گنجور

 
طغرل احراری

زیر بار عشق تو قدم دو تا خواهد شدن

یاد نخل قامتت آن دم عصا خواهد شدن

وامکن لعل لب خود شور در عالم مریز

بلبل از خندیدن گل در نوا خواهد شدن

همچو نی از سوز عشقت توأمان ناله‌ام

بند از بندم ز هجرانت جدا خواهد شدن

نامه ظلم تو بر کف سرکشم بیرون ز خاک

کی تو را اندیشه روز جزا خواهد شدن؟!

گرچه دورم از برت لیکن دلیل اشتیاق

عاقبت سوی تو ما را رهنما خواهد شدن

بعد مرگ از نرگس خاک مزارم ز انتظار

صد هزاران چشم در راه تو وا خواهد شدن

نسبت من با سگت دادی و می‌ترسم ازآن

در میان ما و آن سگ ماجرا خواهد شدن

هرکجا جنس قماش حسن او آید به عرض

از هجوم خلق عالم زیر پا خواهد شدن

طغرل از گفتار خود سامان خجلت می‌کنم

از عرق آیینه‌ام موج حیا خواهد شدن

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode