به قید آب وگل ای جان ناتوان چونی؟
دپن کهن قفس ای سدره آشیان، چونی؟
تو شمع محفل انسی به تیره وحشتگاه
تو زبب ىسند قدسی، بر آستان چونی؟
عنان گسسته، تو را بحر جود میجوید
به ریگ بادیه، ای ماهی تپان چونی؟
زلال خضر، تو را، سینه چاک می طلبد
نفس گداخته، دنبال کاروان چونی؟
به جلوه بود، مدار تو شوخ چشم شرار
نشسته در دل سنگ، ای سبک عنان چونی؟
تو رشک یوسف مصری، فتاده در چه تن
تو بازکنگر عرشی، به خاکدان چونی؟
فروغ حسن تو را آفت زوال نبود
به عقده ذنب ای مهر خاوران چونی؟
هلاک شیوه شوخی شوم که گفت، حزین
جدا ز وصل من ای زار خسته جان چونی؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف حال و احوال انسانی میپردازد که در شرایط دشوار و ناامیدکنندهای قرار دارد. او از زیباییها و امیدهایی که در زندگی وجود دارد، مانند روشنایی وجودی و جاذبههای معنوی، سخن میگوید. شاعر از مفهوم عشق و ارتباط با معشوقهای سخن میگوید که در عین سختیها و محدودیتها، زیبایی و نور را به وجود میآورد. او با استفاده از توصیفاتی مانند شمع محفل و رشک یوسف، به تصویر کشیدن زیبایی و کمال میپردازد در حالی که از درد و احساس جدایی نیز صحبت میکند و بیان میکند که چگونه این جدایی میتواند روح را خسته کند. در نهایت، شاعر با نگاهی عمیق به وجود و ارتباطات انسانی، به جستوجوی معنا و امید در زندگی میپردازد.
هوش مصنوعی: به این شکل میتوان این بیت را به زبان سادهتری بیان کرد: عزیزم، حالت در این دنیای مادی چطور است؟ در قفس کهنه و تنگ زندگی، چطور میگذرانیدی؟
هوش مصنوعی: تو نور روشنی در جمع دوستانی، ولی در این دنیای تاریک و پر از ترس، چگونه بر درگاه محبت و زیبایی میایستی؟
هوش مصنوعی: گسستگی افسار، تو را دریای بخشش جستجو میکند، ای ماهی درشت و قوی، حال تو چگونه است؟
هوش مصنوعی: خضر زلال، تو را میطلبد که با دل شفاف به او بپیوندی. آیا تو هم که در پی کاروان زندگی هستی، به این جا آمدهای؟
هوش مصنوعی: به زیبایی و جلوهگری خود ادامه بده، ای دلربا که با چشمان شاداب خود در دل سختیها نشستهای، حالا چگونهای که بهسادگی از همه چیز عبور میکنی؟
هوش مصنوعی: تو همچون یوسف مصری هستی که دیگران به او حسادت میورزند، اما در دنیای مادی و زودگذر چه جایگاهی داری؟ به آسمان بنگر و ببین که در این دنیای خاکی چه وضعیت و جایگاهی برای خود ساختهای.
هوش مصنوعی: نور و زیبایی تو هرگز به اتمام نمیرسد، ای مهر زیبای صبح، دلیل کمال تو چیست؟
هوش مصنوعی: من دچار عذاب و مشکل شوخی هستم که او گفت: "حزین، تو از پیوند من جدا هستی؛ حالا تو چطور هستی، ای جان خسته و بینوا؟"
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ایا مربی جان از صداع جان چونی
ایا ببرده دل از جمله دلبران چونی
ز زحمت شب ما و ز نالههای صبوح
که میرسد به تو ای ماه مهربان چونی
ایا کسی که نخفت و نخفت چشم خوشت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.