فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.
مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «آهنگ کوهسار تو از گوش کر مپرس» مصرع اول یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «س» است.
حرف آخر قافیه
شماره ۱: غم تو تا نفس باقیست با من هر نفس بادا
شماره ۲: ز عارض برقع افکندی کشودی روی زیبا را
شماره ۳: حضور خویش خواهی جبر ما را
شماره ۴: اگر به گوشه چشمی نظر کنی ما را
شماره ۵: ماه من هرگه کشاید طره لبلاب را
شماره ۶: نزهت کویت برد رونق گلزار را
شماره ۷: شوخ من هرگه کشاید طره چون قیر را
شماره ۸: دارم هوای عشق تو عمریست بر سرا
شماره ۹: اگر اینست تندی توسن جولان شتابش را
شماره ۱۰: اگر اینست اکنون قدر رفعت آشنایش را
شماره ۱۱: نباشد التفاتی با من اکنون تیغ قاتل را
شماره ۱۲: گر به عرض آرد تمنا حسرت ناکام را
شماره ۱۳: گر قضا با من نویسد محنت ایام را
شماره ۱۴: هرکه را باشد نظر ترک قباپوش مرا
شماره ۱۵: بس که شهد مدعا حال نشد کام مرا
شماره ۱۶: تا عروج باده زد دستی گریبان مرا
شماره ۱۷: تا قضا کردست در قصر بلا بانی مرا
شماره ۱۸: اینست اگر ساز بم و زیر جهان را
شماره ۱۹: اگر هوشم کند چون شانه در زلفش شبیخون را
شماره ۲۰: آفرین شست خدنگ چشم زهگیر تو را
شماره ۲۱: عرض حاجت میکند دل خسرو ناز تو را،
شماره ۲۲: هرکه نوشد از قضا گر جام مشحون تو را
شماره ۲۳: تا به اوج دلبری زد اخترش دنباله را
شماره ۲۴: هرکه در دشت جنون بیند من دیوانه را
شماره ۲۵: تا ز عکس خویش کردی سرفراز آیینه را
شماره ۲۶: برد زلفش گرو از مشکلم آسانی را
شماره ۲۷: نباشد ذوق راحت کام ارباب معانی را
شماره ۲۸: ندارد میل الفت وضع آزادیپسند ما
شماره ۲۹: بس که در کوه بلا همسنگ فرهادیم ما
شماره ۳۰: از هجوم اشک بر دریا گذر داریم ما
شماره ۳۱: تا به رخسار چو ماه او نظر داریم ما
شماره ۳۲: قامتی در زیر بار عشق خم داریم ما
شماره ۳۳: بس که چون عنقا ز خاطرها فراموشیم ما
شماره ۳۴: هر کرا باشد گذر بر کلبه احزان ما
شماره ۳۵: چون نی گرفته ملک جهان را فغان ما
شماره ۳۶: هرکه آمد به سوی خانه ما
شماره ۳۷: هر کس که رخ تو دید جانا
شماره ۳۸: ای ز موج طلعتت نظاره در گردابها
شماره ۳۹: گر خرامد آن پریرو جانب گلزارها
شماره ۴۰: عمرها شد میزنم در راه عشقش گامها
شماره ۴۱: اگر اینست با خوبان عالم آشناییها
شماره ۴۲: ز خود بسیار دور افتادم از معنی قرینیها
شماره ۴۳: ای بهار ناز بهر زینت گلها بیا!
شماره ۴۴: ای ز رخسار تو گل شرمنده در گلزارها
شماره ۴۵ - سیدجان: سنبل از آشفتگی زلف کژت یک پیچ و تاب
شماره ۴۶ - شمسالدینجان: شوخ بیباکی که کرده خانه مردم خراب
شماره ۴۷: مینماید بر لب جو عکس ماه من در آب
شماره ۴۸: ماه در پیش رخت یک لمعه باشد از سراب
شماره ۴۹: میبرد لعل لب او نشئه از موج شراب
شماره ۵۰: اگرچه دورم از نظاره رخسار یار امشب
شماره ۵۱: هرکس که گل چید از گلشن شب
شماره ۵۲: میرسد از ناله بر گردون لوای عندلیب
شماره ۵۳: نغمه عشاق باشد در نوای عندلیب
شماره ۵۴ - حبیبجان: حنا از خون مردم بسته دستت
شماره ۵۵: زهی آیینه را حیرت خیال عکس تصویرت
شماره ۵۶ - حبیبجان: حیات طغرل از عشق حبیب است
شماره ۵۷: اگر دل محو آن رخسار زیباست
شماره ۵۸: هر کرا شوخ پریرخسار است
شماره ۵۹ - حبیبجان: حزین منشین که نوروز بهار است
شماره ۶۰: آنکه تسلیم سجود خاک پایش شد سر است
شماره ۶۱: تا نهال قامت او را صنوبر چاکر است
شماره ۶۲: تا زیر و بم نغمه مضراب تو ساز است
شماره ۶۳: حیا پیراهن اندام ناز است
شماره ۶۴: تا زلف تو در خرمن گل غالیهبیز است
شماره ۶۵: چند روزی در جهان ای عمر مهمانی بس است
شماره ۶۶: خاکساری بس که ما را شهپر بال رساست
شماره ۶۷: هر لحظه به دل از مژهات زخم خدنگ است
شماره ۶۸: جز عشق به عالم همه اوهام خیال است
شماره ۶۹: گرچه رنگ و بو دلیل و شاهد روی گل است
شماره ۷۰: رفتن هوش از سرم تا ساربان محمل است
شماره ۷۱: در کشور ملاحت شاهی تو را تمام است
شماره ۷۲: بس که هستی همه سامان وجود عدم است
شماره ۷۳: فرصت عهد جهان از صبح هستی یک دم است
شماره ۷۴: رندیم ما و بوقلمونی شعار ماست
شماره ۷۵: تا درین وادی غبار ما به دامان آشناست
شماره ۷۶: نغمه قانون هستی ساز مضراب فناست
شماره ۷۷: شور دریای محبت موجی از آب من است
شماره ۷۸: عقیق از حسرت لعل تو خون است
شماره ۷۹: تیری که از کمان نگاه تو جسته است
شماره ۸۰: دلبرم پر پرجفا افتاده است
شماره ۸۱: یکسر شرار عشقم و آهم زبانه است
شماره ۸۲: بس که بیرنگی درین گلشن دلیل رنگ اوست
شماره ۸۳: باده رندان را شراب کوثریست
شماره ۸۴: سرشکم دانه بیحاصل کیست؟!
شماره ۸۵: قامت دلجوی او سرو گلستان کیست؟!
شماره ۸۶: سرخط مشق جنون زلف پریشان کیست؟!
شماره ۸۷: رخش امشب چراغ خانه کیست؟!
شماره ۸۸: هیچ در ملک جهان چون او پریرخسار نیست
شماره ۸۹: در طریق عشق کس را رهبری در کار نیست
شماره ۹۰: بس که در قصر جهان آبادی از معمار نیست
شماره ۹۱: حاجت من در دو عالم جز گل روی تو نیست
شماره ۹۲: ساقیا باده ده بهار گذشت
شماره ۹۳: سرو نازش هر طرف با قامت دلجو گذشت
شماره ۹۴: شب که در دل عکس خورشید رخ او جا گرفت
شماره ۹۵: آمد و در پیش من از ناز جولان کرد و رفت
شماره ۹۶: سرو من باز آ که تا سرو خرامان بینمت
شماره ۹۷: پریشان جعد سنبل از سر زلف سمنسایت
شماره ۹۸: میکنم جان در غم او کندن جانم عبث
شماره ۹۹: چاک است گویا پیراهن صبح
شماره ۱۰۰: هرکس که باشد همخانه صبح
شماره ۱۰۱: گرچه در میخانه بر لب خندهها دارد قدح
شماره ۱۰۲: باز از رنگ حنا شد پنجه دلدار سرخ
شماره ۱۰۳: تا خیال ابرویش کردم سرم آمد به یاد
شماره ۱۰۴: اگر شمع دلیل الفت ما رهنما گردد
شماره ۱۰۵: ندانم ساغر عشرت کرا سرشار میگردد
شماره ۱۰۶: اگر آیینه بر روی تو عرض مدعا دارد
شماره ۱۰۷: بت نامهربانم کی ز حال من خبر دارد
شماره ۱۰۸: غبار سرمه تا در خانه چشمش وطن دارد
شماره ۱۰۹ - تاشقلیجان: تا کلک صنع چشم تو سرمشق ناز کرد
شماره ۱۱۰: آتش عشق که خاکم تحفه بر باد آورد
شماره ۱۱۱: رنگ رخسار تو از رخسار گل ننگ آورد
شماره ۱۱۲ - میرزا همدم: مانی چین نقش مطبوع تو در چین آورد
شماره ۱۱۳: غنچه از لعل تو سبق گیرد
شماره ۱۱۴ - شاهمیرزا: شهابآسا نگاهم از سپهر دیده میتازد
شماره ۱۱۵: زلف مشکین تا به دور ماه رویش هاله زد
شماره ۱۱۶: مرا از عالم و آدم غم عشق تو بس باشد
شماره ۱۱۷: مرا عشق تو تا سرمایه دنیا و دین باشد
شماره ۱۱۸: هر کرا زلف عنبرین باشد
شماره ۱۱۹: هر کرا دل محو آن آیینهرخسار شد
شماره ۱۲۰: هر کرا چشم تو صهبا میکشد
شماره ۱۲۱: از تبسم لعل او تا نشئه از مل میکشد
شماره ۱۲۲: تا کمند زلف او صد دل به یک مو میکشد
شماره ۱۲۳: کتاب عارضش را تا سواد خط نمایان شد
شماره ۱۲۴: آه از دور فلک یک لحظه بر کامم نشد
شماره ۱۲۵ - محییالدینخان: ماه سیماندام من هرچند عالیجاه شد
شماره ۱۲۶: ماه من امروز در مصر ملاحت شاه شد
شماره ۱۲۷: تا نزاکت زان خرام قد دلجو میچکد
شماره ۱۲۸ - بقاجان: به اوج دلبری روی تو تا ماه تمام آمد
شماره ۱۲۹: شبی در خاطرم زلف تو آمد
شماره ۱۳۰: خوبرویان شیوه حیرت شعارم کردهاند
شماره ۱۳۱ - محییالدینجان: مهر عشقش در ازل خط جبینم کردهاند
شماره ۱۳۲: شبنم عرض ادب از چشم حیران ریختند
شماره ۱۳۳: ساغر عیش ابد گرچه به دستم دادند
شماره ۱۳۴: از نگه تیری به جانم آن کمانابرو زند
شماره ۱۳۵: هر کجا آن شوخ گر صیدی به ابرو میزند
شماره ۱۳۶ - عبدالکریم: عشق را حسن تو قانون دگر پیدا کند
شماره ۱۳۷ - عبدالحمیدجان: عنبر زلف کژت بازار عنبر بشکند
شماره ۱۳۸ - باسطجان: باده عشق تو در هر دل اگر جوش کند
شماره ۱۳۹ - رحیمجان: رنگ و بوی باغ حسنت در چمن شور افکند
شماره ۱۴۰ - غلامجان: غنچه را لعل لبت دلخون کند
شماره ۱۴۱ - احمدجان: ارغوان در پیش رخسار تو بیرنگی کند
شماره ۱۴۲: یار به من باز جفا میکند
شماره ۱۴۳: غمزه مردمشکارت غارت جان میکند
شماره ۱۴۴: عارض چون ماهش از برقع نمایان میکند
شماره ۱۴۵: دل به طاق ابروی او میپرستی میکند
شماره ۱۴۶: پرتو آیینهام حیرتبیانی میکند
شماره ۱۴۷: تا قماش حسن او را کاروان از ناز بود
شماره ۱۴۸: هرکجا شوق توام ساغر کش آمال بود
شماره ۱۴۹: یاد ایامی که هر دم با منت پیغام بود
شماره ۱۵۰: صبح صادق از طلوع معنیام آگاه بود
شماره ۱۵۱ - سید سلام: سرم به زیر قدوم تو گر غبار شود
شماره ۱۵۲: بود آن روز که چشمم به رخت باز شود
شماره ۱۵۳: تا شعاع مهر از جیب تو روشن میشود
شماره ۱۵۴: زیر تیغ ابرویش صد مثل من گر سر دهد
شماره ۱۵۵: نرگس مست تو آلوی هراتم ندهد
شماره ۱۵۶: ز جوش اشک در آبم گهربار اینچنین باید
شماره ۱۵۷: بیا ای دل که نیرنگ و فسونت پر به کار آید
شماره ۱۵۸: ای نگاه شفقتآمیزت مرا از جان لذیذ
شماره ۱۵۹: هرکجا گر گردبادی حلقه میسازد غبار
شماره ۱۶۰: در دل خیال آن قد رعنا نگاه دار
شماره ۱۶۱: کس نباشد به سیر این گلزار
شماره ۱۶۲: بس که اندر باغ از جنت اثر دارد بهار
شماره ۱۶۳: آنقدر دارد صفا آیینه رخسار یار
شماره ۱۶۴: تا شنیدم از صبا افسانههای زلف یار
شماره ۱۶۵: پرده صبح نگه را بر رخ دلدار در
شماره ۱۶۶: در حریم یار گر آری گذر
شماره ۱۶۷: ای غنچهدهن لب تو شکر
شماره ۱۶۸: باز جانم شد فدای چشم خمار دگر
شماره ۱۶۹: تا خیال صورتش شد دیدهام را جلوهگر
شماره ۱۷۰: ای خرام ناز تو چون جلوه طاووس نر
شماره ۱۷۱: ای روی تو آفتاب خاور
شماره ۱۷۲: آه ازآن روزی که گردیدم من از وصل تو دور
شماره ۱۷۳: شب که با یاد رخت داشت دلم سوز و گداز
شماره ۱۷۴: قامتم خم گشت آخر از غم بالای ناز
شماره ۱۷۵: گرچه در راه محبت در تک و تازم هنوز
شماره ۱۷۶: بس که از زلف تو من خاطرپریشانم هنوز
شماره ۱۷۷: رفت جان بر باد و دور از وصل جانانم هنوز
شماره ۱۷۸: در غمت جان دادم و اما تو در نازی هنوز
شماره ۱۷۹: ای عارض گلگون تو از باده گهرریز
شماره ۱۸۰: هرچه جز عشقش مرا عار است و بس
شماره ۱۸۱: از تبسم لعل او چون غنچه خندان است و بس
شماره ۱۸۲: بر رخش آیینه را یک چشم حیران است و بس
شماره ۱۸۳: با زخم تغافل ز لب یار دوا پرس
شماره ۱۸۴: آهنگ کوهسار تو از گوش کر مپرس
شماره ۱۸۵: میروم از خویش هر ساعت ز دنبال نفس
شماره ۱۸۶: یک نگاه از چشم مخمورش تو را باشد هوس
شماره ۱۸۷: ز خون دیده من نامه به یار نویس
شماره ۱۸۸: گر زیان ظاهر نمایی در خیال سود باش
شماره ۱۸۹: گر نهای صندل برو درد سر خمار باش
شماره ۱۹۰: چند روزی بر بنای طاق غم معمار باش
شماره ۱۹۱: بنای عشق گرت هست خانه ویران باش
شماره ۱۹۲: هرکه را باشد چو من گر شوخ سیمینغبغبش
شماره ۱۹۳ - شمسالدینجان: شهادت بسملم از یک نگاه چشم مستستش
شماره ۱۹۴: ز خود چندان فراموشم که نآیم هیچ در یادش
شماره ۱۹۵: اگر بر قاصد نظاره بخشد رخصت بارش
شماره ۱۹۶: هر کرا گر دلبرش باشد نباشد دل برش
شماره ۱۹۷: ندانم گرمی خونی که دارد رنگ تأثیرش
شماره ۱۹۸: چه خاصیت بود یارب نصیب چشم زهگیرش
شماره ۱۹۹: هر کس که پر از باده عشق است ایاغش
شماره ۲۰۰: بتی دارم که چتر مهر باشد زیب اورنگش
شماره ۲۰۱: دمد صبح امید من اگر از شام هجرانش
شماره ۲۰۲: چه امکان است گردد از دلم بیرون تمنایش
شماره ۲۰۳: میکند نظاره تا بر روی آن تنناز رقص
شماره ۲۰۴: تا قضا زد خیمه هستی درین نیلی بساط
شماره ۲۰۵: گر نهای بلبل تو را از صحبت گلها چه حظ؟!
شماره ۲۰۶: بید مجنون را به جز آشفتگی از بر چه حظ؟!
شماره ۲۰۷: هر کس که دارد یک دلبر فیض
شماره ۲۰۸: تا شد از کتم عدم در ملک هستی بود شمع
شماره ۲۰۹: بس که شب تا روز از غم گریهها دارد چراغ
شماره ۲۱۰: از کمال روشنی در دیده شد جای چراغ
شماره ۲۱۱: ای به خوبی در میان خوبرویان معترف
شماره ۲۱۲: یار ما را پیرهن از برگ گل باشد لطیف
شماره ۲۱۳: ای شوخ پریوشان آفاق
شماره ۲۱۴: ای لعل لب تو جان عاشق
شماره ۲۱۵: دارد چمن ز رونق فصل بهار رنگ
شماره ۲۱۶: اگر خرامی به سوی چمن بدین نیرنگ
شماره ۲۱۷ - حبیبجان: حافظت از چشم بد بادا خداوند تعال
شماره ۲۱۸: مرا شوریست بر سر از غم دل
شماره ۲۱۹: بلند است از فلک مأوای بیدل
شماره ۲۲۰: خوشا روزی که از مضمون طغرل
شماره ۲۲۱: عالمی از روی او دارد گلستان در بغل
شماره ۲۲۲: ای از بهار عارضت نظاره را جان در بغل
شماره ۲۲۳: ای نرگس مستت چمن آرای تغافل
شماره ۲۲۴: لبت لعل و قدت طوبی رخت گل
شماره ۲۲۵: گر کسی چیند ز باغ عارضت یک بار گل
شماره ۲۲۶: بس که آوردست نخل قامت دلدار گل
شماره ۲۲۷: ای ز صبح عارضت شرمنده در گلزار گل
شماره ۲۲۸: در محفل رقیبان رویت شکفته گل گل
شماره ۲۲۹: تا به منشور سخن سرمشق طغرا گشتهام
شماره ۲۳۰: بشنود بلبل اگر اندر گلستان نالهام
شماره ۲۳۱: برنمیآید برون از سینه آسان نالهام
شماره ۲۳۲: کاش در بزم ادب من دلبری میداشتم
شماره ۲۳۳: طربپیمای عشقم خاکساریهاست معراجم
شماره ۲۳۴: از آن روزی که من در حلقه زلف تو افتادم
شماره ۲۳۵: خجالت مایهام وضع پریشانیست بنیادم
شماره ۲۳۶: کتاب عشق میخوانم کنون فهم سبق کردم
شماره ۲۳۷: به مضراب دگر قانون عشقت ساز میکردم
شماره ۲۳۸: صفحه دل را ز موج باده تا مستر زدم
شماره ۲۳۹ - فیضاللهجان: فروزد شمع رخسارش اگر در کلبه تارم
شماره ۲۴۰: نوبهار ایجادم رونق حمل دارم
شماره ۲۴۱ - بقاجان: بنما رخ چو ماهت که ز دل برد قرارم
شماره ۲۴۲ - حبیبجان: حجاب از رخ فکن دلبر که زارم
شماره ۲۴۳: ای نهال قامتت نخل گلستان ارم
شماره ۲۴۴: وه که محرم در حریمش غیر و من اندر درم
شماره ۲۴۵: ز معمار خرابی بس که همچون گنج معمورم
شماره ۲۴۶: ندانم از چه استاد ازل کردست تخمیرم
شماره ۲۴۷: بساط هستی خود را به راهت خاک میسازم
شماره ۲۴۸: به عالم خویش را از بیخودی افسانه میسازم
شماره ۲۴۹: ادب سرمایه عشقم مپرس از شوخی نازم
شماره ۲۵۰: هرگه ز ناز خندد آن جوهر تبسم
شماره ۲۵۱: حدیث زلف او خواهم خطی از هاله بنویسم
شماره ۲۵۲: چو می از آتش شوق وصال یار در جوشم
شماره ۲۵۳: گرفتار کمند آن خم زلف بناگوشم
شماره ۲۵۴: ندانم شمع رخسار که روشن شد ز آمالم
شماره ۲۵۵: نشئه از میخانه تحقیق میخواهد دلم
شماره ۲۵۶: آبله شد سد ره منزلم
شماره ۲۵۷: ندانم نشئه از پیمانه چشم که در جامم
شماره ۲۵۸: نباشد جز حساب غم به جدول خط تقویمم
شماره ۲۵۹: ناله همان به که ز دل سر کنم
شماره ۲۶۰: چو گل زین باغ یک دل غرق خونم
شماره ۲۶۱: بیا ای باعث شور جنونم
شماره ۲۶۲ - عبدالهریم جان: عشق تو بلای جان و دینم
شماره ۲۶۳: من از ساقی برای دفع غم توقیر میخواهم
شماره ۲۶۴ - عبدالرشیدجان: عارضت آفتاب میگویم
شماره ۲۶۵: تا نگه از چشم حیران کردهایم
شماره ۲۶۶ - حبیبجان: حلاوت در دلم از عشق جانان
شماره ۲۶۷: مرحبا ای دلبر سیمینتن سیمینبدن
شماره ۲۶۸: زیر بار عشق تو قدم دو تا خواهد شدن
شماره ۲۶۹: در غم عشق تو آخر ناتوان خواهم شدن
شماره ۲۷۰- باسطجان: با برگ رخسار گلت ای گلبدن خوارم مکن!
شماره ۲۷۱: ای جفاجو اندکی قلب مرا تفریح کن
شماره ۲۷۲: سواد سرمه شام است در چشم نگار من
شماره ۲۷۳: تا کشد از رخ نقاب آن ماه سیمینساق من
شماره ۲۷۴: آه از جوش صفای طبع معنیزای من
شماره ۲۷۵ - تاجیجان: تاب رخت ندارد خورشید طاق گردون
شماره ۲۷۶: شوخ شهرآشوب من گر بیحجاب آید برون
شماره ۲۷۷: به یاد خنده آن لعل میگون
شماره ۲۷۸: بتی دارم که صد میخانه باشد در کنار او
شماره ۲۷۹: قدر مسیحا برد لعل سخندان او
شماره ۲۸۰: شوخی که بگذرد ز دل ما سنان او
شماره ۲۸۱ - سیدجان: سرو و صنوبر شد خجل از قامت زیبای او
شماره ۲۸۲: برد دلم را ز ره زلف سمنسای او
شماره ۲۸۳ - مردانقلی: ماه تمام من که منم مستمند تو
شماره ۲۸۴: دلبرم را هست گویا سیر صحرا آرزو
شماره ۲۸۵: از قامت بلندت قمری به لحن کوکو
شماره ۲۸۶: دل پیش تو کشف راز کرده
شماره ۲۸۷: ای عشق بلای جان شدستی
شماره ۲۸۸: ای غنچه خندان من از بوستان کیستی؟!
شماره ۲۸۹: یاد ایامی که سوی ما خرامی داشتی
شماره ۲۹۰ - در جواب گلشنی بخارایی: آن روز وعده تو سرآمد نیامدی
شماره ۲۹۱ - عبدالاقدر: عارضت خورشید اوج دلبری
شماره ۲۹۲: با لب لعل تو طوطی نکند همسخنی
شماره ۲۹۳: ای فلک داد از جفایت در چه حالم کردهای؟!