گنجور

 
مولانا

امروز سماع است و مدام است و سقایی

گردان شده بر جمع قدح‌های عطایی

فرمان سقی الله رسیده‌ست بنوشید

ای تن همه جان شو نه که ز اخوان صفایی

ای دور چه دوری تو و ای روز چه روزی

وی گلشن اقبال چه بابرگ و نوایی

از خاک برویند در این دور خلایق

کاین نفخه صور است که کرده‌ست صدایی

از کوه شنو نعره صد ناقه صالح

وز چرخ شنو بانگ سرافیل صلایی

هین رخت فروگیر و بخوابان شتران را

آخر بگشا چشم که در دست رضایی

ای مرده بشو زنده و ای پیر جوان شو

وی منکر محشر هله تا ژاژ نخایی

خواهم سخنی گفت دهانم بمبندید

کامروز حلال است ورا رازگشایی

ور ز آنک ز غیرت ره این گفت ببندید

ره باز کنم سوی خیالات هوایی

ما نیز خیالات بدستیم و از این دم

هستی پذرفتیم ز دم‌های خدایی

صد هستی دیگر به جز این هست بگیری

کاین را تو فراموش کنی خواجه کجایی

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
رودکی

دل تنگ مدار، ای ملک، از کار خدایی

آرام و طرب رامده از طبع جدایی

صد بار فتادست چنین هر ملکی را

آخر برسیدند به هر کام روایی

آن کس که ترا دید و ترا بیند در جنگ

[...]

ناصرخسرو

ای خواجه، تو را در دل اگر هست صفائی

بر هستی آن چونکه تو را نیست ضیائی؟

ور باطنت از نور یقین هست منور

بر ظاهر آن چونکه تو را نیست گوائی؟

آری چو بود ظاهر تحقیق، ز تلبیس

[...]

منوچهری

ای ترک من امروز نگویی به کجایی

تا کس نفرستیم و نخوانیم نیایی

آنکس که نباید بر ما زودتر آید

تو دیرتر آیی به بر ما که ببایی

آن روز که من شیفته‌تر باشم برتو

[...]

مسعود سعد سلمان

تا تو ز من ای لعبت فرخار جدایی

رفت از دل من خسته همه کام روایی

هر روز مرا انده هجران چه نمایی

هر روز به من برغم عشقت چه فزایی

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
سنایی

ای کرده دلم سوختهٔ درد جدایی

از محنت تو نیست مرا روی رهایی

معذوری اگر یاد همی نایدت از ما

زیرا که نداری خبر از درد جدایی

در فرقت تو عمر عزیزم به سر آمد

[...]

مشاهدهٔ ۶ مورد هم آهنگ دیگر از سنایی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه