در دلم چون غمت ای سرو روان برخیزد
همچو سرو این تن من بیدل و جان برخیزد
من گمانم تو عیان پیش تو من محو به هم
چون عیان جلوه کند چهره گمان برخیزد
چون رسد سنجق تو در ستمستان جهان
ظلم کوته شود و کوچ و قلان برخیزد
بر حصار فلک ار خوبی تو حمله برد
از مقیمان فلک بانگ امان برخیزد
بگذر از باغ جهان یک سحر ای رشک بهار
تا ز گلزار چمن رسم خزان برخیزد
پشت افلاک خمیدست از این بار گران
ز سبک روحی تو بار گران برخیزد
من چو از تیر توم بال و پرم ده بپران
خوش پرد تیر زمانی که کمان برخیزد
رمه خفتست و همیگردد گرگ از چپ و راست
سگ ما بانگ زند تا که شبان برخیزد
هین خمش دل پنهانست چو رگ زیر زبان
آشکارا شود آن رگ چو زبان برخیزد
این مجابات مجیرست در آن قطعه که گفت
بر سر کوی تو عقل از سر جان برخیزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عواطف و پیچیدگیهای درونی شاعر است. او از غم و اندوهی صحبت میکند که در دلش وجود دارد و به مرور بر او فشار میآورد. شاعر احساس میکند که با وجود زیبایی و حقیقت وجود محبوب، غم او در حال افزایش است. او به توصیف ظلم و ستم در جهان میپردازد و اعتقاد دارد که با ظهور محبوب، همه نابرابریها و ظلمها از بین میرود. همچنین، او به سنگینی بار مشکلات اشاره کرده و امید دارد که با عشق محبوب، این بار سبکتر شود. در نهایت، شاعر به همپیوندی عقل و عشق اشاره میکند و میگوید که حضور محبوب عقل و اندیشهاش را تغییر میدهد. شعر به طور کلی غم و شادی، ظلم و زیبایی، و عشق و عقل را به هم گره میزند.
هوش مصنوعی: غم تو در دلم همچون سروی سر به آسمان میساید؛ اما من، چون سرو بدون دل و جان، به حالتی پژمرده و بیروح قرار دارم.
هوش مصنوعی: مرا اینگونه به نظر میرسد که تو برای من آشکار هستی، اما من در مقابل تو گم شدهام. مانند اینکه وقتی چیزی نمایان است، چهرهی آن به وضوح دیده میشود، گمان من نیز با این دیدار افزوده میشود.
هوش مصنوعی: زمانی که مقام تو در دنیای پر از ستم بالاتر رود، ظلم و ستم کاهش مییابد و افراد فاسد و شرور از منصب خود کنار خواهند رفت و کنار خواهند نشست.
هوش مصنوعی: اگر زیبایی تو بر دیوار آسمان حملهور شود، از ساکنان آسمان صدای نجات و رهایی برمیخیزد.
هوش مصنوعی: از زیباییهای دنیا بگذر، ای حسود به بهار، چرا که از باغ گلها به زودی نشانههای پاییز نمایان میشود.
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر سنگینی این بار، خم شده است و از سبکی روح تو، بار سنگینتر بر دوش تو برداشته میشود.
هوش مصنوعی: من زمانی که از تیر تو به اوج میرسم، احساس آزادی و پرواز میکنم، مثل بالی که به پرتاب خوشی میپردازد، وقتی کمان کشیده میشود.
هوش مصنوعی: گوسفندان خوابیدهاند و گرگ از طرفین در حال حرکت است، ولی سگ ما همچنان به صدا درمیآید تا شبان بیدار شود.
هوش مصنوعی: به دقت گوش کن، زیرا دل پنهان و خاموش است. همانطور که رگ زیر زبان پنهان است، وقتی زبان به صحبت میآید، آن رگ نیز نمایان میشود.
هوش مصنوعی: در این جا به گونهای اشاره شده که در آنجا که به عشق و زیبایی تو میرسیم، عقل و تفکر از بیخود شدن نمیتواند آرام بگیرد و به سر جهش میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
همین شعر » بیت ۲
من گمانم تو عیان پیش تو من محو به هم
چون عیان جلوه کند چهره گمان برخیزد
صائب این آن غزل عارف روم است که گفت
چون عیان جلوه دهد چهره، گمان برخیزد
بر سر کوی تو عقل از سر جان برخیزد
خوشتر از جان چه بود؟ از سر آن برخیزد
بر حصار فلک ار خوبی تو حمله برد
از مقیمان فلک بانگ امان برخیزد
بگذر از باغ جهان یک سحر ای رشک بهار
[...]
عاشق اول ز سر جان و جهان برخیزد
آنگه اندر پی آن راحت جان بر خیزد
جان و جانان نشود هر دو میسر با هم
هر که این میطلبد از سر آن بر خیزد
در ره عشق کسی گرم روی داند کرد
[...]
هر که مردانه به عشق از سر جان برخیزد
در نخستین قدم از هر دو جهان برخیزد
در قیامت که به بوی تو شود جان زنده
تنم از جان به وفای تو روان برخیزد
چون سر از خاک برآرم گل رویت بینم
[...]
پیش روی تو دلم از سر جان برخیزد
جان چه باشد ز سر هر دو جهان برخیزد
عاشق سوخته گر بر سر خاکش گذری
از لحد نعره زنان رقص کنان برخیزد
در میان من و تو پیرهنی مانده حجاب
[...]
چشم مست تو گر از خواب گران برخیزد
سبک از هر طرفی فتنه دوان برخیزد
کر کلاله ز گل چهره براندازی باز
ناله از جان و دل پیر و جوان برخیزد
سر و بالای تو گر سوی چمن میل کند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.