حدیث زلف او خواهم خطی از هاله بنویسم
به جای وصف خویش شعله جواله بنویسم
در آن مکتوب که شرح قصه هجرش بیان سازم
قلم از آه بلبل میکنم گر ناله بنویسم
اگر خواهم سواد نسخه دیوان عشق او
به داغم گر رسد نوبت به برگ لاله بنویسم
مپرس از من حدیث گرمی آن لعل گلگونش
فتد در صفحهام آتش اگر تبخاله بنویسم
پی تحریر کلک من تبسم خندهای دارد
که جای حرف دندانش نقط از ژاله بنویسم
نبینی در جهان جز حلقه قوس قزح دیگر
به مد ابرویش روزی که من دنباله بنویسم
نویسی حال عشاقش بیان کن شمهای با من
که من شیدای اویم خویشتن را واله بنویسم
جز ارباب معانی جمله خلق جهان یکسر
کم از گاوند در دانش مگر گوساله بنویسم؟!
خوشا طغرل ازین یک مصرع بحر سخن بیدل
قلم در موج گوهر بشکنم تبخاله بنویسم!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به خاطر شکوهای زان لعل خاموشم جنون دارد
قلم در موج گوهر بشکنم تبخاله بنویسم
همین شعر » بیت ۹
خوشا طغرل ازین یک مصرع بحر سخن بیدل
قلم در موج گوهر بشکنم تبخاله بنویسم!
چهسان با دوست درد و داغ چندین ساله بنویسم
نیستان صفحهای مسطر زند تا ناله بنویسم
به سطری گر رسم از نسخهٔ بخت سیاه خود
خط نسخ سواد هند تا بنگاله بنویسم
ز فرصت آنقدر تنگم که گر مقدور من باشد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.