گنجور

 
 
 
ابوسعید ابوالخیر

جانا به زمین خاوران خاری نیست

کش با من و روزگار من کاری نیست

با لطف و نوازش جمال تو مرا

دردادن صد هزار جان عاری نیست

سید حسن غزنوی

جز عشق تو سرمایه دین داری نیست

جز درد تو سرمایه هشیاری نیست

گردون به هزار غم گرفتار کند

آنرا که به درد تو گرفتاری نیست

عطار

هر چند ترا محرم اسراری نیست

صبری میکن که عمر بسیاری نیست

گر همدم مائی و ترا یاری نیست

دم درکش و با هیچ کست کاری نیست

ابن یمین

در پای دلت گر ز هوس خاری نیست

با نیک و بد جهان ترا کاری نیست

تا چند در سرای معشوق زنی

غیر از تو درین دیار دیاری نیست

قاسم انوار

یک لحظه دلم را سر هشیاری نیست

با هشیاران مرا سر یاری نیست

باریست مرا،که پیل مستش نکشد

وین بار بجز عنایت باری نیست

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه