شب که در دل عکس خورشید رخ او جا گرفت
ظلمت هر ذرهام باج از ید بیضا گرفت
سرفرازان را به عالم جو تواضع چاره نیست
درس تعلیم ادب میباید از مینا گرفت!
در طریق عشق از سعی طلب غافل مباش
موج با این جهد آخر دامن دریا گرفت!
کفر و ایمان هر دو یکسان است اندر چشم من
از می او بر سرم این نشئه تا بالا گرفت
سوزن مرهم اگر باریک از فکر من است
خار راه عشق را کی میتوان از پا گرفت؟!
در دبستان جنون بودم به مجنون همسبق
من مقیم شهر گشتم او ره صحرا گرفت
رحم نآمد با تو هیچ از نالههای زار من
از دلت تعلیم سختی شیشه خارا گرفت
پرسش بیمار باید کرد گر خود دشمن است
هیچ نشنیدی سکندر چون سر دارا گرفت؟!
تا شدم رمز آشنای نقطههای بینشان
صید معنی طغرلم از پنجه عنقا گرفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سرو به دید آن قد و رعنایی ازان بالا گرفت
در چمنها لاجرم کارش ازان بالا گرفت
با قدش نسبت ندارد قامت سرو بلند
راست می گوییم و بر ما نیست این کس را گرفت
جز حدیث تیر او در دل نمی آید مرا
[...]
ابر نیسان باغ را در لؤلؤی لالا گرفت
باد بستان دشت را در عنبر سارا گرفت
چون گل صد برگ بزم خسروانی ساز کرد
بلبل خوش نغمه آهنگ هزار آوا گرفت
زاهد خلوت نشین چون غنچه خرگه زد بباغ
[...]
تا دل سرگشته ام چون زلف او سودا گرفت
از بر من رفت جان و در دو زلفش جا گرفت
من که شیدایی آن زلف سیاه سرکشم
دامنت را گر بگیرم نیست بر شیدا گرفت
تا برفت از پیش چشمم آن رخ چون آفتاب
[...]
تا که سودای خیالش در سُویدا جا گرفت
چون سر زلفش وجودم مو به مو سودا گرفت
از بلای عشق آن بالا نمی نالیم ما
مبتلائیم از بلا این کار ما بالا گرفت
موج دریا می رسد ما را به دریا می کشد
[...]
هر که را اندیشه زلف تو در دل جا گرفت
چون سر زلفت وجودش مو به مو سودا گرفت
با دهانت نکتهای میگفتم از اسرار غیب
سالک از راه حقیقت خردهها بر ما گرفت
تا دم از بوی سر زلف تو زد باد صبا
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.