گنجور

 
مولانا

لب را تو به هر بوسه و هر لوت میالا

تا از لب دلدار شود مست و شکرخا

تا از لب تو بوی لب غیر نیاید

تا عشق مجرّد شود و صافی و یکتا

آن لب که بود کون خری بوسه‌گه او

کی یابد آن لب شکر ِبوس مسیحا؟

می‌دان که حَدَث باشد جز نور قدیمی

بر مزبله‌ی پُر حَدَث آن گاه تماشا؟

آنگه که فنا شد حَدَث اندر دل پالیز

رُست از حدثی و شود او چاشنی‌افزا

تا تو حدثی لذت تقدیس چه دانی؟

رو از حدثی سوی تبارک و تعالی

زان دستِ مسیح آمد داروی جهانی

کاو دست نگه‌داشت ز هر کاسه سِکبا

از نعمت فرعون چو موسی کف و لب شست

دریای کَرَم داد مر او را ید بیضا

خواهی که ز معده و لب هر خام گریزی

پرگوهر و روتلخ همی‌باش چو دریا

هین چشم فروبند که آن چشم غیورست

هین معده تهی‌دار که لوتی‌ست مهیّا

سگ سیر شود هیچ شکاری بنگیرد

کز آتش جُوعست تک و گامِ تقاضا

کو دست و لب پاک که گیرد قدح پاک؟

کو صوفی چالاک که آید سوی حلوا؟

بنمای از این حرف تصاویر حقایق

یا مَن قَسَمَ الْقَهوةَ و الْکَأْسُ عَلَیْنا

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
غزل شمارهٔ ۹۶ به خوانش نازنین بازیان
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
اشکالات خوانش

بیت 4 مصرع دوم اشتباه خوانده شده بر مزبله‌ی پُر حدث آن گاه تماشا؟ هم کلمات اشتباه خوانده شده و هم باید به صورت پرسشی خوانده شود لحن خوانش برخی ابیات ایراد دارد از جمله بیت 5 و 7 و 8 و 9 و 11 بیت 9 علاوه بر ایراد در لحن، کلمه مِعده به فتح میم خوانده شده است. بیت 10 مِعده، مَعده خوانده شده و تُهی، تَهی خوانده شده بیت آخر یا من قَسَمَ القهوه و الکاسُ علینا به صورت یا من قَسَمُ القهوه و الکاسَ علینا

فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
عنصری

از دولت عشق است به من بر دو موکل

هر دو متقاضی به دو معنی نه به همتا

این وصف دلارام تقاضا کند از من

وان باز کند مدح جهاندار تقاضا

ناصرخسرو

ای قبهٔ گردندهٔ بی‌روزن خضرا

با قامت فرتوتی و با قوت برنا

فرزند توایم ای فلک، ای مادر بدمهر

ای مادر ما چونکه همی کین کشی از ما؟

فرزند تو این تیره تن خامش خاکی است

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ناصرخسرو
قطران تبریزی

خواهند ز فریاد یکی رسته ز فریاد

واسلام ز زنهار یکی یافته زنهار کذا

مسعود سعد سلمان

تا از بر من دور شد آن لعبت زیبا

از هجر نیم یک شب و یک روز شکیبا

بس شب که به یک جای نشستیم و همه شب

زو لطف و لطف بود وز من ناله و نینا

ای آن که تو را زهره و مه نیست همانند

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
امیر معزی

با نصرت و فتح و ظفر و دولت والا

بنگر علم شاه جهان بر سر بالا

لشکر شده آسوده و تِرمَذ شده ایمن

نصرت شده پیوسته و دولت شده والا

فتح آمده و تهنیت آورده جهان را

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از امیر معزی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه