مرحبا ای جان باقی پادشاهِ کامیار
روحبخش هر قَران و آفتاب هر دیار
این جهان و آن جهان هر دو غلام امر تو
گر نخواهی برهمش زن ور همیخواهی بدار
تابشی از آفتابِ فقر بر هستی بتاب
فارغ آور جملگان را از بهشت و خوفِ نار
وارهان مر فاخرانِ فقر را از ننگِ جان
در رهِ نقاش بشکن جمله این نقش و نگار
قهرمانی را که خون صد هزاران ریختهست
ز آتش اقبالِ سرمد دود از جانش برآر
آن کسی دریابد این اسرارِ لطفت را که او
بیوجود خود برآید محوِ فقر از عینِ کار
بیکراهت محو گردد جان اگر بیند که او
چون زرِ سرخست خندان دل درونِ آن شرار
ای که تو از اصلْ کانِ زر و گوهر بودهای
پس تو را از کیمیاهای جهان ننگست و عار
جسم خاک از شمس تبریزی چو کلی کیمیاست
تابش آن کیمیا را بر مسِ ایشان گمار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش پادشاه کامیار و تأثیر او بر جهان و انسانها میپردازد. شاعر او را روحبخش و تابان در زندگی میداند و بیان میکند که همه موجودات تحت فرمان او هستند. او از پادشاه میخواهد که نور فقر را بر هستی بتاباند و افراد را از ننگ و گرفتارهای زندگی نجات دهد. در اینجا، شاعر به تفکیک میان دنیای مادی و معنوی اشاره میکند و به قهرمانی که جانش فدای اهداف بزرگ شده، اشاره میکند. او در نهایت بر این نکته تأکید میکند که وجود پادشاه از جنس طلا و گوهر است و این ویژگیهای او باعث میشود که از ننگهای دنیا برتر باشد. در نهایت، شاعر به تاثیر شمس تبریزی و کیمیاگری او در تغییر اساسی انسانها اشاره میکند.
هوش مصنوعی: سلام بر تو، ای روح جاودانه و پادشاه موفقیت که زندگیبخش هر عصر و روشنیبخش هر سرزمین هستی.
هوش مصنوعی: این دنیا و آن دنیا هر دو تحت فرمان تو هستند. اگر بخواهی، میتوانی آنها را به هم بریزی و اگر بخواهی، میتوانی آنها را به پایان برسانی.
هوش مصنوعی: نور خورشید فقر بر همه جا پخش شده است، پس بخشی از بهشت و ترس از آتش را از دل همه مردم برطرف کن.
هوش مصنوعی: به آزادگی هنرمندان با استعداد را از خجالت جان رها کن و در مسیر هنرمند، همه این نقوش و طرحها را بشکن و نابود کن.
هوش مصنوعی: شخص قهرمانی که به خاطر پیروزیهایش جانهای زیادی را فدای هدفش کرده است، حالا باید از آتش شانس و شوقش، بخاری از وجودش برآید.
هوش مصنوعی: کسی میتواند به عمق رازهای ناز شما پی ببرد که با وجود خود، فقر و نیاز را از اصل و ماهیت کار محو کند.
هوش مصنوعی: اگر جان انسانی بدون هیچ تردیدی ببیند که او همچون طلای سرخ است، با دل شاد و درونش پر از شور و شعله، از خود محوش میشود.
هوش مصنوعی: تو که از ابتدا ذاتت به طلا و جواهر میماند، پس نیازی نیست که نسبت به کیمیاها و مواد دیگر تردید کنی یا احساس خجالت کنی.
هوش مصنوعی: جسم خاکی شمس تبریزی مانند کلیدی ارزشمند و خاص است که تابش آن ارزش و جلا را بر دیگران میافزاید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار
لاله دارد زیر نافه در شکسته صد هزار
خانمان از رنگ و بوی او همیشه چون بهشت
روزگار از تار و پود او شکفته چون بهار
چشم زی رویش نگه کرد اندرو لاله شکفت
[...]
هر سپاهی را که چون محمود باشد شهریار
یمن باشد بر یمین ویسر باشد بریسار
تیغشان باشد چو آتش روز و شب بد خواه سوز
اسبشان باشد چوکشتی سال و مه دریا گذار
از عجایب خیمه شان با شد چو دریا وقت موج
[...]
ای خداوندان مال العتبار الاعتبار
ای خداوندان قال الاعتذار الاعتذار
پیش ازاین کاین جان عذرآورفروماند ز نطق
پیش از آن کین چشم عبرت بین فرو ماند زکار
توبه پیش آرید و نادم از گُنه کاری خویش
[...]
بار دیگر بر ستاک گلبن بی برگ و بار
افسر زرین بر آرد ابر مروارید بار
گاه مینا زینت آرد زو نگار بوستان
گاه مرجان زیور آرد زو عروس مرغزار
غنچه سازد باغ را پر گلبن از مینا و زر
[...]
ابر آذاری برآمد از کران کوهسار
باد فروردین بجنبید از میان مرغزار
این یکی گل برد سوی کوهسار از مرغزار
وان گلاب آورد سوی مرغزار از کوهسار
خاک پنداری به ماه و مشتری آبستنست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.