گنجور

 
مولانا

یا تو ترش کرده رو مایه ده شکران

تنگ شکر می‌کشد تا بنهد در میان

سرکه فروشان هلا سرکه بریزید زود

تا که عسل پر کند آن شه شکرلبان

سرکه نه ساله را بهر خدا را بریز

چونک بریزی بیا تا دهمت من نشان

طوطی جان تو را سرکه نوا کی دهد

بلبل مست تو را شرط بود گلستان