دلبرم پُر پُرجفا افتاده است
دور ز آیین وفا افتاده است
بر دلم از ناوک بیباک او
صد هزاران زخمها افتاده است
در ره عشقش چو من بسیار کس
از گرفتاری ز پا افتاده است
در هوای وصلش از دور الست
بر سرم این ماجرا افتاده است
زاهدا از قسمت روز ازل
مغ مرا مسجد تو را افتاده است!
قرعه دریاکشی با نام من
از خط کلک قضا افتاده است
طغرل از زیر و بم اشعار تو
ساز مضمون در صدا افتاده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از دلهای پر درد و رنج خود سخن میگوید. او از غم و جفایی که به او رسیده است، توصیف میکند و مینالد از زخمهای عمیق ناشی از عشق. عشق او چنان طاقتفرساست که بسیاری دیگر نیز مثل او از ناتوانی و گرفتار شدن در این عشق رنج میبرند. او میگوید که حتی در دوری از معشوق، درد و ماجراهای این عشق بر سرش آوار شده است. شاعر به زاهدان اشاره میکند و از تقدیر و سرنوشت خود میگوید که به او دوشیدن غم و درد را تقدیر کرده است. نهایتاً، او از زیبایی اشعار و مضامین عاشقانهاش نیز یاد میکند.
هوش مصنوعی: عشقم، به شدت به من ظلم کرده و از اصول و رفتارهای وفاداری فاصله گرفته است.
هوش مصنوعی: دل من از تیرهای بیپروای او پر از زخمهای متعددی شده است.
هوش مصنوعی: در مسیر عشق او، مانند من، افراد زیادی به خاطر مشکلاتشان از پا افتادهاند.
هوش مصنوعی: در هوای دیدارش، از زمان آغازین هستی، این داستان برای من رخ داده است.
هوش مصنوعی: ای زاهد، به خاطر مقدر شدن سرنوشتم، از آغاز زمان، مغز و جان من در دل مسجد تو قرار گرفته است!
هوش مصنوعی: در سرنوشت من، حذف نام من از میان تقدیر و قسمت، نشان میدهد که زندگیام تحت تأثیر ناشناختهها و وقایع بزرگتر قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: طغرل با شعرهای تو به خوبی آشنا شده و توانسته است مضامین آن را در صدایش به کار ببرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.