گنجور

 
مولانا

یا تو ترش کرده رو! مایه ده شکّران

تنگ شکر می‌کشد تا بنهد در میان

سرکه فروشان هلا! سرکه بریزید زود

تا که عسل پر کند آن شهِ شکّرلبان

سرکهٔ نه ساله را بهر خدا را بریز

چونک بریزی بیا تا دهمت من نشان

طوطی جان تو را سرکه نوا کی دهد؟!

بلبل مست تو را شرط بود گلستان

 
 
 
غزل شمارهٔ ۲۰۷۰ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
منوچهری

باده فراز آورید چارهٔ بیچارگان

قوموا شرب الصبوح، یا ایها النائمین

مسعود سعد سلمان

ویژه می پیر نوش گشت چو گیتی جوان

دل چو سبک شد ز عشق در ده رطل گران

بر ارغوان بیش خواه از ارغوان رخ بتی

چو ارغوان باده ای که رخ کند ارغوان

خانه اندوه را زیر و زبر کن همی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
امیر معزی

تا که بود آفتاب تا که بود آسمان

فرّخ بادت بهار خرّم بادت خزان

تا که بپاید سپهر تا که بماند جهان

هم به سعادت بپای هم به سلامت بمان

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه