کجا شد عهد و پیمانی که میکردی نمیگویی
کسی را کو به جان و دل تو را جوید نمیجویی
دل افکاری که روی خود به خون دیده میشوید
چرا از وی نمیداری دو دست خود نمیشویی
مثال تیر مژگانت شدم من راست یک سانت
چرا ای چشم بخت من تو با من کژ چو ابرویی
چه با لذت جفاکاری که میبکشی بدین زاری
پس آنگه عاشق کشته تو را گوید چو خوش خویی
ز شیران جمله آهویان گریزان دیدم و پویان
دلا جویای آن شیری خدا داند چه آهویی
دلا گرچه نزاری تو مقیم کوی یاری تو
مرا بس شد ز جان و تن تو را مژده کز آن کویی
به پیش شاه خوش میدو گهی بالا و گه در گو
از او ضربت ز تو خدمت که او چوگان و تو گویی
دلا جستیم سرتاسر ندیدم در تو جز دلبر
مخوان ای دل مرا کافر اگر گویم که تو اویی
غلام بیخودی ز آنم که اندر بیخودی آنم
چو بازآیم به سوی خود من این سویم تو آن سویی
خمش کن کز ملامت او بدان ماند که میگوید
زبان تو نمیدانم که من ترکم تو هندویی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ عشق و حسرت گوینده نسبت به معشوقش است. او از معشوق میپرسد که چرا به وعدههایش عمل نمیکند و احساس میکند که هیچکس به اندازهٔ او برای او ارزش قائل نیست. گوینده از درد و رنج ناشی از فراق عاشقانه سخن میگوید و به تضادهایی که در عشق وجود دارد اشاره میکند. او به حالاتی چون دلباختگی، جنگل و شکار اشاره کرده و از جستجوی معشوقش در کوی یاری و تلاش برای فهمیدن احساساتش میگوید. در نهایت، گوینده به ناپایداری روابط و بیوفایی در عشق اشاره میکند و به نوعی شکایت از جدایی و غم خود دارد.
هوش مصنوعی: کجا رفت آن قول و قرار که میگفتی؟ حالا که کسی به جان و دل تو را جستجو میکند، تو او را نمیجویی.
هوش مصنوعی: چرا وقتی افکار تو را آزار میدهند و احساس بدی در دل داری، دست از کارهای اشتباه برنمیداری و خودت را راحت نمیکنی؟
هوش مصنوعی: من مانند تیری شدم که از مژگان تو پرتاب شده است، اما چرا ای چشم خوشبخت من، تو با من راست و مستقیم نیستی، مانند ابرویی که کج است؟
هوش مصنوعی: آیا این جایز است که با این همه زجر و رنجی که میکشی، لذت ببرم؟ سپس کسی که عاشق توست با خوشخویی به تو میگوید که تو چه کردهای.
هوش مصنوعی: در این بیت، گوینده مشاهده میکند که تمام آهوها از شیران فرار میکنند و در میان این هیاهو، دلی شجاع به دنبال آن شیر است. او به نحوی به پیچیدگیهای زندگی اشاره میکند و میگوید که تنها خدا میداند آن آهو چگونه است.
هوش مصنوعی: ای دل! هر چند که در حال ناامیدی هستی، اما در مسیر عشق یار سکونت داری. برای من دیگر کافی است که جان و تنم را برای تو فدا کنم و بشارت میدهم که به زودی از آن کوی نور خواهی دید.
هوش مصنوعی: به نزد پادشاه با شادابی و نشاط قدم بردار و گاهی در اوج و گاهی در پایین به او خدمت کن؛ چرا که او در میدان اختیار و قدرت است و تو مانند یک بازیکن در خدمت او هستی.
هوش مصنوعی: ای دل، من همه جا را گشتم و در تو چیزی جز محبوب خود نیافتم. اگر بگویم که تو همان محبوبی، مرا کافر بخوان.
هوش مصنوعی: من در حالتی از بیخودی گرفتارم و این وضعیت به من این آگاهی را میدهد که وقتی به خودم برگردم، یعنی به حال طبیعیام برگردم، تو در سوی دیگر ایستادهای.
هوش مصنوعی: سکوت کن؛ زیرا سرزنش او مانند این است که میگوید زبان تو را نمیدانم، من ترک هستم و تو هندو.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر از زلف پریشانت صبا بر هم زند مویی
برآید زان پریشانی هزار افغان ز هر سویی
به بوی زلف تو هر دم حیات تازه مییابم
وگرنه بیتو از عیشم نه رنگی مانْد و نه بویی
به یاد سرو بالایت روان در پای تو ریزم
[...]
بیا ای عارف مطرب چه باشد گر ز خوش خویی
چو شعری نور افشانی و زان اشعار برگویی
به جان جمله مردان به درد جمله بادردان
که برگو تا چه میخواهی و زین حیران چه میجویی
از آن روی چو ماه او ز عشق حسن خواه او
[...]
هزارت دیده میبینم که میبینند هر سویی
دریغ آید مرا باری به هر چشمی چنان رویی
چو کار افتاد با بختم نهفتی روی و موی از من
به بختِ من ز مستوری فرو نگذاشتی مویی
نمیارزد بدان خونم که ساعد را بیازاری
[...]
دلا چون در خم چوگان عشق دوست چون گوئی
اگر ضربت زند شاید که از خدمت سخن گوئی
اگر کشتن بود کامش ترا باید شدن رامش
نخواهی جستن از دامش که او شیر و تو آهوئی
ز جام عشق اگر مستی بشو دست از غم هستی
[...]
ندارم یاد خود را فارغ از عشق بلاجویی
چو داغ لاله دایم در نظر دارم پریرویی
به برگ سبز چون خضر از ریاض جان شدی قانع
به خون رنگین چو شاخ گل نگردی دست و بازویی
ازان در جیب گل بسیار بیدردانه می ریزی
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.