گنجور

 
مولانا

هذا طبیبی، عند الدوآء

هذا حبیبی، عند الوء

هذا لباسی، هذا کناسی

هذا شرابی، هذا غذایی

هذا انیسی، عندالفراق

هذا خلاصی، عند البء

قالوا تسلی، حاشا و کلا

قلبی مقیم، وسط الوفء

این کان احمد، قلبی تعمد

روحی فداه، عند الفنء

ان کان شاکی، یبغی هلاکی

سمعا و طاعه ذا مشتهایی

هذا سلحدار، لایدخل الدار

الا بدینار، عند الابء

مونی حیاتی، حصدی نباتی

حبسی نجاتی، مقتی بقایی

یا من یلمنی، مالک و مالی

صبری محال فی الاتقء

روحی مصیب، قلبی مصاف

صبری مذاب، فی حرنایی

انا نسینا، ما قد لقینا

لما راینا، بدر الضیء

یا ذوفنونی، ابصر جنونی

فوق‌الظنون، خرق الحیاء

امروز دلبر یکبار دیگر

آمد که گیرد مرغ هوایی

گر او پذیرد، ده ده بگیرد

لیکن بخیل است، در رخ‌نمایی

بر گرد دلبر، پانصد کبوتر

پر می‌فشانند، بهر گوایی

ای نیم مرده، پران شو اینجا

کاینجا نماند، بی‌اشتهایی

مستان کم زن، رستند از تن

دزدم گلیمی، من از کسایی

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
عراقی

ای خوشتر از جان، آخر کجایی؟

کی روی خوبت با ما نمایی؟

بی‌تو چنانم کز جان به جانم

هر سو دوانم، آخر کجایی؟

بیمار خود را می‌پرس گه گه

[...]

مولانا

حدی نداری در خوش لقایی

مثلی نداری در جان فزایی

بر وعده تو بر نجده تو

که م دوش گفتی هی تو کجایی

کردم کرانه ز اهل زمانه

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
عبید زاکانی

افتاده بازم در سر هوائی

دل باز دارد میلی به جایی

او شهریاری من خاکساری

او پادشاهی من بینوائی

بالا بلندی گیسو کمندی

[...]

نظام قاری

افتاده بازم در سر هوائی

دل باز دارد میلی بجائی

دل بازکردست فکر قبائی

باصوف دارد روی صفائی

ارمک امیری صوفک نقیری

[...]

جامی

از سبزه بر گل خط می فزایی

دل می فریبی جان می ربایی

هر دم چه آیی از دیده در دل

خود را به مردم تا کی نمایی

شد عمرم آخر در جست و جویت

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه