زیر تیغ ابرویش صد مثل من گر سر دهد
بهر کشتن معجز لعلش حیات از سر دهد
خواهم از لعلش به صد زاری اگر آب حیات
در گلوی تشنهام آب از دم خنجر دهد
در خرابات مغان پیمانه گر قسمت کند
غیر را رطل گران بخشد مرا ساغر دهد
بیگنه بنواخت ما را نه مسلمانی است این
کاینچنین دشنام بیجا کس نه با کافر دهد!
نکهت روی گلش با ما نمیدارد روا
لیک چون با دیگران از گلشن دل بر دهد!
غیر ما را همچو ناصح حرفها گوید به خیر
در سوال من ولی پاسخ ز شور و شر دهد!
دفتر جرم رقیبان محو سازد صد هزار
بیسبب از قهر با طغرل دو صد دفتر دهد!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جاذبهی معشوق میپردازد و نشاندهندهی شدت احساسات شاعر است. شاعر در این متن میگوید که اگر ابروی معشوقش به کسی آسیب برساند، او به مقام بلندی دست مییابد و حتی جانش را میدهد. او برای لعل زیبای معشوقش تشنهاست و آرزو دارد که از آن بادهای بنوشد که زندگیبخش باشد. در ادامه به بیعدالتیهایی که در جامعه وجود دارد اشاره میکند و میگوید کسی که بیگناهی را نعمت میدهد، در واقع نه به دیانت توجه دارد و نه انصاف. معشوق از حس زیبایی و محبت با او بیتوجهی میکند اما با دیگران به نیکی رفتار میکند. شاعر به ناپایداری دوستیها اشاره میکند و از دوری معشوقش مینالد و آرزو میکند که دستکم به او توجه شود. در نهایت، تلخیهایی از رنجش و ناکامی را در روابط خود به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: زیر تیغ ابرویش، اگر هزاران مثل من سر بدهند، برای کشتن او، معجزهی لبش زندگی را دوباره به من خواهد بخشید.
هوش مصنوعی: من از زیبایی او با دل تنگی و زاری میخواهم، اگر که آب حیات در گلویم نباشد، او را از نیش خنجرش بخواهم.
هوش مصنوعی: در میخانه اگر میهمانان را پذیرایی کنند، غیر از من به کسی خدمت نرسانند و فقط من از آن مهمانی بهرهمند شوم و جام پرنوشیدنی به من بدهند.
هوش مصنوعی: بیگناهی بر ما مورد لطف قرار گرفت، نه اینکه این رفتار از روی مسلمانی باشد، زیرا هیچکس اینگونه به بیگناهان دشنام نمیدهد، حتی کافران نیز چنین نمیکنند!
هوش مصنوعی: عطر و زیبایی چهرهاش را با ما نمینقد و به اشتراک نمیگذارد، اما وقتی که دیگران را ملاقات میکند و از دلش یاد میکند، انگار که در باغ گلها است.
هوش مصنوعی: غیر از ما افراد دیگری هستند که در مورد خیر و نیکی صحبت میکنند و در پاسخ به سوالاتم، حرفهایی از سر شوق و شلوغی میزنند.
هوش مصنوعی: با قدرت و قهری که دارد، میتواند بیدلیل صدها خطای دشمنان را فراموش کند و به جای آن، دو صد دفتر دیگری به گناهان آنان اضافه کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چیست آن آبی که رخ را گونهٔ آذر دهد
تلخی او عیش را شیرینی شکّر دهد
تلخ دیدستی که شیرینی فزاید عیش را
آب دیدستی که رخ را گونهٔ آذر دهد
آفتاب است او که مجلس گرم گرداند همی
[...]
لعل شیرینت دهانرا لذت شّکر دهد
زلف پرچینت روانرا نکهت عنبر دهد
جان شیرین چون حلاوت از تو یابد دور نیست
گر لب لعلت دهانرا لذّت شکر دهد
سرو سیمین تو دل را مایل طوبی کند
[...]
تا دمی دامان وصلش دست شوقم سر دهد
هر زمان بهر فریبم وعده دیگر دهد
دل زعشقم جمع کرده و راندم از کوی خویش
همچو صیّادی که صید نیم بسمل سر دهد
تاب چون آرم، که یاد مهربانیهای او
[...]
غم مرا چون عود شبها جای در مجمر دهد
پهلو از بی آب تابی پشت بر بستر دهد
اهل عالم را نشان از شورش محشر دهد
گر دلم از سینه آه آتشین را سر دهد
دادهام دل تا مرا یک بوسه آن دلبر دهد
ور دل دیگر دهم او بوسهٔ دیگر دهد
چون مرا نبود دلی دیگر، دهم جان تا مگر
بوسهٔ دیگر مرا زان لعل جانپرور دهد
در بهای بوسه بدهم سیم اشک و زر چهر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.