گنجور

 
طغرل احراری

دارم هوای عشق تو عمریست بر سرا

بهر خدا ز راه وفا هیچ نگذرا!

در ملک عشق مسند شاهی گزیده‌ام

تا کرده‌ام ز نقش کف پات افسرا!

هر مدعی به دعوی عشقت نه صادق است

دارم ز رنگ زرد بهر تو محضرا!

مرغ دلم به سوی تو پرواز می‌کند

باشد رسا به شوق وصال تو شهپرا!

آهم نمی‌کند به دل سخت او اثر

او راست دل مگر از سنگ مرمرا؟!

دی با قد بلند گذر کرد سوی باغ

افتاد سرو و طوبی و شمشاد و عرعرا!

طغرل به کسب نکهت گیسوی او مگر

شوری است بین باد صبا بین صرصرا؟!