هرکه آمد به سوی خانه ما
خواند شهبیت آستانه ما
ساز عشاق ما نوای تو شد
این بود تا ابد ترانه ما!
بس که مجنون وادی عشقیم
گشت عالم پر از فسانه ما
جز پریشانی کس نمیفهمد
یک سر مو زبان شانه ما
پر عنقا نشان هستی ماست
کی رسد تیر بر نشانه ما؟!
شاهبازیم ما به صید سخن
اوج معنی است آشیانه ما!
شهد مضمون گرفت راه نفس
تا که خاموشی بهانه ما
از عدم آمدیم تا به وجود
همچو ما نیست در زمانه ما!
بحر عشقیم و قلزم معنی
نیست پیدا ولی کرانه ما!
بس که دهقان مزرع عملیم
دل دمد لیک جای دانه ما
طغرلم محو مصرع بیدل
جبهه سوز است آستانه ما!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نیست جزشعله خاک معبد عشق
جبهه سوز است آستانهٔ ما
همین شعر » بیت ۱۱
طغرلم محو مصرع بیدل
جبهه سوز است آستانه ما!
ای دریغا که در زمانهٔ ما
هزل آید به کارخانهٔ ما
بود شهباز آشیانهٔ ما
محو در بحر بیکرانهٔ ما
نیست زین مزرع آب و دانه ما
ملکوتست آشیانه ما
کبک کهسار و بلبل گلزار
گوش دارند بر ترانه ما
هر طرف صورت تازه ای بندند
[...]
تنگ از بسکه شد زمانه ما
مردمی خاست از میانه ما
چون نشینم بزیر چرخ که هست
حلقه مار آشیانه ما
راحت از ما ز بس گریزان است
[...]
غنچهسان بیدر است خانهٔ ما
بیضه گل کرده آشیانهٔ ما
همچو شبنمدرین چمن محو است
به نم چشم آب و دانهٔ ما
بال بربال شهرت عنقاست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.