گنجور

 
طغرل احراری

برد زلفش گرو از مشکلم آسانی را

کرد نقشی به دلم خط پریشانی را

غنچه‌اش خندد اگر هیچ نباشد قدری

پیش شفتالوی او قیمت خوبانی را!

گیر از طره او سرخط آشفته‌دلی

نیست استاد دگر درس پریشانی را!

عشق می‌خواهی؟ شو از بند تعلق آزاد!

رگ گل خار بود بلبل زندانی را!

بار منت نکشد کسوت ما از سوزن

بخیه حاجت نبود جامه عریانی را!

نیست در کلبه ما ننگ خراب‌آبادی

گنج بسیار بود مخزن ویرانی را!

عاقبت اشک تو گردد گهر بی‌قیمت

ریز در کام صدف گوهر نیسانی را!

ای که در صورت خوبی ز همه بهزادی

نیست در نقش تو حدی قلم مانی را!

روز عید است نشین در بر من یک ساعت

وقف نظاره کنم دیده قربانی را!

کی به سلک فضلا آیی؟! نداری جوهر!

بیش ازین سکه مزن لاف سخندانی را!

آفرین باد برین مصرع بیدل طغرل

چین دامان ادب کن خط پیشانی را!

 
 
 
بیدل دهلوی

بار یابی چو به خاک درصاحب‌نظران

چین دامان ادب‌کن خط پیشانی را

طغرل احراری

همین شعر » بیت ۱۱

آفرین باد برین مصرع بیدل طغرل

چین دامان ادب کن خط پیشانی را!

خواجوی کرمانی

بده آن راحِ روان‌پرورِ ریحانی را

که به کاشانه کشیم آن بتِ روحانی را

من به دیوانگی ار فاش شدم معذورم

کان پری صید کند دیو سلیمانی را

سر به پای فَرَسَش درفکنم همچون گوی

[...]

صائب تبریزی

گریه از دل نبرد کلفت روحانی را

عرق شرم نشوید خط پیشانی را

لنگر درد به فریاد دل ما نرسید

تا که تسکین دهد این کشتی طوفانی را؟

دل آگاه ز تحریک هوا آسوده است

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
بیدل دهلوی

عیش داند دل سرگشته پریشانی را

ناخدا باد بودکشتی توفانی را

اشک در غمکدهٔ دیده ندارد قیمت

از بن چاه برآر این مه‌کنعانی را

عشق نبود به عمارتگری عقل شریک

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از بیدل دهلوی
حزین لاهیجی

عشقت آمیخت به دل درد فراوانی را

ریخت در پیرهنم، خار بیابانی را

نام پروانه مکن یاد که نسبت نبود

با من سوخته دل، سوخته دامانی را

هرچه خواهی بکن، از دوری دیدار مگو

[...]

آشفتهٔ شیرازی

چند غواص بری گوهر عمانی را

طلب از شط قدح جوهر رمانی را

نقش روی تو به چین برده مبرهن کردم

تا که بر صفحه شکستم قلم مانی را

به نگه راز درون مردم چشمت دانست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه