درهم شکن چو شیشه خود را، چو مست جامی
بد نام عشق جان شو، اینست نیکنامی
پرذوق، چون صراحی بنشین، اگر نشینی
کن کالقدح مذیقا للقوم فیالقیام
عقل تو پایبندی، عشق تو سربلندی
العقل فیالملام والعشق فیالمدام
الدیک فی صیاح، واللیل فی انهزام
والصبح قد تبدی فی مهجةالضلام
معشوق غیر ما، نی، جز که خون ما، نی
هم جان کند رئیسی، هم جان کند غلامی
دل را کباب کردی، خون را شراب کردی
یا من فداک روحی یا سیدالانام
ز اندیشه شو پیاده، تا بر خوری ز باده
من راوق قدیم، مستکملالقوام
مستفعلن فعولن، آتش مکن مجوشان
زیرا کمال آمد، دیگر نماند خامی
میگو تو هرچه خواهی، فرمانروا و شاهی
سلمت یا عزیزی، یا صاحبالسلام
باده چو با خیزان، چون پشه غمگریزان
لا تعذلوا السکارا افدیکم کرامی
تبریز شاد بادا، ز اشراق شمس دینم
فالشمس حیث تجری للمشرقین حامی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع عشق و حال و هوای مستی اشاره دارد. شاعر از حالتی صحبت میکند که در آن انسان باید به عشق بپردازد و از قید و بند عقل و محدودیتها رهایی یابد. او میگوید که عشق سبب سربلندی و خوشنامی است و دل را جان میبخشد. در این حال، معشوق و عشق به عنوان ذاتی از زندگی توصیف میشود که همه چیز را تحت تأثیر قرار میدهد. در نهایت، شاعر به جشن و شادی در تبریز و اشراق شمس دین اشاره میکند و از زیباییهای عشق و وحدت انسانی صحبت میکند.
هوش مصنوعی: خودت را مانند شیشه در هم بشکن و دلت را به عشق بسپار، زیرا در این حالت است که میتوانی نام نیک و یاد خوبی از خود به جا بگذاری.
هوش مصنوعی: با شوق و ذوق، مانند یک پارچ آب بنشین. اگر هم نمینشینی، مثل کوزهای باش که در هنگام ایستاده بودن، در دست همگان است.
هوش مصنوعی: عقل تو باعث محدودیت و قید و بند توست، اما عشق تو مایه افتخار و سربلندیات است؛ عقل در حالت ملامت و سرزنش است، ولی عشق در حال جشن و شادی.
هوش مصنوعی: پرنده در حال آوازخوانی است، شب در حال فرار است و صبح به آرامی در دل تاریکی جلوهگر شده است.
هوش مصنوعی: عشق دیگران جز این نیست که ما را به درد میآورد؛ حتی رئیس هم جان خودش را برای محبوبش میدهد و غلام نیز جانش را فدای او میکند.
هوش مصنوعی: دل را به آتش کشیدی و خون را به شراب تبدیل کردی، آیا من جانم فدای تو، ای سرور همه موجودات؟
هوش مصنوعی: از فکر و خیال دست بردار و به خوشی بپرداز، تا بتوانی از شراب قدیمی لذت ببری و به حالت پایدار و متعادل دست یابی.
هوش مصنوعی: شراب نخورید و آتش به جان نوشیدنیتان نزنید، زیرا در اینجا پختگی و کمال به وجود آمده و دیگر جایی برای ناپختگی نیست.
هوش مصنوعی: بگو هر چه میخواهی، تو فرمانروایی و سروری. سلامتی تو به خوبی است، یا عزیزم، یا کسی که به صلح مشهور است.
هوش مصنوعی: وقتی که شراب در حال رقص و شادی است، مانند پشهای است که از غم دوری میکند. به شما میگویم که به مستها خرده نگیرید، چرا که آنها افراد شریف و نیکوکار هستند.
هوش مصنوعی: تبریز همیشه شاد و خوشحال باشد، چون نور و روشنایی شمس دین در آنجا میتابد، جایی که او از شرق و غرب حمایت میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
الدیک فی صیاح واللیل فی انهزام
والنور قد تبدی من لجة الظلام
ای همچو دیده در خوروی همچو جان گرامی
چون از غم تو شادم می ده به شادکامی
اسمع فداک روحی فالدیک قال حقا
[...]
دل را تمام برکن ای جان ز نیک نامی
تا یک به یک بدانی اسرار را تمامی
ای عاشق الهی ناموس خلق خواهی
ناموس و پادشاهی در عشق هست خامی
عاشق چو قند باید بیچون و چند باید
[...]
ای چون حیات شیرین وی چون روان گرامی
جانی و دیده یا دل زینها همه کدامی
هربام چون خرامی سرو روان باعی
هر شام چون برآئی مهتاب طرف بامی
نوشی و خوشگواری نیشی و جانشکاری
[...]
صاحب نظر نباشد در بند نیکنامی
خاصان خبر ندارند از گفت و گوی عامی
ای نقطهٔ سیاهی بالای خط سبزش
خوش دانهای ولیکن بس بر کنار دامی
حور از بهشت بیرون، ناید، تو از کجایی؟
[...]
در حضرت تو کآنجاسلطان کند غلامی
عشقت بداد مارا جامی بدوست کامی
در سایه مانده بودم چون میوه نارسیده
خورشید عشقت آمد ازمن ببرد خامی
از عشق قید کردم بر پای دل که چون خر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.