بید مجنون را به جز آشفتگی از بر چه حظ؟!
از صدای نغمه بلبل به گوش کر چه حظ؟!
فرش مجنون کسوت خاک در لیلی بود
گر نه منظورش بود لیلی ز خاک در چه حظ؟!
فکر عقبا کن بود شمع دلیل راحتت
اهرمن را جز ندامت از صف محشر چه حظ؟!
کوهکن از عشق شیرین جان شیرین میکند
جز صدای تیشه اندر گوش او دیگر چه حظ؟!
دم به دم گردد ز خونم جوهر تیغش فزون
خون نباشد تیغ را از جلوه جوهر چه حظ؟!
ای که تاج سلطنت داری عدالت پیشه کن
گر سلوک عدل نبود شاه را زافسر چه حظ؟!
تخم حنظل گر بود در نبض امراضت دوا
در مذاقت ز التیام مرهم شکر چه حظ؟!
بستر ناز است فرش چشم بیمارش ولی
پهلوی بیمار را از راحت بستر چه حظ؟!
صفحه دل را تو مستر زن برای مدعا
بیسواد مدعا با صفحه از مستر چه حظ؟!
خشکمغزان را ز فیض دیده تر بهره نیست
گر نباشد ابر دل طغرل ز خشک و تر چه حظ؟!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دارد از ضبط نفس طبع هوس پرور چه حظ
جز گرفتاری ز تاب رشته با گوهر چه حظ
داغ محرومی همان بند غرور سروریست
شمع را غیر از غم جانکاهی از افسر چه حظ
در هوای برگ گل شبنم عبث خون میخورد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.