گنجور

 
طغرل احراری

آنکه تسلیم سجود خاک پایش شد سر است

رهبر آیینه مطلب صفای جوهر است

طائر عشق از پر و بال هوس باشد بری

آنکه در دام تو افتد صید بی بال و پر است

دود آهم را اثر باشد سواد لعل او

دعوی عشق مرا خط غبارش محضر است

سرمه اندر کام دارد موی چینی دم به دم

هر کرا تمکین بود دانی که گوش او کر است

نیست فکر عاشقان پست و بلند اعتبار

خانه آیینه کی محتاج این بام و در است؟!

در غمت چون شمع دارم گریه از شب تا سحر

آنچه از عشق تو سامان کرده‌ام چشم تر است

در سواد صفحه لوح دل عشاق غم

مد آهم گه مداد و گاه تار مسطر است

نیست طغرل در ره مقصد دلیل دیگری

عشق ما را عاقبت در کوی جانان رهبر است!

 
 
 
عنصری

عنبر است آن حلقه گشته زلف او یا چنبر است

چنبر است آری ولیکن چنبر اندر عنبر است

اصل او از زنگ و بر یک اصل او سیصد شکن

هر شکنجی را که بینی ز اصل او سیصد سر است

هر سری را باز سیصد بند گوناگون چنانک

[...]

قطران تبریزی

شهریارا خرمی کن کاول شهریور است

با دلارامی که با هر شادئی اندر خور است

جان و دل را مونس است و با گل و با نرگس است

نوبهار مجلس است و آفتاب لشگر است

این جهان همچون صدف گشت و تو او را گوهری

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
سوزنی سمرقندی

ای جوانبختی که تخت بختت از کیوان براست

در فلک فرمانبر رأی تو سعد اکبر است

بر بداندیشان تو بهرام کینه گستر است

مجلس بزم ترا خورشید رخشان ساغر است

چون قدح گیری بمجلس زهره چون رامشگر است

[...]

عطار

ذره‌ای اندوه تو از هر دو عالم خوشتر است

هر که گوید نیست دانی کیست آن کس کافر است

کافری شادی است و آن شادی نه از اندوه تو

نی که کار او ز اندوه و ز شادی برتر است

آن کزو غافل بود دیوانه‌ای نامحرم است

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
امیرخسرو دهلوی

کوس شه خالی و بانک غلغلش درد سر است

هر که قانع شد به خشک و تر شه بحر و بر است

تا ز هر بادی به جنبی ، پا به دامن کش چو کوه

کادمی مشتی غبار و عمر باد صرصر است

شکرگو ، ار فقر نفست را کشد ، زیرا خلیل

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه