عشق تو بلای جان و دینم
درد و الم تو آن و اینم
با عشق تو شهره زمانم
گر چند فتاده زمینم
داغم ز غم تو لالهآسا
چاک است ازان دل حزینم
ای صید کمان ابرویت من
چشم تو همیشه در کمینم!
لعلت به ستیزه میفشاند
حنظل به دهن ز انگبینم
هرچند که دورم از بر تو
نام تو بود خط نگینم
رم کرده ز ما غزال خویت
بودست مگر قدر همینم؟!
یک بار نگفتی از تلطف
کای عاشق زار کمترینم!
مقصود تو چیست کآنچنانی؟!
تا بو که بگویمت چنینم
جان و دل و دین به باد دادم
با مصحف روی تو یمینم!
از عشق تو سود من همین بس
فرهاد بگفته آفرینم!
نامم چو به عاشقی علم شد
طغرل شده سرخط جبینم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: اشعار بیانگر عمیقترین احساسات عاشقانه شاعر است. در این متن، عشق به معشوق به عنوان بلایی جانسوز و دردآور توصیف شده است. شاعر با درد و غمی که از دوری معشوق میکشد، خود را به لالهای داغدار تشبیه میکند. او ابراز میکند که چشم معشوق مانند کمینی همیشه در جستجوی اوست و زیباییاش را به عسل تشبیه میکند. با وجود فاصله، نام معشوق برای شاعر ارزش و اهمیت زیادی دارد. شاعر به عشق و فداکاریهایی که برای معشوق کرده اشاره میکند و از احساسات و دردهایش درباره این عاشقی سخن میگوید، در نهایت به این نتیجه میرسد که این عشق برای او ارزشمندترین چیز است.
هوش مصنوعی: عشق تو برای من مثل مصیبت است و به جان و دینم آسیب میزند. درد و رنجی که از تو دارم، همه چیز من را در بر گرفته است.
هوش مصنوعی: عشق تو باعث شده که همه مرا بشناسند، حتی اگر در زندگی به مشکلاتی برخورده باشم.
هوش مصنوعی: دلم به خاطر غم تو زخمدار و سوخته است، درست مانند گلی که در اثر درد میشکافد.
هوش مصنوعی: ای شکار زیبایی کمان ابرویت، من همیشه با چشمانم در انتظار توام!
هوش مصنوعی: زبانت مانند دانه تلخ گَردو است که با وجود تلخی، به لطافت و شیرینی عسل من ارتباط دارد.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه از تو دورم، اما نام تو همچنان در دل و جانم جا دارد.
هوش مصنوعی: غزالی که ما را ترک کرده، آیا فقط به خاطر همین مقدار از محبت من بوده است؟
هوش مصنوعی: هرگز نگفتی که با مهربانیات من، این عاشق بیچاره، چه اندازه برایت کم اهمیت هستم!
هوش مصنوعی: منظورت چیست که اینگونه هستی؟! تا آنجا که بگویم من هم اینطورم.
هوش مصنوعی: من تمام هستی و وجودم را برای تو فدای کردم و با وجود تو، به خوشبختی و سعادت میرسم!
هوش مصنوعی: از عشق تو تنها همین برای من کافیست، که فرهاد بر عشق تو تحسین و ستایش میکند!
هوش مصنوعی: وقتی نام من در عشق مشهور میشود، مانند طغرل، پیشانیام به نشانهای نمایان میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از عطر تو لافد آستینم
گر عودم و گر دِرمنه اینم
ای برده به زلف کفر و دینم
وز غمزه نشسته در کمینم
سرگشته و سوکوار از آنم
شوریده و خسته دل ازینم
تا دایره وار کرد زلفت
[...]
من بند تو یار میگزینم
لیک از تبریز شمس دینم
بگذار که بندهٔ کمینم
تا در صفِ بندگان نشینم
خواهم شب تیره با تو شینم
تا سایه برابرت نبینم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.