مرا اگر تو نیابی به پیش یار بجو
در آن بهشت و گلستان و سبزه زار بجو
چو سایه خسپم و کاهل مرا اگر جویی
به زیر سایه آن سرو پایدار بجو
چو خواهیم که ببینی خراب و غرق شراب
بیا حوالی آن چشم پرخمار بجو
اگر ز روز شمردن ملول و سیر شدی
درآ به دور و قدحهای بیشمار بجو
در آن دو دیده مخمور و قلزم پرنور
درآ جواهر اسرار کردگار بجو
دلی که هیچ نگرید به پیش دلبر جو
گلی که هیچ نریزد در آن بهار بجو
زهی فسرده کسی کو قرار میجوید
تو جان عاشق سرمست بیقرار بجو
اگر چراغ نداری از او چراغ بخواه
وگر عقار نداری از او عقار بجو
به مجلس تو اگر دوش بیخودی کردم
تو عذر عقل زبونم از آن عذار بجو
تو هر چه را که بجویی ز اصل و کانش جوی
ز مشک و گل نفس خوش خلش ز خار بجو
خیال یار سواره همیرسد ای دل
پیامهای غریب از چنین سوار بجو
به نزد او همه جانهای رفتگان جمعند
کنار پرگلشان را در آن کنار بجو
چو صبح پیش تو آید از او صبوح بخواه
چو شب به پیش تو آید در او نهار بجو
چو مردمک تو خمش کن مقام تو چشم است
وگر نه آن نظرستت در انتظار بجو
چو شمس مفخر تبریز دیده فقر است
فقیروار مر او را در افتقار بجو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دعوت به جستجوی عشق و زیباییهاست. شاعر به ما میگوید اگر معشوق را نیابیم، باید در مکانهای زیبا و دلانگیز دیگر به دنبالش بگردیم. او تأکید میکند که حتی در محافل خوشی و شرابخواری، جستجوی معشوق باید ادامه یابد. همچنین، شاعر به اهمیت احساسات و دلهای خسته اشاره میکند و میگوید که عشق واقعی هیچگاه آرامش نمییابد. او از مخاطب میخواهد که در هر شرایطی، از زیباییها و لذتها نباید غافل شود و همواره به یاد محبوب باشد. آرزوهایی برای نزدیکی به محبوب و دریافت نور و نعمت از او نیز در این شعر وجود دارد. در نهایت، شاعر با بیان تصاویری از بیداری و نشانههای عشق، ما را به جستجوی عمیقتر در درون خود و اطرافمان دعوت میکند.
هوش مصنوعی: اگر تو مرا پیدا نکنی، به دنبال یار خود در بهشت و باغ و دشت زیبا بگرد.
هوش مصنوعی: اگر در خواب و بیتحرک باشم و بخواهی مرا پیدا کنی، به زیر سایه آن درخت بلند و استوار بیا و مرا جستجو کن.
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم بگوییم که کسی مست و غرق در شراب است، باید به دنبال آن چشمان خوابآلود و سرمست بگردی.
هوش مصنوعی: اگر از شمارش روزها خسته و دلزده شدهای، به جمعبودن و سرگرم شدن با دوستان و نوشیدن شرابهای فراوان بپرداز.
هوش مصنوعی: در آن دو چشم مست و روشن، به دنبال جواهرات پنهان و اسرار آفرینش خدا برو.
هوش مصنوعی: اگر دلی به خاطر محبوبش اشک نریزد، مانند گلی است که در بهار، هیچ آبی به آن نرسد.
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که در جستجوی آرامش است، اما تو که عاشق هستی و شاد و سرمست، به دنبال آرامش نباش.
هوش مصنوعی: اگر خودت روشنی نداری، از دیگران درخواست کن تا به تو روشنایی بدهند و اگر زمینی برای زندگی نداری، از آنها زمین طلب کن.
هوش مصنوعی: اگر دیشب در محفل تو بیخود شدم و به رفتارم توجهی نکردم، تو باید دلیل نداشتن عقل را در زیبایی و دلرباییات جستجو کنی.
هوش مصنوعی: هر چیزی را که به دنبالش هستی، از منبع و اصل آن جستجو کن؛ از عطر و زیبایی گل، تا آنکه نفس خوشی از خار وجودش بروز کند.
هوش مصنوعی: دل به یاد یار تنها نشسته و به دنبال نشانههایی از او باشد. از این سوار غریب، پیامهایی بینظیر و خاص دریافت کن.
هوش مصنوعی: در نزد او، تمام روحهای درگذشتگان گرد هم آمدهاند و کنار گلهای خوشبو، جایی برای یافتن آرامش و سکونت وجود دارد.
هوش مصنوعی: وقتی صبح پیش تو میآید، از او نوشیدنی صبحانه بخواه و زمانی که شب به تو نزدیک میشود، در آن به دنبال غذایی برای شام باش.
هوش مصنوعی: اگر مردمک چشمت را آرام کنی، جایگاه تو چشمانت خواهد بود و اگر این کار را نکنی، دید تو به انتظار خواهد ماند.
هوش مصنوعی: خورشید، که نماد افتخار تبریز است، به فقر چشم میدوزد؛ پس برای دستیابی به او، باید در حالتی از تواضع و نیاز به جستجو رو آورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ز من شکیب به قدر دل فگار بجو
به من دلی بنما بعد ازان قرار بجو
مرا به مرگ ز کوی تو پای رفتن نیست
غبار من به سر راه انتظار بجو
شکستگی طلبم، از میان اگر بروم
[...]
صفای وقت، ز دل های بی غبار بجو
طراوت از نفس پاک نوبهار بجو
شکسته حال و پریشان دل و سیه بختم
مرا به حلقهٔ آن زلف تابدار بجو
کنار جدول و جو، جای تشنه کامان است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.