گنجور

 
حزین لاهیجی

گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا یاری

به اشک لاله گون زین پس، نمایم چهره گلناری

ز بار زندگانی، در جهان چندان گران بارم

که جان ناتوان آمد مرا بر لب به دشواری

شب غفلت فروبست، اختران را دیدهٔ روشن

ندانم ازکه باید داشت دیگر، چشم بیداری