|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به باده اشاره میکند و آن را مظهر آزادی و شادی میداند. او باده را همچون خورشید میبیند که چشمش به آن روشن است و با نوشیدن آن، احساس آزادی و شادابی میکند. باده به عنوان نمادی از رهایی و خوشحالی در زندگی او مطرح شده است.
هوش مصنوعی: ای نوشیدنی، تو آنچنان باارزشی که با یک جرعهات میتوانی صدها بنده را آزاد کنی.
هوش مصنوعی: چشمم به تو روشن است، مثل نور خورشید. من در تو پناه میبرم تا تو مرا شاد کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خواهی چو خلیل کعبه بنیاد کنی
و آنرا به نماز و طاعت آباد کنی
روزی دو هزار بنده آزاد کنی
به زان نبود که خاطری شاد کنی
دل پر غم دیگران مرا یاد کنی
بر خویشتن از گزاف بیداد کنی
در مجلس باده گر مرا یاد کنی
غمگین دل من به یاد خود شاد کنی
بیداد به یکسو نهی و داد کنی
وز بندگی و محنتم آزاد کنی
از رنج و ملال ما چه فریاد کنی
آن به که به شکر وصل را شاد کنی
از ما چه گریزی و چرا داد کنی
زان ترس که وصل را بسی یاد کنی
تا چند دلا ناله و فریاد کنی
بر جان من شکسته بیداد کنی
عمرم به غم فراق بگذشت چو باد
جانا چه شود گرم دمی شاد کنی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.