نیست هوای بوستان، کنج قفس خزیده را - لالهستان خود کنم، سینهٔ داغدیده را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:دی بنواخت یار من بنده غم رسیده را - داد ز خویش چاشنی جان ستم چشیده را
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۰:تلقین حجت از لب جانانم آرزوست - من کافر محبتم، ایمانم آرزوست
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱:بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست - بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۷:ای چنگ پردههای سپاهانم آرزوست - وی نای ناله خوش سوزانم آرزوست
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۵:خورشید و ماه آینهٔ حسن یار نیست - عینک حجاب گردد، اگر دیده تار نیست
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۵:این طرفه آتشی که دمی برقرار نیست - گر نزد یار باشد وگر نزد یار نیست
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۵:آن روح را که عشق حقیقی شعار نیست - نابوده به که بودن او غیر عار نیست
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۶:ما را کنار گیر تو را خود کنار نیست - عاشق نواختن به خدا هیچ عار نیست
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۹:ای تازه به دیدار تو ایمان خرابات - رخساره و خطّت گل و ریحان خرابات
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۴:از اول امروز حریفان خرابات - مهمان توند ای شه و سلطانِ خرابات
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۶:زاهد از ساغر شراب گریخت - شب پر، از نور آفتاب گریخت
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۱:امشب از چشم و مغز خواب گریخت - دید دل را چنین خراب گریخت
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۱:ز خاموشی دلم را پاس الفت مدعا باشد - دمی هرگز نمی خواهم دو لب از هم جدا باشد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۷:نباشد عیب پرسیدن تو را خانه کجا باشد - نشانی ده اگر یابیم وان اقبال ما باشد
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۳:گر رخ به ما نمایی، ای خوش لقا چه باشد؟ - ما را ز ما ستانی، ای دلربا! چه باشد؟
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴۴:گر ساعتی ببری ز اندیشهها چه باشد - غوطی خوری چو ماهی در بحر ما چه باشد
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۲:ای سیل مرگ، بی تو دل تشنه آب شد - دیر آمدی و خانهٔ طاقت خراب شد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸۰:صد مصر مملکت ز تعدی خراب شد - صد بحر سلطنت ز تطاول سراب شد
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۳:سر رشته صبری که ز دل رفت و نهان شد - ما را رگ جان گشت و تو را موی میان شد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۹:بر چرخ سحرگاه یکی ماه عیان شد - از چرخ فرود آمد و در ما نگران شد
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۴:از سبزه سبز، پشت لب جویبار شد - باغ از بهار، شاهد گلگون عذار شد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷۱:آمد بهار خرم و رحمت نثار شد - سوسن چو ذوالفقار علی آبدار شد
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۰:زهر غم هجر تو به جان کارگر افتاد - امّید وصال تو به عمر دگر افتاد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۱:در حلقه عشاق به ناگه خبر افتاد - کز بخت یکی ماه رخی خوب درافتاد
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۴:اگر نسیم نباشد که زلف بگشاید؟ - به عاشقان رخ معشوق را که بنماید؟
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴۳:نماز شام چو خورشید در غروب آید - ببندد این ره حس راه غیب بگشاید
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵۳:سپیده دم بدمید و سپیده میساید - که ویس روز رخ خویش را بیاراید
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۹:دل در خم زلف او سودای دگر دارد - با سلسله دیوانه غوغای دگر دارد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۴:امروز جمال تو سیمای دگر دارد - امروز لب نوشت حلوای دگر دارد
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۳:نبود عجب که دیده به دیدار میرسد - فیض چمن، به رخنه دیوار میرسد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷۰:چشمم همیپرد مگر آن یار میرسد - دل میجهد نشانه که دلدار میرسد
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۳:غم توگونه ی گلنار را کهربا سازد - به عشق هر چه مس آرند کیمیا سازد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۰۹:چه پادشاست که از خاک پادشا سازد - ز بهر یک دو گدا خویشتن گدا سازد
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۴:به خون هر چند دستی غمرهٔ بیدادگر دارد - شهید خنجر مژگان شدن اجر دگر دارد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۳:دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد - به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۴:یکی گولی همیخواهم که در دلبر نظر دارد - نمیخواهم هنرمندی که دیده در هنر دارد
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۰:از حرف سست توبه، لب را گزید باید - گر لب نمی کشد می، حسرت کشید باید
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۵۸:وقتی خوش است ما را، لابد نبید باید - وقتی چنین به جانی جامی خرید باید
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۹۸:زاهد از حلقهٔ ما چون دگران برخیزد - کف زنان، جامه دران، رقص کنان برخیزد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۸۱:در دلم چون غمت ای سرو روان برخیزد - همچو سرو این تن من بیدل و جان برخیزد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰۳:بر سر کوی تو عقل از سر جان برخیزد - خوشتر از جان چه بود؟ از سر آن برخیزد
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۰:من خراباتیم ای شوخ، مرا یار مگیر - نیکنامی تو، ره خانه خمّار مگیر
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹۱:نه که مهمان غریبم تو مرا یار مگیر - نه که فلاح توام سرور و سالار مگیر
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۳:از کمال خویش نالم نی ز جور روزگار - زیر بار خود بود دستم، چو شاخ میوه دار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶۰:عاشقی در خشم شد از یار خود معشوق وار - گازری در خشم گشت از آفتاب نامدار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶۱:عرض لشکر میدهد مر عاشقان را عشق یار - زندگان آن جا پیاده کشتگان آن جا سوار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶۴:مطربا در پیش شاهان چون شدستی پرده دار - برمدار اندر غزل جز پردههای شاهوار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶۶:مرحبا ای جان باقی پادشاهِ کامیار - روحبخش هر قَران و آفتاب هر دیار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷۳:خوی بد دارم ملولم تو مرا معذور دار - خوی من کی خوش شود بیروی خوبت ای نگار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷۶:لحظه لحظه می برون آمد ز پرده شهریار - باز اندر پرده میشد همچنین تا هشت بار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷۷:از کنار خویش یابم هر دمی من بوی یار - چون نگیرم خویش را من هر شبی اندر کنار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۱:ای صبا حالی ز خد و خال شمس الدین بیار - عنبر و مشک ختن از چین به قسطنطین بیار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸۰:سیدی انی کلیل انت فی زی النهار - اشتکی من طول لیلی الفرار این الفرار
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۹:یا از سر روزگار برخیز - یا از غم ننگ و عار برخیز
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۹۰:ای خفته به یاد یار برخیز - میآید یار غار برخیز
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۵۶۵:برقع طرف نگردد، با آتشین عذارش - چون شمع می توان دید، در پرده آشکارش
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۶۱:روی تو جان جانست از جان نهان مدارش - آنچ از جهان فزونست اندر جهان درآرش
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۶۵:آن مه که هست گردون گردان و بیقرارش - وان جان که هست این جان وین عقل مستعارش
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۵۶۶:پشتم چو تیغ خم شد، از بار جوهر خویش - جز پیش خود نیارم، هرگز فرو سر خویش
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۶۷:در عشق آتشینش آتش نخورده آتش - بیچهره خوش او در خوش هزار ناخوش
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۰۰:زلف پریشان نهد، سلسله بر پای عشق - بندد گر کوته است، از پر عنقای عشق
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱۱:باز از آن کوه قاف آمد عنقای عشق - باز برآمد ز جان نعره و هیهای عشق
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۰۲:چون وصل در نگنجد، هجران کجاست لایق؟ - آری یکی ست اینجا معشوق و عشق و عاشق
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱۰:ای ناطق الهی و ای دیده حقایق - زین قلزم پرآتش ای چاره خلایق
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۲۷:برخیز سوی عالم بالا برون رویم - از خود به یاد آن قد رعنا برون رویم
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰۴:اشکم دهل شدهست از این جام دم به دم - می زن دهل به شکر دلا لم و لم و لم
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۷۵:گلستان محبت را ز دیرین عندلیبانم - به گوش غنچه گستاخ است گلبانگ پریشانم
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۱۶:به خون خود چو گل آغشته دامن تا گریبانم - به چشم طفل طبعان گرچه از رنگین لباسانم
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱۴:درخت و آتشی دیدم ندا آمد که جانانم - مرا می خواند آن آتش مگر موسی عمرانم
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳۷:چو رعد و برق می خندد ثنا و حمد می خوانم - چو چرخ صاف پرنورم به گرد ماه گردانم
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۸۴:ساقیا رخ بنما تا همه از کار شویم - آنقدر می به قدح ریز که سرشار شویم
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۴۷:روز شادی است بیا تا همگان یار شویم - دست با هم بدهیم و بر دلدار شویم
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۸۶:عقل دور است از آن جهان که منم - عشق داند مرا چنان که منم
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵۹:اه چه بیرنگ و بینشان که منم - کی ببینم مرا چنان که منم
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۹۵:آن نرگس میگسار دیدم - آسودگی از خمار دیدم
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۴۸:روی تو چو نوبهار دیدم - گل را ز تو شرمسار دیدم
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۲۰:فال فرخنده بیایید به دیدار زنیم - برقی از شمع تجلّی به شب تار زنیم
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۴۶:روز آن است که ما خویش بر آن یار زنیم - نظری سیر بر آن روی چو گلنار زنیم
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۲۸:شد فاش ز گلبرگ لبت راز نهانم - من غیر نی ای نیستم، از توست فغانم
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۸۶:چون آینه رازنما باشد جانم - تانم که نگویم نتوانم که ندانم
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۸۸:ای خواجه بفرما به کی مانم به کی مانم - من مرد غریبم نه از این شهر جهانم
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۸۹:ساقی ز پی عشق روان است روانم - لیکن ز ملولی تو کند است زبانم
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۵۱:ز فیض آبرو سبز است، نخل مدعای من - به آب خویش می گردد، چو گرداب آسیای من
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۸۹:نماید بی سبب حاصل، مسبب مدعای من - چو موج آید به ساحل، کشتی بی ناخدای من
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵۳:چو افتم من ز عشق دل به پای دلربای من - از آن شادی بیاید جان نهان افتد به پای من
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵۸:چو افتم من ز عشق دل به پای دلربای من - از آن شادی بیاید جان نهان افتد به پای من
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۶۶:ز خون دیده باشد مایه دار، اشک غم آشامان - به آب خویش گردد آسیای گوهر غلتان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴۴:مرا در دل همیآید که من دل را کنم قربان - نباید بددلی کردن بباید کردن این فرمان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴۵:عدو توبه و صبرم مرا امروز ناگاهان - میان راه پیش آمد نوازش کرد چون شاهان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۱۹:اگر امروز دلدارم درآید همچو دی خندان - فلک اندر سجود آید نهد سر از بن دندان
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۶۹:ساقی دم صبوح است، خورشید جام گردان - دور زمانه یکدم، حسب المرام گردان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳۳:جانا نخست ما را مرد مدام گردان - وآنگه مدام درده ما را مدام گردان
مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثالث » مناجات:از ما و خدمت ما چیزی نیاید ای جان - هم تو بنا نهادی، هم تو تمامگردان
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۷۰:بی تو چسان به سر برد جان امیدوار من؟ - ای بت دلفریب من، صبر من و قرار من
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲۸:باز نگار می کشد چون شتران مهار من - یارکشی است کار او بارکشی است کار من
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲۹:گفتم دوش عشق را ای تو قرین و یار من - هیچ مباش یک نفس غایب از این کنار من
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳۵:گرم درآ و دم مده ساقی بردبار من - ای دم تو ندیم من ای رخ تو بهار من
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳۶:باز بهار می کشد زندگی از بهار من - مجلس و بزم می نهد تا شکند خمار من
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳۷:یا رب من بدانمیچیست مراد یار من - بسته ره گریز من برده دل و قرار من
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۸۲:ای آب خضر، سایهٔ سرو روان تو - آتش به جان، گل از رخ چون ارغوان تو
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۹۵:دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو - زخمم، نمک چش لب شکرفشان تو
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳۵:آمد خیال آن رخ چون گلستان تو - و آورد قصههای شکر از لبان تو
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۹۶:مطلوب در لباس طلبکار آمده - خود را به صد نیاز پرستار آمده
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۰۰:گل را نگر ز لطف سوی خار آمده - دل ناز و باز کرده و دلدار آمده
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۳۱:کشیدی تیغ و ساغر، گشتی آتش، گفتیم چونی - سرت گردم چه سانم؟ زندگی را تشنهٔ خونی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵۰:یکی دودی پدید آمد سحرگاهی به هامونی - دل عشاق چون آتش تن عشاق کانونی
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۳۹:افشاند نسیم سحری زلف نگاری - می خواست دماغ دل ما، بوی بهاری
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۳۲۱:شد صید دلم بستهٔ فتراک سواری - شیرین دهنی، لب شکری، بوسه شکاری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳۲:ای جان گذرکرده از این گنبد ناری - در سلطنت فقر و فنا کار تو داری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳۹:برخیز که صبح است و صبوح است و سکاری - بگشای کنار آمد آن یار کناری
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۴۱:بر دیده کشم سرمه ز خاک کف پایی - شاید که دهد اشک مرا رنگ حنایی
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۴۸:منت نکشد همّتم از دست دعایی - زد غیرت من هر دو جهان را سرپایی
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۸۸:در دیده و دل، از دل و از دیده جدایی - بی جایی و چون می نگرم در همه جایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۲۸:هر روز بگه ای شه دلدار درآیی - جان را و جهان را شکفانی و فزایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳۵:امروز سماع است و مدام است و سقایی - گردان شده بر جمع قدحهای عطایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۴۲:زان جای بیا خواجه بدین جای نه جایی - کاین جاست تو را خانه کجایی تو کجایی
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۴۴:کمند جذبه اش نگذاشت مجنونی به صحرایی - سواد شهر بند حلقهٔ زلف دلارایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۹۸:مرا سودای آن دلبر ز دانایی و قرایی - برون آورد تا گشتم چنین شیدا و سودایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۹۹:مسلمانان مسلمانان مرا ترکی است یغمایی - که او صفهای شیران را بدراند به تنهایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱۰:مرا پرسید آن سلطان به نرمی و سخنخایی - عجب امسال ای عاشق بدان اقبالگه آیی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱۱:به باغ و چشمه حیوان چرا این چشم نگشایی - چرا بیگانهای از ما چو تو در اصل از مایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱۲:رها کن ماجرا ای جان فروکن سر ز بالایی - که آمد نوبت عشرت زمان مجلس آرایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵۲:کجا باشد دورویان را میان عاشقان جایی - که با صد رو طمع دارد ز روز عشق فردایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶۱:مسلمانان مسلمانان مرا جانی است سودایی - چو طوفان بر سرم بارد از این سودا ز بالایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶۲:یکی فرهنگ دیگر نو برآر ای اصل دانایی - ببین تو چارهای از نو که الحق سخت بینایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۸۰:اخلائی! اخلائی! صفونی عند مولایی - و قولوا ان ادوایی قد استولت لافنایی
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۴۹:نگذاشت نی به هوشم، از نالهٔ رسایی - بیگانه ام ز خود کرد، آواز آشنایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۴۴:ای مبدعی که سگ را بر شیر میفزایی - سنگ سیه بگیری آموزیش سقایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۶۳:میزن سهتا که یکتا گشتم مکن دوتایی - یا پردهٔ رهاوی یا پردهٔ رهایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۶۴:دی دامنش گرفتم کای گوهر عطایی - شب خوش مگو مرنجان کامشب از آن مایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۶۶:هر چند بیگه آیی بیگاه خیز مایی - ای خواجه خانه بازآ بیگاه شد کجایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۶۷:آمد ز نای دولت بار دگر نوایی - ای جان بزن تو دستی وی دل بکوب پایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۶۸:ای چنگیان غیبی از راه خوش نوایی - تشنه دلان خود را کردید بس سقایی
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۶۱:به قید آب وگل ای جان ناتوان چونی؟ - دپن کهن قفس ای سدره آشیان، چونی؟
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۷۷:ایا مربی جان از صداع جان چونی - ایا ببرده دل از جمله دلبران چونی
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۷۳:من صیدم و دام، زندگانی - زندان مدام، زندگانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۳۴:ای بیتو حرام زندگانی - خود بیتو کدام زندگانی
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۸۱:به ناکامی گذشت، ای شاخ گل، دور از تو ایامی - کسی را چون برآید کام دل از چون تو خودکامی؟
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴۳:بیا ای شاه خودکامه نشین بر تخت خودکامی - بیا بر قلب رندان زن که صاحب قرن ایامی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵۷:هر آن چشمی که گریان است در عشق دلارامی - بشارت آیدش روزی ز وصل او به پیغامی
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۸۲:کند گردآوری زلفش، دل شوریده بسیاری - که زندان را نباشد بهتر از زنجیر، دیواری
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۳۲۰:گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا یاری - به اشک لاله گون زین پس، نمایم چهره گلناری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰۲:امیر دل همیگوید تو را گر تو دلی داری - که عاشق باش تا گیری ز نان و جامه بیزاری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۲۸:مروت نیست در سرها که اندازند دستاری - کجا گیرد نظام ای جان به صرفه خشک بازاری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۳۰:دلم همچون قلم آمد در انگشتان دلداری - که امشب مینویسد زی نویسد باز فردا ری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۳۲:کی افسون خواند در گوشت که ابرو پر گره داری؟! - نگفتم: «با کسی منشین که باشد از طرب عاری؟!
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۳۳:برآ بر بام ای عارف بکن هر نیم شب زاری - کبوترهای دلها را توی شاهین اشکاری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۳۴:مها یک دم رعیت شو مرا شه دان و سالاری - اگر مه را جفا گویم بجنبان سر بگو آری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۳۵:هر آن بیمار مسکین را که از حد رفت بیماری - نماند مر ورا ناله نباشد مر ورا زاری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۳۶:مثال باز رنجورم زمین بر، من ز بیماری - نه با اهل زمین جنسم، نه امکان است طیاری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۳۷:مگر دانید با دلبر به حق صحبت و یاری - هر آنچ دوش میگفتم ز بیخویشی و بیماری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵۵:چرا چون ای حیات جان در این عالم وطن داری - نباشد خاک ره ناطق ندارد سنگ هشیاری
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۹۸:گر سینه شود سینا، بی تاب و توانستی - تاب من و آن جلوه، مهتاب و کتانستی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸۵:گر نرگس خون خوارش دربند امانستی - هم زهر شکر گشتی هم گرگ شبانستی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸۶:گر هیچ نگارینم بر خلق عیانستی - ای شاد که خلقستی ای خوش که جهانستی
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۹۰۵:خاصان تمام مستند، ساقی صلای عامی - ته جرعه ای کرم کن، مِن راوقِ الکرامی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۵۶:دل را تمام برکن ای جان ز نیک نامی - تا یک به یک بدانی اسرار را تمامی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹۵:درهم شکن چو شیشه خود را، چو مست جامی - بد نام عشق جان شو، اینست نیکنامی
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۹۰۸:ای از شرار عشق تو هر سینه آتشخانهای - دل شمع رخسار تو را، آتش به جان پروانهای
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۳۲:ای رونق هر گلشنی وی روزن هر خانهای - هر ذره از خورشید تو تابنده چون دردانهای
-
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۱ - در توسل به حضرت خاتم الانبیاء (ص):یا خاتم النبییّن، غمخوار عالمی تو - پیش تو چون ننالم؟ از جور آسمانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۴۱:ای گوهر خدایی آیینه معانی - هر دم ز تاب رویت بر عرش ارمغانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۵۷:اندر شکست جان شد پیدا لطیف جانی - چون این جهان فروشد وا شد دگر جهانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۵۹:ای آنک جمله عالم از توست یک نشانی - زخمت بر این نشانه آمد کنون تو دانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۶۰:رقصان شو ای قراضه کز اصل اصل کانی - جویای هر چه هستی میدانک عین آنی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۲۲:اخرج عنالمکان، یا صارمالزمان - واسبح سباح حوت فی قلزمالمعانی
-
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۵ - در عذرخواهی از اتفاق توارد در اشعار:به خدایی که از اشارت کن - عالمی را نموده معماری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۴۵:آوخ آوخ چو من وفاداری - در تمنای چون تو خونخواری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۴۷:ساقیا ساقیا روا داری - که رود روز ما به هشیاری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۵۸:رو، مسلم تراست بیکاری - چونک اندر عنایت یاری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۶۳:عشق در کفر کرد اظهاری - بست ایمان ز ترس زناری
-
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۶ - قطعه دربارهٔ صبر و شکیبایی:شب گذشته، فتادم به خاک کوچهٔ غم - هزار مرحله، ز آرامگاه راحت دور
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۴:ندا رسید به جانها ز خسرو منصور - نظر به حلقه مردان چه میکنید از دور
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۵:به من نگر که منم مونس تو اندر گور - در آن شبی که کنی از دکان و خانه عبور
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵۱:قدح شکست و شرابم نماند و من مخمور - خراب کار مرا شمس دین کند معمور
-
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۱۰ - بثّ و شکویٰ:چون زادم از نتایج علوی به مهد خاک - عنقای قاف همّتم از عرش زد صفیر
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۲۲:اندیشه را رها کن اندر دلش مگیر - زیرا برهنهای تو و اندیشه زمهریر
-
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۲۲ - در وصف خامهٔ خود:خامهٔ مشکین من، تا شده معنی طراز - کرده جهان سخن، تنگ به دانشوران
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۴۵ - قطعه:ای مژه و غمزه ات، صفدر صاحب قران - خود شکافد به تیغ، درع دَرَد با سنان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵۵:مست شدی عاقبت آمدی اندر میان - مست ز خود میشوی کیست دگر در جهان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵۹:گفت لبم ناگهان نام گل و گلستان - آمد آن گلعذار کوفت مرا بر دهان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶۰:یک غزل آغاز کن بر صفت حاضران - ای رخ تو همچو شمع، خیز درآ در میان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶۳:ای رخ خندان تو مایه صد گلستان - باغ خدایی درآ خار بده گل ستان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷۰:یا تو ترش کرده رو مایه ده شکران - تنگ شکر میکشد تا بنهد در میان
-
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۲۳ - در وصف شمشیر:به کف تیغ من اژدها پیکری ست - اباصولت شیر و خشم پلنگ
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۳۰:بگردان شراب ای صنم بیدرنگ - که بزمست و چنگ و ترنگاترنگ
-
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۴۰ - مطایبه:پرسید دوش ساده دلی از من این سخن - با سینهٔ پرآتش و با دیدهٔ پرآب
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۸:خوابم ببستهای بگشا ای قمر نقاب - تا سجدههای شکر کند پیشت آفتاب
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹:واجب کند چو عشق مرا کرد دل خراب - کاندر خرابه دل من آید آفتاب
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۰:بازآمد آن مهی که ندیدش فلک به خواب - آورد آتشی که نمیرد به هیچ آب
-
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۴۴ - تضمین از سعدی:بود بر محملم، دل چون درایی - مرنج از من، اگر سنجم نوایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷۱:بر من نیستی یارا کجایی - به هر جایی که هستی جان فزایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷۲:دلا در روزه مهمان خدایی - طعام آسمانی را سرایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷۳:سؤالی دارم ای خواجه خدایی - که امروز این چنین شیرین چرایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷۵:بیاموز از پیمبر کیمیایی - که هر چت حق دهد میده رضایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰۷:کجایید ای شهیدان خدایی - بلاجویان دشت کربلایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰۸:تو هر روزی از آن پشته برآیی - کنی مر تشنه جانان را سقایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۱۱:بیا ای یار کامروز آن مایی - چو گل باید که با ما خوش برآیی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۱۲:بیا جانا که امروز آن مایی - کجایی تو کجایی تو کجایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۸۴:کسی کو را بود خلق خدایی - ازو یابند جانهای بقایی
-
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۵۳ - در تاریخ فوت پدر دانشمند خود گفته است:علامهٔ دهر، والد والا شان - چون کرد سفر به جنّت جاویدان
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۵۴ - در تاریخ فوت عالمی عبدالله نام۳:نور دل و دیده، مجلس آرای زمان - ملا عبدالله فاضل عالیشان
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۱۷:پرسید ز یار خود، یکی از یاران - کی دوست بگو چگونه ای؟ گفت ای جان
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۵۱:آلودهٔ زهد کرده ام دامانی - وجّهت مِنَ المسجدِ نحو الحانِ
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۷۷:آشفته همی رَوی به کویی ای جان - میجویی از آن گمشدهٔ خویش نشان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۸۲:آن کس که نساخت با لقای یاران - افتاد به مکر دزد و تهدید عوان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۹۳:امشب منم و هزار صوفی پنهان - مانندهٔ جان جمله نهانند و عیان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۰۴:ای دف تو بخوان ز دفتر مشتاقان - ای کف تو بزن بر رگ خون ایشان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۴۵:تا روی تو قبلهام شد ای جان جهان - نز کعبه خبر دارم و نز قبلهٔ نشان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۵۲:چون شاه جهان نیست کسی در دو جهان - نی زیر و نه بالا و نه پیدا و نهان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۶۹:دل باغ نهانست و درختان پنهان - صد سان بنماید او و خود او یکسان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۷۱:دل گرسنهٔ عید تو شد چون رمضان - وز عید تو شد شاد و همایون رمضان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۷۲:دلها مثل رباب و عشق تو کمان - زامد شد این کمانچه دلها نالان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۸۷:شد کودکی و رفت جوانی ز جوان - روز پیری رسید بر پر ز جهان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۰۴:گلباغ نهانست و درختان پنهان - صد سال نماید او و او خود یکسان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۰۷:ما مرد سنانیم نه از بهر سه نان - ما دست زنانیم نه از دست زنان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۲۲:هشدار که میروند هر سو غولان - با دانه و دام در شکار گوران
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۲۳:هم خانه از آن اوست و هم جامه و نان - هم جسم از آن اوست همه دیده و جان
-
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۵۵ - به یکی از بزرگان نوشته است:ای که دارد لوای اقبالت - آفتاب بلند، سایه نشین
مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثانی » مناجات:بس که شنیدی صفت روم و چین - خیز و بیا ملک سنایی ببین
-
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۵۶ - در تاریخ تدوین چهارمین دیوان خود فرموده است:هزار و یکصد و پنجاه و پنج هجری بود - که گشت نسخه ی دیوان چارمین سپری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۵۶:خورانمت می جان تا دگر تو غم نخوری - چه جای غم که ز هر شادمان گرو ببری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۷۰:اگر به خشم شود چرخ هفتم از تو بری - به جان من که نترسی و هیچ غم نخوری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۷۱:دلا همای وصالی بپر چرا نپری - تو را کسی نشناسد نه آدمی نه پری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۷۲:به من نگر که به جز من به هر کی درنگری - یقین شود که ز عشق خدای بیخبری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۸۹:به اهل پرده اسرارها ببر خبری - که پردههای شما بردرید از قمری
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۳:لعلت به فسون نبرد از دل تب و تاب - گر شکّر لطف داد و گر زهر عتاب
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۴:کردی دلم از حسن گلوسوز کباب - نه پرتو لطف دیده نه برق عتاب
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۰:از بانگ سرافیل دمیده است رباب - تا زنده و تازه کرده دلهای کباب
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۱:امروز چو هر روز خرابیم خراب - مگشا در اندیشه و برگیر رباب
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۳:اندیشه مکن بکن تو خود را در خواب - کاندیشه ز روی مه حجابست حجاب
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۵:ای آنکه تو دیر آمدهای در کتاب - گر بشتابند کودکان تو مشتاب
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۵:بیکار مشین درآ درآمیز شتاب - بیکار بدن به خور برد یا سوی خواب
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۶:حاجت نبود مستی ما را به شراب - یا مجلس ما را طرب از چنگ و رباب
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۷:خواب آمد و در چشم نبد موضع خواب - زیرا ز تو چشم بود پرآتش و آب
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۸:دانیکه چه میگوید این بانگ رباب - اندر پی من بیا و ره را دریاب
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۹:در چشم آمد خیال آن در خوشاب - آن لحظه کزو اشک همی رفت شتاب
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۰:دل در هوس تو چون ربابست رباب - هر پاره ز سوز تو کبابست کباب
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۱:ساقی در ده برای دیدار صواب - زان باده که او نه خاک دیده است و نه آب
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۲:سبحانالله من و تو ای در خوشاب - پیوسته مخالفیم اندر هر باب
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۳:شب گردم گرد شهر چون باد و چو آب - از گشتن گرد شهر کس ناید خواب
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷:گرم آمد عاشقانه و چست شتاب - برتافته روح او ز گلزار صواب
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۱:یارب یارب به حق تسبیح رباب - کش در تسبیحِ صد سوالست و جواب
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۸:در کار زمانه هر که بیکارتر است - از عاقبت کار خبردارتر است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴۶:هر روز دلم در غم تو زارتر است - وز من دل بیرحم تو بیزارتر است
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۹:هر چند که ما رهرو و دنیا راه است - در راه نشستن خطر آگاه است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۴:ای جان ز دل تو بر دل من راهست - وز جستن آن در دل من آگاه است
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۴:دانم که به جز خدای قهّاری نیست - بر خاطرم از ظلم کسی باری نیست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۱:از بییاری ظریفتر یاری نیست - وز بیکاری لطیفتر کاری نیست
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۸:از عمر عزیز رفته افزون از شصت - گاهی در کار و گه به کوتاهی دست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۰:آن تلخ سخنها که چنان دل شکن است - انصاف بده چه لایق آن دهن است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۲:آن جان که از او دلبر ما شادانست - پیوسته سرش سبز و لبش خندان است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۸:آن نور مبین که در جبین ما هست - وان ضوء یقین که در دل آگاهست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۲:از جمله طمع بریدنم آسانست - الا ز کسی که جان ما را جانست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۴:امروز من و جام صبوحی در دست - میافتم و میخیزم و میگردم مست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۶:امشب آمد خیال آن دلبر چست - در خانهٔ تن مقام دل را میجست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۷:ای آمده بامداد شوریده و مست - پیداست که باده دوش گیرا بوده است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۷:ای خواجه ترا غم جمال و جاهست - و اندیشهٔ باغ و راغ و خرمنگاهست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۸:ای در دل من نشسته شد وقت نشست - ای توبه شکن رسید هنگام شکست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۷:ای طالب اگر ترا سر این راهست - واندر سر تو هوای این درگاهست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰۰:ای کز تو دلم پر سمن و یاسمنست - وز دولت تو کیست که او همچو منست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳۸:پای تو گرفتهام ندارم ز تو دست - درمان ز که جویم که دلم مهر تو خست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳۹:پائی که همی رفت به شبستان سر مست - دستی که همی چید ز گل دسته بدست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶۹:توبه چکنم که توبهام سایهٔ تست - بار سر توبه جمله سرمایهٔ توست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۸۸:چون دید مرا مست بهم برزد دست - گفتا که شکست توبه بازآمد مست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۰:دل یاد تو کرد چون به عشرت بنشست - جام از ساقی ربود و انداخت شکست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵۷:صد بار بگفتمت، چه هشیار و چه مست - شوخی مکن و مزن به هر شاخی دست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵۹:عشق آمد و توبه را چو شیشه بشِْکست - چون شیشه شکست کیست کو داند بست؟
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸۴:گفتا که شکست توبه بازآمد مست - چون دید مرا مست بهم برزد دست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹۳:گفتی چونی بنده چنانست که هست - سودای تو بر سر است و سر بر سر دست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰۷:ماهی تو که فتنهای ندارم ز تو دست - درمان ز که جویم که دلم از تو بخست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱۴:مستی ز ره آمد و بما در پیوست - ساغر میگشت در میان دست بدست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱۶:من آن توام کام منت باید جست - زیرا که در این شهر حدیث من و تست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲۷:ناگه ز درم درآمد آن دلبر مست - جام می لعل نوش کرده بنشست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴۴:هر روز به نو برآید آن دلبر مست - با ساغر پرفتنهٔ پرشور بدست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴۸:هر صورت کاید به از او امکان هست - چون بهتر از آن هست نه معشوق منست
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۸:ازگریهٔ من دیدهٔ اختر شور است - وز ناله ی من دل ملک رنجور است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۹:آواز تو ارمغانِ نفخ صور است - زان قوتِ هر دلی که بس رنجور است
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۳۲:عهدیست که آشنا و بیگانه یکیست - نرخ خزف وگوهر یکدانه یکیست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۵:در راه طلب عاقل و دیوانه یکیست - در شیوهٔ عشق خویش و بیگانه یکیست
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۴۷:در هند اگر کسی نرنجد از راست - گویم طبقات خلق را بی کم و کاست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۷:آن آتش ساده که ترا خورد و بکاست - آن ساده به از دو صد نگار زیبا است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۸:آن بت که جمال و زینت مجلس ماست - در مجلس ما نیست ندانیم کجاست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۱:آنجا که توی همه غم و جنگ و جفاست - چون غرقهٔ ما شدی همه لطف و وفاست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۷:آن شب که ترا به خواب بینم پیداست - چون روز شود چو روز دل پرغوغاست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۲:امروز چه روز است که خورشید دوتاست - امروز ز روزها برونست و جداست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۸:امشب شب آنست که جان شبهاست - امشب شب آنست که حاجات رواست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۱:ای دوست مکن که روزها را فرداست - نیکی و بدی چو روز روشن پیداست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۴:ای ساقی جان مطرب ما را چه شده است - چون مینزند رهی ره او که زده است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰۴:این چرخ و فلکها که حد بینش ماست - در دست تصرف خدا کم ز عصاست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۲:برکان شکر چند مگس را غوغاست - کی کان شکر را به مگسها پرواست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۹:بگذشت سوار غیب و گردی برخاست - او رفت ز جای و گرد او هم برخاست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵۲:بیچارهتر از عاشق بیصبر کجاست - کاین عشق گرفتاری بیهیچ دواست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵۳:بیدیده اگر راه روی عین خطاست - بر دیده اگر تکیه زدی تیر بلاست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷۰:توبه کردم که تا جانم برجاست - من کج نروم نگردم از سیرت راست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷۴:تهدید عدو چه بشنود عاشق راست - میراند خر تیز بدان سو که خداست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۸۵:چنگی صنمی که ساز چنگش بنواست - بر چنگ ترانهای همی زد شبها است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲۰:دستت دو و پایت دو و چشمت دو رواست - اما دل و معشوق دو باشند خطاست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۵:دیوانه شدم خواب ز دیوانه خطا است - دیوانه چه داند که ره خواب کجاست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵۶:شمعی که در اینخانه بدی خانه کجاست - در دیده بد امروز میان دلهاست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶۸:قومی غمگین و خود مدان غم ز کجاست - قومی شادان و بیخبر کان ز چه جاست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹۲:گفتند که شش جهت همه نور خداست - فریاد ز حلق خاست کان نور کجاست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰۰:گویند مرا که این همه درد چراست - وین نعره و آواز و رخ زرد چراست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲۴:میگفت یکی پری که او ناپیداست - کان جان که مقدست است از جای کجاست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴۰:هر ذره که چون گرسنه بر خوان خداست - گر تا باید خورند اینخوان برپاست
مولانا » فیه ما فیه » فصل اول - یکی میگفت که مولانا سخن نمیفرماید:مرغی که بر آن کوه، نشست و برخاست - بنگر که در آن کوه چه افزود و چه کاست؟
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۴۹:دیدیم، سواد هند حیرت زار است - روز کِه و مِه چو شام هجران تار است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۹:امشب شب من بسی ضعیف و زار است - امشب شب پرداختن اسرار است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۴:انصاف بده که عشق نیکوکار است - زانست خلل که طبع بدکردار است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۰:در باغ من ار سرو و اگر گلزار است - عکس قد و رخسارهٔ آن دلدار است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۴۵:سرسبز بود خاک که آبش یار است - خاصّه خاکی که ناطق و بیدار است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵۴:شب رو که شبت راهبر اسرار است - زیرا که نهان ز دیدهٔ اغیار است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲۰:من کوهم و قال من صدای یار است - من نقشم و نقشبندم آن دلدار است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۵۴:یاری که غمش دوای هر بیمار است - او را یار است هرکه با او یار است
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۵۰:در زیر فلک نالهٔ ما بی اثر است - بی دردان را ز درد ما کی خبر است؟
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۸:آن خواجه که بار او همه قند تر است - از مستی خود ز قند خود بیخبر است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۶:آن شاه که خاک پای او تاج سر است - گفتم که فراق تو ز مرگم بتر است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۵:آنکس که ز سر عاشقی باخبر است - فاش است میان عاشقان مشتهر است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۳:از حلقهٔ گوش از دلم باخبر است - در حلقهٔ او دل از همه حلقهتر است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷۵:جانا غم تو ز هرچه گویی بتر است - رنج دل و تاب تن و سوز جگر است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷۸:جانی که به راه عشق تو در خطر است - بس دیده ز جاهلی بر او نوحهگر است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۷:در ظاهر و باطن آنچه خیر است و شر است - از حکم حقست و از قضا و قدر است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۷:روزی ترش است و دیدهٔ ابر تر است - این گریه برای خندهٔ برگ و بر است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰۶:ماه عید است و خلق زیر و زبر است - تا فرجه کند هر آنکه صاحب نظر است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳۶:هر چند شکر لذّت جان و جگر است - آن خود دگر است و شکرِ او دگر است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳۸:هرچند که بار آن شترها شکر است - آن اشتر مست چشم او خود دگر است
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۶۰:از خصمی مردمان مرا حال نکوست - یاران همه دشمنند، خصمان همه دوست
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۶۱:آن دیده، که بازاری عشاقش خوست - روی طلب راه نوردان با اوست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۴:از دوستی دوست نگنجم در پوست - در پوست نگنجم که شهم سخت نکوست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۰:امشب منم و طواف کاشانهٔ دوست - میگردم تا بصبح در خانهٔ دوست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۰:ای بیخبر از مغز شده غره بپوست - هشدار که در میان جان داری دوست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹۴:خواهی که ترا کشف شود هستی دوست - بر رو به درون مغز و برخیز ز پوست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲۲:دلدار اگر مرا بِدِراند پوست - افغان نکنم نگویم این درد از اوست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶۰:عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست - تا کرد مرا تهی و پر کرد از دوست
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۶۹:از حوصلهٔ صبر، غمت بیرون است - هر لحظه دل از فراق، دیگرگون است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴۲:هر ذره که در هوا و در هامون است - نیکو نگرش که همچو ما مجنون است
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۷۲:دم سردی زاهدان کافورمزاج - افسرد حرارت به عروق و اوداج
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۵۸:ما را چو ز عشق میشود راست مزاج - عشق است طبیب ما و داروی علاج
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۷۷:ابنای زمانه، لولیان آیینند - مدخوله روزگار، بی کابینند
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۳۲:سرهای درختان گل تر میچینند - و اندر دل خود کان گهر میبینند
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۸:در ماتم تو چرا جگر خون نشود؟ - زین واقعه چون دیده، جگرگون نشود؟
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۹۷:بیعشق نشاط و طرب افزون نشود - بیعشق وجود خوب و موزون نشود
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۷:هر جلوه که آن نرگس عیار کند - خوبان طراز را دل افگار کند
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۹۵:آن کس که مرا به صدق اقرار کند - چون لعبتگان مرا به بازار کند
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۸۱:گر خواب ترا خواجه گرفتار کند - من نگذارم کسیت بیدار کند
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۳:زان پیش که دی آفت بستان گردد - اوراق گل از خزان پریشان گردد
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۴۱:چون شاهد پوشیده خرامان گردد - هر پوشیده ز جامه عریان گردد
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۲۲:معشوقه چو آفتاب تابان گردد - عاشق به مثال ذره گردان گردد
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۶:تا چند ز اشک بر رخم رنگ آید - مینای حیات به که بر سنگ آید
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۶۳:در دوزخم ار زلف تو در چنگ آید - از حال بهشتیان مرا ننگ آید
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۸۵:گر صبر کنم دل از غمت تنگ آید - ور فاش کنم حسود در چنگ آید
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۴:گردد چو خراب تن، چه غم؟ جان باشد - ویران چو شود حباب، عمّان باشد
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۸۷:گر ما نه همه تنور سوزان باشد - ناگه ز درم درآی گرم آن باشد
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۱۷:مرغی که ز باغ پاکبازان باشد - هم سرکش و هم سرخوش و شادان باشد
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۹:خوش آن که پیام ارجعی گوش کند - زان بادهٔ صافی، قدحی نوش کند
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۴۳:هر روز دلم نو شکری نوش کند - کز ذوق گذشتهها فراموش کند
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۵۵:با سرمه چو شد نرگس عیّار تو یار - شد چون دل شب، روز گرفتار تو تار
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۷۰:امروز من از تشنه دهانی و خمار - نی دل دارم نه عقل و نه صبر و قرار
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۷۷:ای دل بگذر ز عشق و معشوق و دیار - گر دیده وری ز هر سه بندی زنار
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۸۱:ای مرد سماع معده را خالی دار - زیرا چو تهیست نی کند نالهٔ زار
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۸۸:تا چند کشی سخرهٔ نفس بیکار - تا چند خوری چو اشتران خوشهٔ خار
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۸۹:چون از رخ یار دور گشتم به بهار - با غم بچه کار آید و عیشم بچه کار
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۹۱:چون دید رخ زرد من آن شهره نگار - گفتا که دگر به وصلم امید مدار
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۹۳:خورشید همی زرد شود بر دیوار - ما نیز همی زرد شویم از غم یار
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۹۷:در نوبت عشق چشم باشد در بار - چون او بگذشت دل بروید چو بهار
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۰۰:رفتم به سر گور کریم دلدار - میتافت ز گلزار تنش چون گلزار
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۰۹:گر گل کارم بیتو نروید جز خار - ور بیضهٔ طاوس نهم گردد مار
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۱۲:گر رنگ خزان دارم و گر رنگ بهار - تا هردو یکی نشد نیامد گل و خار
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۱۳:گفتی که: بیا که باغ خندید و بهار - شمعست و شراب و شاهدان چو نگار
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۱۵:ای بسته حجاب، پردها را بردار - تا کس نرود دگر به صید مردار
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۲۰:من رنگ خزان دارم و تو رنگ بهار - تا این دو یکی نشد نیامد گل و خار
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۲۵:هین وقت صبوحست می ناب بیار - زیرا مرگست زندگانی هشیار
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۵۶:گر جلوهٔ دوست می کند عاشق سیر - دل، خواه به کعبه رو کند، خواه به دیر
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۵۸:بس بوالعجب است زیر این چرخ اثیر - عبرتکده ای ست در نظر، عالم پیر
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۷۲:ای آمده ز آسمان درین عالم دیر - و آورده خبرهای سموات به زیر
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۸۵:با همت باز باش و یا هیبت شیر - در مخزن جان درآی با دیدهٔ سیر
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۰۲:زان ابروی چون کمانت ای بدر منیر - دل شیشهٔ پرخون شود از ضربت تیر
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۶۳:از خصمی روزگار بی مهر و تمیز - تا چند زنیم سینه بر خنجرِ تیز؟
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۲۷:آمد بر من دوش نگاری سر تیز - شیرین سخنی شکر لبی شورانگیز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۳۶:ای ذره ز خورشید توانی بگریز - چون نتوانی گریخت با وی مستیز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۴۵:بازآمدم اینک که زنم آتش نیز - در توبه و در گناه و زهد و پرهیز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۶۱:ماییم و توی و خانه خالی برخیز - هنگام ستیز نیست ای جان مستیز
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۶۶:در راه خطیری که نشیب است و فراز - کورانه به پای خفتهٔ خویش مناز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۳۲:ای جان سماع و روزه و حج و نماز - وی از تو حقیقت شده بازی و مجاز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۳۳:ای جان لطیف بیغم عشق مساز - در هر نفسش هزار روزه است و نماز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۳۸:ای عشق تو داده باز جان را پرواز - لطف تو کشیده چنگ جان را در ساز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۴۰:ای کرده ز نقش آدمی چنگی ساز - جانها همه اقوال تو از روی نیاز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۴۴:امشب که گشاده است صنم با ما راز - ای شب چه شبی که عمر تو باد دراز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۴۶:بازی بودم پریده از عالم راز - تا بو که برم ز شیب صیدی بفراز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۴۷:بنمای بمن رخ ای شمع طراز - تا ناز کنم نه روزه دارم نه نماز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۵۸:گر بکشندم نگردم از عشق توباز - زیرا که ز چنگ ما برون شد آواز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۶۴:مردانه بیا که نیست کار تو مجاز - آغاز بنه ترانهٔ بیآغاز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۶۶:من بودم و دوش آن بت بنده نواز - از من همه لابه بود و از وی همه ناز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۶۸:من همتیم کجا بود چون من باز - عرضه نکنم به هیچکس آز و نیاز
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۶۹:بخرید یکی خواجه، غلامی به هوس - پرسید از آن بنده ی پاکیزه نفس
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۷۴:آمد آمد ترش ترش یعنی بس - میپندارد که من بترسم ز عسس
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۷۵:ای صورت و معنی تو را پستی فرض - از طبع، قد تو کو تهی برده به قرض
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۴۷:الجوهر فقر و سوی الفقر عرض - الفقر شفاء و سوی الفقر مرض
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۷۸:آسوده تویی چو سرو و سوسن در باغ - من سوخته ام به هجرت ای چشم و چراغ
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۵۳:ای بندهٔ سردی به زمستان چون زاغ - محروم ز بلبل و گلستان ز باغ
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۵۴:بلبل آمد به باغ و رستیم ز زاغ - آئیم به باغ با تو ای چشم و چراغ
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۵۵:گر با دیگری مجلس میسازم و لاغ - ننهم به خدا ز مهر کس بر دل داغ
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۷۹:چون عشق کشید تیغ هیجا ز غلاف - تسلیم فکند سر، که این گوی و مصاف
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۵۹:از دل سوی دلدار شکافست شکاف - وانکس که نداند این معافست معاف
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۶۰:امروز طوافست طوافست طواف - دیوانه معافست معافست معاف
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۶۱:با زنگی امشب چو شدستی به مصاف - از سینهٔ خود سینهٔ شب را بشکاف
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۶۲:در فقر فقیر باش و در صفوت صاف - با فقر و صفا درآ تو در کار مصاف
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۶۳:گویند مرا چند بخندی ز گزاف - کارت همه عشرتست و گفتت همه لاف
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۶۴:مهمان تو نیست دو سه روز و گزاف - خوان تو گرفته است از قاف به قاف
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۸۲:چون لاله آتشین درین تیره مغاک - پیداست مرا داغ دل از سینهٔ چاک
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷۲:چون گشت طلسم جسم آدم چالاک - با خاک درآمیخته شد گوهر پاک
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷۳:حاشا که شود سینهٔ عاشق غمناک - یا از جز عشق دامنش گردد چاک
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۸۳:میزان حقیم و امتحان و لَکَ لک ؟ - تا باز نماییم گران را ز سبک
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷۵:در بحر صفا گداختم همچو نمک - نه کفر و نه ایمان نه یقین ماند و نه شک
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۰:آنم که به ملک نیستی سلطانم - با سامانم اگر چه بی سامانم
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۵۷:شب گوید من انیس میخوارانم - صاحب جگر سوخته را من جانم
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۲۹:من بر سر کویت آستین گردانم - تو پنداری که من ترا میخوانم
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۱:آنم که ز ذوق نیستی دلشادم - همواره خراب عشقم و آبادم
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۱۴:آنم که چو غمخوار شوم من شادم - واندم که خراب گشتهام آبادم
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۸۷:بیگاه شد وز بیگهی من شادم - امشب قنق است یار فرخزادم
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۵۳:شادم که ز شادی جهان آزادم - مستم که اگر مینخورم هم شادم
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۰۴:چون شمع بود داغ جنون تاج سرم - آتش به جهانی زده مژگان ترم
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۵۵:از دوستیت خون جگر را بخورم - این مظلمه را تا به قیامت ببرم
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۸۸:گر ماه شوی بر آسمان کم نگرم - ور بخت شوی رخت بسویت نبرم
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۸۹:گر من به در سرای تو کم گذرم - از بیم غیوران تو باشد حذرم
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۳۷:من سر بنهم در رهت ای کان کرم - کامروز از تو ای صنم مست ترم
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۰۷:زهرم به قدح دهی که می نوش مکن - در آتشم افکنی که هان جوش مکن
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۵۱:جز جام جلالت اجل نوش مکن - جز نغمهٔ عشق کبریا گوش مکن
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۷۶:دیدم رویت بتا تو روپوش مکن - پنهانی ما تو بادهها نوش مکن
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۱۸:ای رهرو عشق، کاهلی پیشه مکن - در کالبد فسردگی ریشه مکن
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۶۰:در بادهکشی تو خویش را ریشه مکن - وز باده و از ساده تو اندیشه مکن
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۲۲:صوفی، اگرت هوای کشف است و یقین - بگذار حدیث نفس و بشنو ز حزین
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۵۹:خود حال دلی بود پریشانتر از این - با واقعهٔ بیسر و سامانتر ازین
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۶۵:در دیدهٔ ما نگر جمال حق بین - کاین عین حقیقت است و انوار یقین
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۷۷:رفتم به طبیب و گفتم ای زینالدین - این نبض مرا بگیر و قاروره ببین
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۷۹:رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین - نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۰۶:ما کاهگلان عشق و پهلو به زمین - کرده است زمین را کرمش مرکب و زین
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۲۴:حق ظاهر و خلق در حجاب افزودن - سرچشمهٔ خورشید به خاک اندودن
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۹۸:ای جان منزه ز غم پالودن - وی جسم مقدس ز غم فرسودن
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۴۲:پالوده شوی در طلب پالودن - فرسوده شوید در هوس فرسودن
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۴۳:پیموده شدم ز راه تو پیمودن - فرسوده شدم ز عشق تو فرسودن
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۲۵:آمد سحر آن نگار خونین جگران - پرسید ز احوال منِ دل نگران
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۹۹:ای جمله جهان بروی خوبت نگران - جان مردان ز عشق تو جامه دران
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۰۸:ای رفته ز یاران تو به یک گوشه کران - فریاد تو از خوی بد و بار گران
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۳۷:جانا چه بود که خاطری شاد کنی - وز لطف، دل خرابی آباد کنی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۷۱:از رنج و ملال ما چه فریاد کنی - آن به که به شکر وصل را شاد کنی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۰۷:ای باده تو باشی که همه داد کنی - صد بنده به یک صبوح آزاد کنی
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۵۶:ای آنکه به لافگاه دعوی چستی - واندر طلب گوهر عرفان سستی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۷۸:استاد مرا بگفتم اندر مستی - کگاهم کن ز نیستی و هستی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۲۲:تو سیر شدی من نشدم زین مستی - من نیست شدم تو آنچه هستی هستی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۳۰:چشم تو بهر غمزه بسوزد مستی - گر دلبندی هزار خون کردستی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۸۴:رفتم بر یار از سر سر دستی - گفتا ز درم برو که این دم مستی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۹۰:همسایگیِ مست فَزاید مستی - چون مست شَوی باز رهی از هستی
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۵۷:خاموش حزین که گفتنی ها گفتی - با مثقب کلک خویش درها سفتی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۷۸:دوشینه مرا گذاشتی خوش خفتی - امشب به دغل به هر سویی میافتی
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۵۸:در کعبه حزین ، امیر اسلام شوی - در دیر حریف باده و جام شوی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۲۰:ای خواجه گنه مکن که بدنام شوی - گر خاص توی گنه کنی عام شوی
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۶۱:مهری به لب خود زن اگر مرد مهی - گر نیکی، اگر بدی، که خاموش بِهی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۸۳:امشب که فتادهای به چنگال رهی - بسیار طپی ولیک دشوار رهی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۴۰:چون ممکن آن نیست اینکه از بر ما برهی - یا حیله کنی ز حیلهٔ ما بجهی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۷۰:دستار نهادهای به مطرب ندهی - دستار بده تا ز تکبر برهی
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۶۲:هر دم ز تو عمر می کَنَد بیخ و بنی - جز وعده به فردا نشناسی سخنی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۸۴:امشب منم و یکی حریف چو منی - بر ساخته مجلسی برسم چمنی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۲۰:توبه کردم ز شور و بیخویشتنی - عشقت بشنید از من به این ممتحنی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۳۶:گفتم صنمی شدی که جان را وطنی - گفتا که حدیث جان مکن گر ز منی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۸۱:هر روز یکی شور بر این جمع، زَنی - بنیادِ هزار عاقبت را بِکَنی
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۶۳:سرتاسر آفاق، حزین گردیدی - وز دیدهٔ دید، دیدنی ها دیدی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۹۸:شمشیر اگر گردن جان ببریدی - بل احیاء بربهم که شنیدی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۳۱:گر هیچ نشانه نیست اندر وادی - بسیار امیدهاست در نومیدی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۷۳:نومید نیم گرچه ز من ببریدی - یا بر سر من یار دگر بگزیدی
-
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۶۴:از عشق فتاده ام به منزلگاهی - کانجا نبود سوی برون شد، راهی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۲۷:جان روز چو مار است به شب چون ماهی - بنگر که تو با کدام جان همراهی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۵۲:مائیم و هوای روی شاهنشاهی - در آب حیات عشق او چون ماهی
-
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۴:بهار خط، گل و می شد، نگاه فتنه مستش را - سیه مستی دوبالا گشت، چشم میْپرستش را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸:چو شست عشق در جانم شناسا گشت شستش را - به شست عشق دست آورد جان بت پرستش را
-
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۵۱:خوش آن ساعت که، بر بالین خرامی، خاکساری را - به باد دامنی، از خاک برداری غباری را
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۶۴:ندید از گرد راهش، دیده هرگز سرمه واری را - ازین ره، کار دشوار است، چشم انتظاری را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷:مسلمانان مسلمانان چه باید گفت یاری را - که صد فردوس میسازد جمالش نیم خاری را
-
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۲۱:پی برده هر که، وادیِ دل جلوه گاه کیست - داند که چاک سینهٔ ما شاهراه کیست
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۳:از دل به دل برادر گویند روزنیست - روزن مگیر گیر که سوراخ سوزنیست
-
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۷۲:آزاده، از حیات خود آزار میکشد - باریست این، که دوش سبکبار میکشد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷۲:این عشق جمله عاقل و بیدار میکشد - بی تیغ میبرد سر و بیدار میکشد
-
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۹۱:چون نقش آن خط و خال، لوح خیال گیرد - از دفتر دل ما، اقبال، فال گیرد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶۰:ای دل اگر کم آیی کارت کمال گیرد - مرغت شکار گردد صید حلال گیرد
-
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۰۸:وجود کاملان بر ناقصان دشوار میآید - اگر روح اللّه است او نیز، بر خر بار میآید
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۰۹:ز معراج خریّت، خواجه سنگین بار میآید - به تمکین تمام، این خرس از کهسار میآید
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۱:چه بویست این چه بویست این مگر آن یار میآید - مگر آن یار گل رخسار از آن گلزار میآید
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۳:برون شو ای غم از سینه، که لطف یار میآید - تو هم ای دل ز من گم شو، که آن دلدار میآید
-
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۵۹:نشود گشاده چون نی، گرهی ز کار دردم - چه گلی شکفته گردد به هوای آه سردم؟
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱۹:تو گواه باش خواجه که ز توبه توبه کردم - بشکست جام توبه چو شراب عشق خوردم
-
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۹۱:باده بیار و هوش را، از سر ما روانه کن - زاهد خرقه پوش را، مست می مغانه کن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲۱:آب حیات عشق را در رگ ما روانه کن - آینه صبوح را ترجمه شبانه کن
-
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۹۶:صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو - طراوت از نفس پاک نوبهار بجو
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴۷:مرا اگر تو نیابی به پیش یار بجو - در آن بهشت و گلستان و سبزه زار بجو
-
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۹۷:عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرنگ شو - چون آب در باغ جهان، با خار وگل همرنگ شو
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۴:نبود چنین مه در جهان ای دل همین جا لنگ شو - از جنگ میترسانیم گر جنگ شد گو جنگ شو
-
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۹۹:به دنبال خرام آن پری رو - رمیدن می رود از یاد آهو
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۸۸:در این رقص و در این های و در این هو - میان ماست گردان میر مه رو
-
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۳۰۲:خوش آنکه پیماید قدح، چشم جفا پیمان تو - از خویش بستاند مرا، گیرایی مژگان تو
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۵۲:سخت خوش است چشم تو و آن رخ گلفشان تو - دوش چه خوردهای دلا راست بگو به جان تو
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۵۳:ای تو امان هر بلا ما همه در امان تو - جان همه خوش است در سایه لطف جان تو
-
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۳۰۶:مستی فزوده است تو را، در بر آینه - عکس لبت شراب بود، ساغر آینه
مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثالث » حکایت:* * * - ما عاشقیم بر تو، تو عاشق بر آینه
-
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۳۰۸:ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده - ور بگیرد کم ما، عاشق بسیارش ده
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۷۷:ای خداوند یکی یار جفاکارش ده - دلبری عشوه ده سرکش خون خوارش ده
-
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۳۱۰:دردت به دوای دل بی تاب رسیده - از غیب، رسولیست، به اصحاب رسیده
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۳۶:این نیم شبان کیست چو مهتاب رسیده - پیغمبر عشق است ز محراب رسیده
-
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۳۱۹:دلم را، کرده یک پیمانه خون، لعل می آلودی - به جان دارم ز شکر خنده ای، داغ نمک سودی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۲۴:اگر آب و گل ما را چو جان و دل پری بودی - به تبریز آمدی این دم بیابان را بپیمودی
-
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۳۴۲:بنواخت نی را، لبهای نایی - ما بی نواییم، آه از جدایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۳۳:حدی نداری در خوش لقایی - مثلی نداری در جان فزایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۳۴:تو جان مایی، ماه سمایی - فارغ ز جمله اندیشهایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۳۵:با چرخ گردان تیره هوایی - دارد همیشه قصد جدایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۰۰:هذا طبیبی، عند الدوآء - هذا حبیبی، عند الوء
-
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۳۴۳:شکیبایی بود کار دلم، با گرمی خویی - نمی گردد کباب من، ز پهلویی به پهلویی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱۳:بیا ای عارف مطرب چه باشد گر ز خوش خویی - چو شعری نور افشانی و زان اشعار برگویی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵۳:کجا شد عهد و پیمانی که میکردی نمیگویی - کسی را کو به جان و دل تو را جوید نمیجویی
-
حزین لاهیجی » اشعار عربی » شمارهٔ ۲:یا بدیع الجمال قد اهویک - قلبی المبتلی تحیر فیک
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۲۳:ای ظریف جهان سلام علیک - ان دائی و صحتی بیدیک
-
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۹۱۲:ای شوق، در شکنجهٔ دلها چگونهای؟ - آه ای شرار شوخ، به خارا چگونهای؟
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۸۷:ای جان و ای دو دیده بینا چگونهای - وی رشک ماه و گنبد مینا چگونهای