روز آن است که ما خویش بر آن یار زنیم
نظری سیر بر آن روی چو گلنار زنیم
مشتری وار سر زلف مه خود گیریم
فتنه و غلغله اندر همه بازار زنیم
اندرافتیم در آن گلشن چون باد صبا
همه بر جیب گل و جعد سمن زار زنیم
نفسی کوزه زنیم و نفسی کاسه خوریم
تا سبووار همه بر خم خمار زنیم
تا به کی نامه بخوانیم گه جام رسید
نامه را یک نفسی در سر دستار زنیم
چنگ اقبال ز فر رخ تو ساخته شد
واجب آید که دو سه زخمه بر آن تار زنیم
وقت شور آمد و هنگام نگه داشت نماند
ما که مستیم چه دانیم چه مقدار زنیم
خاک زر می شود اندر کف اخوان صفا
خاک در دیده این عالم غدار زنیم
می کشانند سوی میمنه ما را به طناب
خیمه عشرت از این بار در اسرار زنیم
شد جهان روشن و خوش از رخ آتشرویی
خیز تا آتش در مکسبه و کار زنیم
پاره پاره شود و زنده شود چون که طور
گر ز برق دل خود بر که و کهسار زنیم
هله باقیش تو گو که به وجود چو توی
سرد و حیف است که ما حلقه گفتار زنیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع عشق و شوق به معشوق میپردازد. شاعر به زیبایی و دلربایی معشوق اشاره میکند و از احساسات عمیق خود در برابر او سخن میگوید. او خواهان لحظاتی عاشقانه است که در آنها از شادی و زیبایی لذت ببرند و به جشن و شادی بپردازند. احساس مستی و سرخوشی در برابر عشق و زیبایی معشوق، محور اصلی این اشعار است. همچنین، شاعر به عبور از مشکلات و غمها با جهل از زمان و دنیا اشاره میکند و به تقدیر و سعادت ناشی از وجود معشوق تأکید میکند. در نهایت، شاعر از فکر و گفتوگو درباره عشق خودداری میکند و بر لزوم تجربه و حس کردن آن تأکید دارد.
هوش مصنوعی: روزی خواهد رسید که ما با نگاه خود به محبوبمان توجهی کامل خواهیم کرد و بر چهرهاش مانند گل سرخ نظاره میکنیم.
هوش مصنوعی: ما با ظرافت و زیبایی به موی معشوقهام نگاه میکنیم و در همین حال، شور و هیجان را در میان تمام مردم به وجود میآوریم.
هوش مصنوعی: ما در آن باغ زیبا مانند نسیم صبا حرکت میکنیم و بر روی شکوفهها و درختان زیبای سمن، نوازش برمیزنیم.
هوش مصنوعی: گاهی ما در زندگی مانند کوزهگری هستیم که لحظاتی را صرف ساختن و ایجاد میکنیم و در لحظاتی دیگر مانند کسی که در حال نوشیدن است، لذت میبریم. در نهایت، همه ما به یک نوع شور و شوق و حال و هوا میرسیم که باعث میشود به غم و اندوههای زندگی بیتوجه شویم.
هوش مصنوعی: تا چه زمانی به خواندن نامهها مشغول خواهیم بود؟ زمانی که به ما شراب برسد، نامه را برای یک لحظه روی سر عمامهمان قرار میدهیم.
هوش مصنوعی: خوشحالی و شادکامی ناشی از زیبایی چهره تو به حدی است که لازم است چند نغمه خوش بر روی آن بزنیم.
هوش مصنوعی: زمانی که شور و اشتیاق به اوج خود میرسد، فرصتی برای نگه داشتن و کنترل حالتی که در آن هستیم وجود ندارد. ما که در حال مستی هستیم، اصلاً نمیدانیم چه میزان باید از این احساسات بزنیم یا پیش برویم.
هوش مصنوعی: خاک عادی در دست برادران واقعی تبدیل به طلا میشود، اما خاکی که در چشم این دنیا است، بیرحم و غدار به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: ما را به سمت خوشبختی میکشانند و با طناب شادی و لذت، از این بار سنگین به رازهای پنهان میرسانند.
هوش مصنوعی: جهان از زیبایی چهره خشمگین روشن و شاداب شده است. بیایید تا آتش را در کسب و کارمان روشن کنیم و فعالیت کنیم.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که وقتی که دل به عشق و زیبایی الهی جلا پیدا کند، میتواند از هر نوع حالت سرد و بیروحی جدا شود و به حیات و نشاط تازهای دست یابد، همچون شعلهای که با برق و نور خود کوهها و درهها را روشن میکند.
هوش مصنوعی: بیا بگو که وجودی مانند تو سرد و بیروح است و این ناراحتکننده است که ما دربارهاش صحبت کنیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
همین شعر » بیت ۸
خاک زر می شود اندر کف اخوان صفا
خاک در دیده این عالم غدار زنیم
صائب این آن غزل مرشد روم است که گفت
خاک در دیده این عالم غدار زنیم
چند در پرده دل باده گلنار زنیم
ای خوش آن روز که می بر سر بازار زنیم
چه کند با دل دریایی ما عشق مجاز
چه قدر جوش به یک مشت خس و خار زنیم
نشد از سبحه و زنار گشادی ما را
[...]
فال فرخنده بیایید به دیدار زنیم
برقی از شمع تجلّی به شب تار زنیم
بر رخ غیر ببندیم در خلوت دل
کوری مدعیان بادهٔ اسرار زنیم
ور شود در سر مستی تهی از باده کدو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.