تا شعاع مهر از جیب تو روشن میشود
دامن هر ذره از آیینه خرمن میشود
پرده دیگر به مضراب غمش در کار نیست
از بم و زیر جنون این ناله شیون میشود
نیست امکان تا به عرض آرم حدیث وصف او
بس که از حیرت زبانم همچو سوسن میشود
وصل داری آرزو شو بسمل شوق طلب
مشکلات درس در او حل از تپیدن میشود
حیرت ما گر شود سرگرم عرض مدعا
جوهر آیینه یکسر چین دامن میشود
در حریم وصل او هر لحظه در بزم ادب
آشیان مرغ رنگم از پریدن میشود
پیکر ما نیست محتاجی به تشریف دگر
عاقبت این خاکساری کسوت تن میشود
طغرل از بهر ضیاء پرتو مهر رخش
هر بن مو بر تنم مانند روزن میشود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است با مضامین عاشقانه و فلسفی. شاعر به ستایش عشق و جذبه الهی پرداخته و بیان میکند که عشق و زیبایی همواره در تمام جوانب زندگی انسان جریان دارد. او به حیرت و شگفتی خود نسبت به توصیف معشوق اشاره میکند و میگوید که در وصال معشوق، همه چیز به زیبایی و شکوه تبدیل میشود. همچنین، او از نیاز به ظواهری غیر از خود سخن میگوید و اینکه در نهایت، عشق و زیبایی ذات انسان را شکل میدهد. در کل، این شعر به بررسی تجربههای عاشقانه و تاثیرات عمیق آن بر روح و جان میپردازد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که نور محبت از وجود تو ساطع میشود، هر ذره و جزء از دنیای اطرافت روشن و درخشان خواهد شد.
هوش مصنوعی: دیگر پردهای در کار نیست که احساس او را بپوشاند و از شدت غم و جنونش، این ناله به سر و صدا تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: نمیتوانم وصف او را به زبان بیاورم، زیرا حیرت و شگفتیام باعث میشود زبانم مانند گل سوسن خاموش و بیزبان شود.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به وصال محبوب برسی، باید با اشتیاق و شوق به دنبال او بروی. مشکلاتی که در این راه وجود دارد، در واقع میتواند به تو درسی ارزشمند بیاموزد و احساس شوق و عشق را در تو بیشتر کند.
هوش مصنوعی: اگر ما متحیر شویم و به بیان خواستههایمان مشغول شویم، حقیقت مانند جوهر آینه تمام و کمال خود را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: در محفل عشق او، هر لحظه در فضایی مملو از ادب و احترام، وجود من مانند پرندهای رنگین است که با پرواز کردن به زیبایی میافزاید.
هوش مصنوعی: بدن ما دیگر نیاز به زیبایی و زینت دادن ندارد، زیرا در نهایت این جسم خاکی به لباس تن میگردد و همهچیز به خاک برمیگردد.
هوش مصنوعی: طغرل برای روشنایی و نور خورشید چهرهاش، هر رشته موی من مانند روزن میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
روح چون تنپرور افتد عاقبت تن میشود
آب در آهن چو لنگر کرد آهن میشود
عشق چون خورشید بر ذرات باشد مهربان
عید پروانه است هر شمعی که روشن میشود
میوهٔ شیرین اگر پیدا شود در سرو و بید
[...]
هرکه دلتنگ است کی در عشق چون من میشود
کز دلم تا بگذرد پیکان چو سوزن میشود
بسته راه روشنی بر کلبهٔ تاریک ما
گر سراسر چون کبوترخانه، روزن میشود
در شکستم مصلحتها هست، ورنه در جهان
[...]
ای که پرچین جبههات، از حرف مردن میشود
خانه از مرگ تو فردا، پر ز شیون میشود
ای که با نام کفن، خود را نسازی آشنا
این قبا آخر تو را پیراهن تن میشود
طالع فیروز خواهی، مهربانی کن بخلق
[...]
سینه ام چون لاله داغ از سیر گلشن می شود
گل اگر بر سر زنم گلمیخ آهن می شود
سنبل از نظاره من دود گلخن می شود
تیره بختم کانچنان از طالع من می شود
حسن صوتی آتش افروز دل من می شود
این چراغ از شعلهٔ آواز روشن می شود
می توان در رفتن از خود بیشتر برداشت فیض
مرغ را زان دست در پرواز دامن می شود
با حریف تندخو دایم خموشی پیشه ام
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.