زهی آیینه را حیرت خیال عکس تصویرت
کمان فتنه را ناوک حدیث چشم زهگیرت!
چو خاک اکنون به باد از آتش تیغ توام لیکن
بسی جوهر ز خونم گل کند از آب شمشیرت
نمیروید به جز یاقوت دیگر هیچ از خاکش
اگر ریزد به هر جا قطرهای از خون نخچیرت
وجوب سرنوشت خامه نی نیست بشکستن
درستی نیست ممکن در قلم انشای تصویرت
نبندد بسته زلفت در شادی به روی خود
که فتحالباب غم دارد همین آواز زنجیرت
صفا همچون عرض شد لازم جسم لطیف تو
مگر از جوهر خورشید بنمودند تخمیرت؟!
ز نیرنگ عجایبخانه چشم تو حیرانم
که دارد فتنه را بیدار خواب ناز تعبیرت
ز بوی غنچه مدح تو اکنون وقت آن باشد
گلستان بشکفد در صفحهام از رنگ تحریرت
کماندار خیال ابرویت تا ناوکافکن شد
نفس مانند رنگم رفت دنبال پر تیرت
چه افسون است یارب در زبان مار آن گیسو
که عالم را کنون با یک سر مو کرد تسخیرت؟!
خوشا از مصرع موزون دریای سخن طغرل
قیامت میکشد کلک فرنگستان تصویرت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیبایی بینظیر معشوق است. شاعر از طریق تصاویری زنده و خیالانگیز، عمق احساسات خود را بیان میکند. او به انعکاس زیبایی معشوق در آینه، تیرگی و روشنی چشمانش، و اثرات عشق بر زندگیاش اشاره میکند. به طور خاص، شاعر از احساسات شدید و گیرا ناشی از زیبایی معشوق سخن میگوید و نشان میدهد که چگونه عشق او را تحت تاثیر قرار داده است. همچنین، تاکید بر اینکه معشوق توانسته است با گیسوانش تمام جهان را تسخیر کند و بر زندگی شاعر تأثیر عمیق بگذارد، از مضامین کلیدی این اشعار است. به عبارتی، شاعر همواره در حیرت و شگفتی از زیبایی و جاذبه معشوقش است.
هوش مصنوعی: با کمال تعجب به زیبایی و جاذبهی تصویر تو نگاه میکنم؛ چقدر جالب است که تیرهای زیبایی چشمان تو، آدمی را به تردید و حیرت میاندازد!
هوش مصنوعی: مثل اینکه اکنون به خاطر تیغ آتشین تو، مثل خاکی که در باد پراکنده میشود، در حال نابودیام، اما با این حال، از خونم خواهم توانست که گلهای زیادی را به وجود بیاورم که ناشی از آب شمشیر توست.
هوش مصنوعی: اگر از خاک تو قطرهای از خون بریزد، جز یاقوت هیچ چیز دیگری نخواهد رویید.
هوش مصنوعی: تقدیر و سرنوشت لزوماً به معنای شکستن قواعد نیست و وجود ندارد. در واقع، نمیتوان در نوشتن داستان زندگیات، تصویری که از آن میسازی را به سادگی تغییر داد.
هوش مصنوعی: زلفهای تو نباید با شادی بر چهرهات بسته شود، چرا که صدای زنجیرت، همچنین به معنای درب احساسات غمگین را باز میکند.
هوش مصنوعی: صفا و پاکی مانند ویژگیای است که برای جسم لطیف تو ضروری است. آیا آنها از جوهر و ماهیت خورشید به تو بخشیدهاند که این چنین درخشان و محقق شدهای؟
هوش مصنوعی: از تماشای زیباییها و فریبندگیهای چشمان تو حیرتزدهام، که این چشمان میتوانند خوابهای شیرین و دلانگیز را به واقعیت تبدیل کنند.
هوش مصنوعی: از عطر غنچه، اکنون زمان آن فرارسیده که گلستان در دل من شکفته شود و رنگ قلم تو بر صفحهام نقش بندد.
هوش مصنوعی: عکسی از زیبایی تو در ذهنم نقش بسته است؛ وقتی تو با نگاهت تیرزندگی را به من میکنی، نفس من بر اثر آن زیبایی به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد و رنگم میبازد.
هوش مصنوعی: ای خدا، چه جادویی در کلام مار نهفته است که با یک تار موی گیسوی آن، توانسته بر جهانیان تسلط یابد؟
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که با شعر و سخن موزون به دریاچهای از معانی و احساسات دست پیدا میکند، در حالی که طغرل، نماد بزرگی و شکوه، به قدرت و زیبایی تصویر تو در کنار دیگران میافزاید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به پیری و جوانی در طلب، زشتست تقصیرت
که ره دور است و ناچار است از ایوار و شبگیرت
دگر کودک نه یی، خود را ببر از دایه دنیا
که این غداره خونت میخورد، گر میدهد شیرت
ذلیل حکم دنیا گشته یی، شرمت نمیآید
[...]
زهی خمخانهٔ حیرت،کلام هوش تسخیرت
دماغ موج می، آشفتهٔ نیرنگ تقریرت
حدیث شکوه با این سادگی نتوان رقم کردن
گهر حلکردنی دارد مدادکلک تحریرت
شکایتنامهٔ بیداد محو بال عنقا شد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.