حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۶۴ از عشق فتاده ام به منزلگاهی کانجا نبود سوی برون شد، راهی از غمزه هزار کشته دیدم، امّا از یک دل خسته برنیامد آهی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
دنیا راهی بهشت منزلگاهی
این هر دو به نزد اهل معنی کاهی
گر عاشق صادقی زهر دو بگذر
تا دوست ترا به خود نماید راهی
بنمودی مقنعی مهی ناگاهی
تا هر که پدید گشت چون گمراهی
او داشت فرو برده به چاهی ماهی
داری تو فرو برده به ماهی چاهی
افکند دلم رخت بمنزلگاهی
کآنجانبود بصد دلیلان راهی
چون من دو هزار عاشق اندر ماهی
میکُشته شود که بر نیارد آهی
خاک ار ز رخت نور برد گه گاهی
منزل به فلک برآورد چون ماهی
ور سرو به قامتت رسد یک راهی
بالا به زمین فروبرد چون چاهی
تا هست ز انگشت تو مه را راهی
میبشکافد ماه فلک، هر ماهی
تا روز قیامت که درآید از پای
دستش گیرد چون تو شفاعت خواهی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.