شهادت بسملم از یک نگاه چشم مستستش
اجل در خاطرم نآید ز لعل میْپرستستش
محیط کلفت غم را دلم زان رو شده ماهی
که تا بیرون کشد زان بحر غم آن مه به شستستش
سر تسلیم خوبان را به پای او ازان باشد
که اندر سر بود او را کلاه کج شکستستش
ازو خواهم کشاد مشکل بخت سیاه خود
که باشد بستن و بکشادن دلها به دستستش
لوای نازنینی از همه بالا زده حسنش
ازآن روزی که اندر مسند خوبی نشستستش
دلم همچون سپند از آتش عشقش همیسوزد
ز خاموشی ولی یک ره ازین مجمر نجستستش
یکی سر کی بود خالی ز سودای خیال او
ز دام حلقه گیسوی او یک دل نرستستش!
نزاکت چاکر سرو قد شمشاد او گشته
پی تاراج دلها در کمر تا بهله بستستش
چمن را باغبان زینت فزود از بهر تشریفت
فدای مقدم نیک تو سازد هر چه هستستش
اگرچه صبح زد دم از دم صبح بناگوشت
سنان نیزه خورشید او را سینه خستستش
نهال باغ طبعم طغرل از خورشید بر دارد
به گلچینی درین گلشن به هر قابل ره استستش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ عشق و دلدادگی است. شاعر از احساس عمیق خود نسبت به معشوق سخن میگوید و مینویسد که عشق او مانند آتش در دلش میسوزد. او معشوق را به عنوان زیبایی بینظیری توصیف میکند که دلها را میرباید و همه چیز را به زیبایی میآراید. همچنین، شاعر از تسلیم و اطاعت نسبت به معشوق نیز سخن میگوید و میگوید که برای جلب محبت او باید خود را تسلیم کند. در نهایت، شاعر به معشوق خود با عشق و احترام بسیار نگاه میکند و آرزوی ارتباط و نزدیکی به او را دارد.
هوش مصنوعی: نگاه معشوقهام به قدری تاثیرگذار است که من را به مرگ میاندازد. در این لحظه، به فکر مرگ و زمان مرگ نمیافتم، زیرا زیبایی و جذابیت لبهای او تمام ذهنم را مشغول کرده است.
هوش مصنوعی: دل من از شدت غم به حالتی رسیده که مانند ماهی شده است؛ به طوری که میخواهد از دریای غم بیرون بیاید و آن بار سنگین را از روی خود بشوید.
هوش مصنوعی: خوبان به خاطر محبوبیت و جذابیتشان سر خود را به پای او (محبوب) خم میکنند، چرا که در دل خود احساس میکنند که برتری و زیبایی او باعث سرشکستگی و ناتوانی آنها شده است.
هوش مصنوعی: از او میخواهم که مشکل شوم را حل کند، زیرا اوست که میتواند دلها را باز کند و مشکلات را حل کند.
هوش مصنوعی: پرچم زیبایی از همه جلوتر بر افراشته شده و زیباییاش از روزی که بر جایگاه نیکی نشسته، درخشانتر شده است.
هوش مصنوعی: دل من مانند سپند در آتش عشقش میسوزد، هرچند خاموش است، اما هنوز هم راهی برای خروج از این آتش پیدا نکردهاست.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند از تأثیر جنونآور و افکار و احساسات او رهایی یابد. آنقدر اسیر جذبه و زیباییهای او شده که دیگر دلی برای خود ندارد.
هوش مصنوعی: نرمی و ظرافت خدمتگزار در برابر قامت زیبا و راست قامت او به قدری است که برای به دست آوردن دلها، خودش را آماده میکند و به جان خویش میپردازد.
هوش مصنوعی: باغبان برای زیبایی چمن، زینتی به آن میافزاید تا برای بزرگداشت و احترام به ظهور نیکوی تو، هر چه در دست دارد را فدای تو کند.
هوش مصنوعی: هرچند که صبح خود را نمایان کرده و نورش آغاز شده است، اما دل جان تو هنوز غمگین و پریشان است.
هوش مصنوعی: نهال باغ وجودم به مانند طغرل از نور خورشید رشد میکند و در این گلستان، هر چیزی که شایسته باشد، مسیر خاص خود را دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.