هر کرا گر دلبرش باشد نباشد دل برش
دل برش باشد فدا آنجا که باشد دلبرش
ماه من هرسو نشیند آفتاب آنجا بود
چتر خورشید است گویا سایهبانی بر سرش
آنکه نوشد درد دودش را نمینوشد دگر
گر بود آب زلال از جویبار کوثرش
به نگردد فال اقبال وی از برج شرف
هرکه را روز ازل مخصوص باشد اخترش
خانقاه عشق را کش باشد او رشک حرم
کی خطیبی چون صراحی باشد اندر منبرش؟!
پیش ازین بیباک جانم بود تیغش را عرض
لیک میترسم کنون خون باشد اندر جوهرش
ترسمش آزرده گردد از کمال نازکی
گر بود از برگ گل فرش قماش بسترش
از پی تحریر اوراق خم ابروی او
رشته قوس قزح را ساز تار مسترش!
گر روی چون شانه اندر جعد زلفش مو به مو
جز دل طغرل نمییابی دگر در چنبرش!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عشق و محبت عمیق شاعر به معشوقش میپردازد. شاعر به زیبایی و دلربایی معشوقش اشاره میکند و میگوید که وجود او برایش بسیار ارزشمند است. او همچنین به چگونگی تأثیر این عشق بر زندگیاش و احساساتش پرداخته و نگران از این است که مبادا معشوق از ناز و لطافت خود آزرده خاطر شود. در نهایت، شاعر به پیچیدگی و عمق احساسات خود اشاره میکند و تلویحاً بیان میکند که زیبایی معشوقش و تأثیر آن بر دل او هیچ همسانی ندارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که معشوقی داشته باشد، دلش تنها به او تعلق دارد و در جایی که معشوقش حضور دارد، همه چیز برایش فدای آن عشق میشود.
هوش مصنوعی: ماه من هر جا که برود، آفتاب هم همانجا خواهد بود. انگار که خورشید بر سرش سایهبانی قرار داده است.
هوش مصنوعی: کسی که طعم درد را چشیده باشد، هرگز نمیتواند مانند دیگران از شیرینیهای زندگی لذت ببرد، حتی اگر بهترین و زلالترین نعمتها در دسترسش باشد.
هوش مصنوعی: هر کسی که در روز ازل سرنوشت ویژهای برایش تعیین شده باشد، دیگر ستارهی بخت او از جایگاه عالی خود بازنمیگردد.
هوش مصنوعی: محل عبادت عشق چه جایی است، او به حرام حسادت میورزد. آیا خطیبی مانند صراحی میتواند در منبرش حضور داشته باشد؟
هوش مصنوعی: پیش از این، جانم بیپروا بود و از تیغ او نمیترسیدم، اما اکنون میترسم که در جوهرش خون باشد.
هوش مصنوعی: نگرانم که در اثر لطافت و نازکیاش، دلش به درد بیاید اگر بسترش از شاخههای گل ساخته شده باشد.
هوش مصنوعی: به دنبال نوشتن در مورد زیباییها و خصوصیات خاص او، مانند این که ابروهایش چقدر جذاب است، میخواهم که رنگینکمان را با تارهای سرش ترکیب کنم!
هوش مصنوعی: اگر موهایش را مانند شانه به سمت عقب بیافکنیم و زیباییهای او را از نزدیک ببینیم، هیچ دل دیگری غیر از دل طغرل در چنبرهاش نخواهی یافت!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کیست شیخ الوقت تا فریاد دارم بر درش
زان که خلقی در ضلالت برد زلفِ کافرش
آن که گر یک بوسه با بادِ صبا هم ره کند
در خروش آید نباتِ مصر و شهد از شکّرش
وان که از رویِ شرف لؤلؤیِ لالا در صدف
[...]
چیست آن گوهر که هست از لعل تاجی برسرش
وز پرند آل دائم گرته ئی اندر برش
هست سرخی باد سار و تنگ چشم و سخت دل
وز لباس آل عباس است اکثر بسترش
همچو بیماریست مزمن لیک گر میلش بود
[...]
آن قبای نیلگون بینید در سیمین برش
همچو شاخ گل که باشد خلعت از نیلوفرش
در کبودی فلک چون او مهی پیدا نشد
کاین چنین باشد لباس آسمانی در خورش
جان فدایت باد ای دربان دمی مانع مشو
[...]
نیست عیب از لاله گر لافد به گلبرگ ترش
هرکه در صحرا رآید عقل باشد کمترش
شمع من کاش از سر بیمار هجران بگذرد
کز نظر خواهد شد امشب تا بروز محشرش
بر لب آمد جان بیمارم چه باشد کز کرم
[...]
لاف زد پیش رخت گلبن ز گلبرگ ترش
زد صبا از قهر گلبرگ ترش را بر سرش
پیش خورشید رخت گل را نمی بیند جمال
گر چه می بندد هوا از در شبنم ز یورش
گشت گل پروانه شمع جمالت ای پری
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.