پرده خوش آن بود کز پس آن پرده دار
با رخ چون آفتاب سایه نماید نگار
آید خورشیدوار ذره شود بیقرار
کان رخ همچون بهار از پس پرده مدار
خیز که این روز ماست روز دلفروز ماست
از جهت سوز ماست عشق چنین پرشرار
خیز که رستیم ما بند شکستیم ما
خیز که مستیم ما تا به ابد بیخمار
خیز که جان آمدست جان و جهان آمده است
دست زنان آمدست ای دل دستی برآر
آب حیات آمدست روز نجات آمدست
قند و نبات آمدست ای صنم قندبار
بنده آن پردهام گوش گران کردهام
تا که به گوشم دهان آرد آن پرده دار
مکر مرا چون بدید مکر دگر او پزید
آمد و گوشم گزید گفت هلا ای عیار
بیادبی هم نکوست کان سبب جنگ اوست
سر نکشم من ز دوست بهر چنین کار و بار
جنگ تو است این حیات زانک ندارد ثبات
جنگ تو خوش چون نبات صلح تو خود زینهار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر توصیف زیبایی و شور و شوق عشق است. شاعر از پردهای میگوید که به پشت آن، محبوبی زیبا خوابیده است. صحبت از روزی است که باید از خواب بیدار شویم و از عشق و زیبایی زندگی لذت ببریم. شاعر به شکستن بندهای گذشته و رهایی از غمها اشاره میکند و میگوید که زمان شادی و زندگی دوباره فرارسیده است. او با احساساتی چون شوق، خوشحالی و عشق به استقبال روز میرود و به زیباییهای زندگی و معشوقش میبالد. در نهایت، شاعر به جنگ و صلح در زندگی اشاره میکند و بیان میکند که عشق و زندگی باید مورد توجه قرار گیرند.
هوش مصنوعی: زیبایی واقعی در این است که پشت پرده، کسی با چهرهای همچون آفتاب، سایهای را نمایش دهد.
هوش مصنوعی: خورشید همچون یک ذره به وجود میآید و بیقرار و مضطرب میشود، چرا که چهرهاش مانند بهار است که از پشت پردهها آشکار میشود.
هوش مصنوعی: برخیز که امروز، روز شادابی و شعف ماست، روزی که بر اثر عشق و هیجانات درون، دلهایمان را میسوزاند.
هوش مصنوعی: بپا خیز که ما از بندهایی که ما را اسیر کرده بودیم رها شدهایم. بپا خیز که ما دچار شوری و سرمستی هستیم و این حالِ خوش ما تا ابد ادامه خواهد داشت.
هوش مصنوعی: برخیز و آگاه باش که زندگی و دنیا به معنای واقعی به ما نزدیک شده است. اکنون که فرصتی پیش آمده، ای دل، دستی به سوی آنها دراز کن و استقبال کن.
هوش مصنوعی: آب حیات و زندگی تازهای به همراه خود آورده است، روزی خوش و نجاتبخش فرارسیده و شیرینی و طراوت در میان است، ای زیبای دلربا و خوشسخن.
هوش مصنوعی: من یک پردهام که در آن گوشهایم را بستهام، تا آن کسی که پردهدار است به من بگوید چه باید بگویم.
هوش مصنوعی: وقتی او مکر مرا دید، ترفند دیگری به کار برد. نزدیک آمد و گوشم را گاز گرفت و گفت: "ای دغلکار، توجه کن!"
هوش مصنوعی: هرچند بیادبی ممکن است خوب به نظر برسد و باعث درگیری شود، اما من به خاطر چنین مسائلی از دوستی و رابطهام با او نمیکاهیدم.
هوش مصنوعی: این زندگی جنگی است که همیشه در حال تغییر است؛ پس برایت خوشایند است که مانند گیاهان آرامش را تجربه کنی. از صلح خود مراقب باش.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
چیست ازین خوبتر، در همه آفاق کار
دوست به نزدیکِ دوست، یار به نزدیکِ یار
دوست برِ دوست رفت، یار به نزدیکِ یار
خوشتر ازین در جهان، هیچ نبودهاست کار
سرو سماطی کشید بر دو لب جویبار
چون دو رده چتر سبز در دو صف کارزار
مرغ نهاد آشیانبر سر شاخ چنار
چون سپر خیزران بر سر مرد سوار
آلت رامش بخواه گوهر شادی بیار
رعد مثال این بزن ابر نهاد آن ببار
خلق همی بنگری روز و شب اندر نشاط
جز طرب اندر جهان نیز ندارند کار
خاک نبینی به ره خرده نقره بساط
[...]
ای ز سپهر کمال تافته خورشید وار
گشته به تمییز و عقل نادرهٔ روزگار
از کرم شهریار کار تو همچون نگار
وز قلمت چون نگار مملکت شهریار
ای کل رواسک کند و سرسر خار
دیو با دیدار تو چو لعبت فرخار
کنگی گنده دهان و گنده ریش و کور
بد دل و بد طلعت و بد روی و بد دیدار
دیگهای مایه تو پر غدد و کرم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.