در این بخش شعرهایی را فهرست کردهایم که در آنها فیض کاشانی مصرع یا بیتی از حافظ را عیناً نقل قول کرده است:
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۲ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷
فیض کاشانی (بیت ۱۲): این جواب غزل حافظ شیراز که گفت - بندهٔ عشقم و از هر دو جهان آزادم
حافظ (بیت ۱): فاش میگویم و از گفتهٔ خود دلشادم - بندهٔ عشقم و از هر دو جهان آزادم
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲
فیض کاشانی (بیت ۲): عزم دیدار تو دارد، جان بر لب آمده - بازگردد یا برآید، چیست فرمان شما؟
حافظ (بیت ۲): عزم دیدار تو دارد جانِ بر لب آمده - باز گردد یا برآید؟ چیست فرمان شما؟
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۲۲ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰
فیض کاشانی (بیت ۳): من به دل کاشتم این مهر تو خود میدانی - هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
حافظ (بیت ۲): من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش - هر کسی آن دِرَوَد عاقبتِ کار، که کِشت
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۲۲ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰
فیض کاشانی (بیت ۴): بهر بغض و حسد خارجیان غصه مخور - که گناه دگری بر تو نخواهند نوشت
حافظ (بیت ۱): عیبِ رندان مَکُن ای زاهدِ پاکیزهسرشت - که گناهِ دگران بر تو نخواهند نوشت
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۴۶ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۴
فیض کاشانی (بیت ۱): نفس باد صبا مشکفشان خواهد شد - عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد
حافظ (بیت ۱): نفسِ بادِ صبا مُشکفشان خواهد شد - عالَمِ پیر دگرباره جوان خواهد شد
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۷ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۶
فیض کاشانی (بیت ۵): دلم چو گشت مصیقل به صیقل مهرش - بود ز زنگ حوادث بر آینه مصقول
حافظ (بیت ۷): دل از جواهرِ مِهرت چو صیقلی دارد - بُوَد ز زنگِ حوادث هر آینه مَصقول
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۳ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۳
فیض کاشانی (بیت ۱): نماز شام غریبان چو گریه آغازم - به مویههای غریبانه قصه پردازم
حافظ (بیت ۱): نمازِ شامِ غریبان چو گریه آغازم - به مویههایِ غریبانه قِصه پردازم
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۵ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۴
فیض کاشانی (بیت ۱): گرچه افتاد ز هجرش گرهی در کارم - همچنان چشم کرم از کرمش میدارم
حافظ (بیت ۱): گرچه افتاد ز زلفش گرهی در کارم - همچُنان چشمِ گشاد از کَرَمَش میدارم
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۵ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۴
فیض کاشانی (بیت ۵): دیده بخت به افسانه او شد در خواب - کو نسیمی ز عنایت که کند بیدارم
حافظ (بیت ۶): دیدهٔ بخت به افسانهٔ او شد در خواب - کو نسیمی ز عنایت که کُنَد بیدارم؟
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۰ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۱
فیض کاشانی (بیت ۱): کتبت قصّة شوقی و مدمعی باکی - بیا که بی تو به جان آمدم ز غمناکی
حافظ (بیت ۱): کَتَبتُ قِصَّةَ شَوقی و مَدمَعی باکی - بیا که بی تو به جان آمدم ز غمناکی
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۱ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۴
فیض کاشانی (بیت ۱): بسی شوق تو در دل هست و میدانم که میدانی - که هم نادیده میبینی و هم ننوشته میخوانی
حافظ (بیت ۱): هواخواه توام جانا و میدانم که میدانی - که هم نادیده میبینی و هم ننوشته میخوانی
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۱ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۴
فیض کاشانی (بیت ۲): نداند قدر تو سنّی که از اوهام بیرونی - نبیند چشم نابینا خصوص اسرار پنهانی
حافظ (بیت ۲): ملامتگو چه دریابد میان عاشق و معشوق - نبیند چشم نابینا خصوص اسرار پنهانی
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۱ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۴
فیض کاشانی (بیت ۳): ملک در سجده آدم زمین بوسید و نیت کرد - که در حسن تو چیزی یافت پیش از طور انسانی
حافظ (بیت ۵): ملک در سجده آدم زمین بوس تو نیت کرد - که در حسن تو لطفی دید بیش از حد انسانی
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۱ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۴
فیض کاشانی (بیت ۴): بسی سرگشتهاند این فرقه حق در فراق تو - مباد این جمع را یا رب غم از باد پریشانی
حافظ (بیت ۶): چراغ افروز چشم ما نسیم زلف جانان است - مباد این جمع را یا رب غم از باد پریشانی
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۲ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۰
فیض کاشانی (بیت ۱): سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی - خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
حافظ (بیت ۱): سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی - خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۲ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۰
فیض کاشانی (بیت ۲): دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است - بدین راه و روش میرو که با دلدار پیوندی
حافظ (بیت ۲): دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است - بدین راه و روش میرو که با دلدار پیوندی
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۲ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۰
فیض کاشانی (بیت ۳): قلم را آن زمان نبود که سرّ عشق گوید باز - ورای حدّ تقریر است شرح آرزومندی
حافظ (بیت ۳): قلم را آن زبان نَبوَد که سرِّ عشق گوید باز - ورای حد تقریر است شرح آرزومندی
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۳ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۴
فیض کاشانی (بیت ۱): گر از روش حافظ و قرآن به در آئی - هر ره که روی باز پشیمان به در آئی
حافظ (بیت ۱): ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی - هر جا که روی زود پشیمان به درآیی
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۳ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۴
فیض کاشانی (بیت ۳): جان میدهم از حسرت دیدار تو چون صبح - باشد که چو خورشید درخشان به در آئی
حافظ (بیت ۴): جان میدهم از حسرت دیدار تو چون صبح - باشد که چو خورشید درخشان به درآیی
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۳ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۴
فیض کاشانی (بیت ۴): تا کی چو صبا بر تو گمارم دم همت - کز غنچه چو گل خرم و خندان به در آئی
حافظ (بیت ۵): چندان چو صبا بر تو گمارم دم همّت - کز غنچه چو گل خرم و خندان به درآیی
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۳ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۴
فیض کاشانی (بیت ۵): از تیر شب هجر تو جانم به لب آمد - وقت است که همچون مه تابان به درآئی
حافظ (بیت ۶): در تیره شب هجر تو جانم به لب آمد - وقت است که همچون مه تابان به درآیی
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۳ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۴
فیض کاشانی (بیت ۶): ای فیض مخور غصه که این پرده غیبت - برخیزد و از کلبه احزان به درآئی
حافظ (بیت ۸): حافظ مکن اندیشه که آن یوسف مهرو - بازآید و از کلبه احزان به درآیی
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۶ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۳
فیض کاشانی (بیت ۱): ای پادشه خوبان داد از غم تنهائی - دل بی تو به جان آمد وقتست که باز آئی
حافظ (بیت ۱): ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی - دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۹ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۹
فیض کاشانی (بیت ۱): در طلعت تو پیدا انوار پادشاهی - در غیبت تو پنهان صد حکمت الهی
حافظ (بیت ۱): ای در رخ تو پیدا انوار پادشاهی - در فکرت تو پنهان صد حکمت الهی
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۹ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۹
فیض کاشانی (بیت ۱۰): دانم دلت ببخشد بر اشک شبنشینان - گر حال ما بپرسی از باد صبحگاهی»
حافظ (بیت ۱۲): دانم دلت ببخشد بر عجز شبنشینان - گر حال بنده پرسی از باد صبحگاهی
در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروههای مجزا فهرست کردهایم:
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱:از دل که برد آرام حسن بتان خدا را - ترسم دهد بغارت رندی صلاح ما را
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸:دل میرود ز دستم صاحب زمان خدا را - بیرون خرام از غیب، طاقت نماند ما را
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را - دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:اگر فضل خدای ما بجنبش جا دهد ما را - بعشق او دهیم از جان و دل فردوس اعلا را
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۲:اگر آن شاه دین پرور نوازد خاطر ما را - به تشریف قدومش خوش برافشانیم جانها را
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:اگر آن تُرکِ شیرازی به دست آرَد دلِ ما را - به خال هِندویَش بَخشَم سَمَرقند و بُخارا را
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸:یا رب بریز شهد عبادت بکام ما - ما را زما مگیر بوقت قیام ما
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹:یا رب تهی مکن زمی عشق جام ما - از معرفت بریز شرابی بکام ما
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۴:یا رب که کارها همه گردد به کام ما - نور حضور خویش فروزد امام ما
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱:ساقی به نورِ باده برافروز جامِ ما - مطرب بگو که کارِ جهان شُد به کامِ ما
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵:در وصل تو میزنند احباب - افتتح یا مفتح الابواب
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶:در وصل تو میزنند احباب - تاب هجران نماندشان بشتاب
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷:گفتمش دل بر آتش تو کباب - گفت جانها زماست در تب و تاب
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸:ای که چون عمر میروی بشتاب - خستگانرا به غمزهٔ دریاب
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹:زان دو چشمم مدام مست و خراب - میکشم لحظه لحظه جام شراب
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰:مژده وصل آن رفیع جناب - آمد از نزد حق به نص کتاب
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:میدمد صبح و کِلِّه بست سحاب - الصَبوح الصَبوح یا اصحاب
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱:در محافل شعر میخوانم گهی با آب و تاب - گاه بهر خویش خوانم بی لب از روی کتاب
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲:صبح دولت میدمد کو جام همچون آفتاب - فرصتی زین به کجا باشد بده جام شراب
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳:یارب چمن حسن تو خرم ز چه آبست - کاندر نظرم هرچه بجز تست سرابست
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۰:در غمزه مستانه ساقی چه شرابست - کز نشأه آنجان جهان مست و خرابست
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹:ما را زِ خیالِ تو چه پروایِ شراب است؟ - خُم گو سر خود گیر، که خُمخانه خراب است
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷:دلم پیوسته با مهرش قرین است - محبت خاتم دلرا نگین است
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:نگارا در غمت جانم حزین است - بهر جزو دلم در وی دفین است
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۲:مرا سودای عشق آئین دین است - همیشه عاشقم کار من این است
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵:خَمِ زلفِ تو دامِ کفر و دین است - ز کارستانِ او یک شمه این است
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹: زار و نزار و خسته ام و بی قرار دوست - از من ای صبا ببر خبری تا دیار دوست
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۵:هان مژده ای بیار صبا از دیار دوست - تا در طلب دلم شود امیدوار دوست
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰:آن پیکِ ناموَر که رسید از دیارِ دوست - آورد حِرزِ جان ز خطِ مُشکبارِ دوست
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳:کس نیست کز غم تو دلش پاره پاره نیست - لیکن چه چاره کز غم عشق تو چاره نیست
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲:راهی است راهِ عشق که هیچش کناره نیست - آن جا جز آن که جان بسپارند، چاره نیست
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۸:غرور خشکی زهد ار دماغ تر دارد - بیا که مستی ما نشأه دیگر دارد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۶:کسی که حُسن و خَطِ دوست در نظر دارد - محقق است که او حاصل بصر دارد
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۲:خوشا آنکو انابت با خدا کرد - بحق پیوست و ترک ماسوا کرد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰:سحر بلبل حکایت با صبا کرد - که عشقِ رویِ گل با ما چهها کرد
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰:واعظ به منبر آمد و بیهوده ساز کرد - در حقّ هر گروه سر حرف باز کرد
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۱:یار آمد از درم سحری در فراز کرد - برقع گشود و روی چو خورشید باز کرد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۳:صوفی نهاد دام و سَرِ حُقِّه، باز کرد - بنیادِ مکر با فلکِ حُقِّهباز کرد
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۴:چو نقاش ازل طرح جهان کرد - محبت را چو جان دوری نهان کرد
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۵:توانی گر درین ره ترک جان کرد - توانی عیش با جان جهان کرد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷:دل از من بُرد و روی از من نهان کرد - خدا را با که این بازی توان کرد
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۸:یاد باد آنکه اثر در دل شیدا میکرد - آن نصیحت که مرا واعظ و ملا میکرد
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۹:یاد آن روز که از زلف گره وا میکرد - دو جهان بستهٔ آن جعد چلیپا میکرد
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۵۴:سالها دل طلب وصل تو از ما میکرد - به دعا دست برآورده خدایا میکرد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳:سالها دل طلبِ جامِ جم از ما میکرد - وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا میکرد
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۰:بکوی سرّ قدر گر گذر توانی کرد - به پیش تیر قضا جان سپر توانی کرد
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۵۳:به کوی مهدی هادی گذر توانی کرد - هوای نفس ز سر گر به در توانی کرد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۴:به سِرِّ جامِ جم آنگه نظر توانی کرد - که خاکِ میکده کُحلِ بَصَر توانی کرد
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۴:با دوست مگو رازی هرچند امین باشد - شاید ز برون در دشمن بکمین باشد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱:کِی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد - یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۴:دوشم آن دلبر غمخوار به بالین آمد - شاد و خندان بگشاد دل غمگین آمد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶:سَحَرم دولتِ بیدار به بالین آمد - گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۵:خنک آن روز که از عقل نجاتم دادند - سوی آرامگه عشق براتم دادند
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۴:بهر مهر تو به فردوس براتم دادند - وز جهنم به ولای تو نجاتم دادند
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳:دوش وقتِ سَحَر از غُصّه نجاتم دادند - واندر آن ظلمتِ شب آبِ حیاتم دادند
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۹:عاشقان از لب خوبان می مستانه زدند - بنظر زلف دلاویز بتان شانه زدند
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴:دوش دیدم که ملایک دَرِ میخانه زدند - گِلِ آدم بِسِرشتَند و به پیمانه زدند
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۴:خوش آنکه کشتگان غمش را ندا کنند - تا وعدههای وفا را وفا کنند
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۵۹:آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند - آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶:آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند - آیا بُوَد که گوشهٔ چشمی به ما کنند
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۵:شاهدان گر جلوه بر ایمان کنند - کفر و ایمان هر دو را یکسان کنند
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۷:شاهدان گر دلبری زین سان کنند - زاهدان را رخنه در ایمان کنند
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:علی الصباح نوید هو الغفور رسید - شراب در تن مخمور جان تازه دمید
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۶:بیا بیا که نوید از جناب دوست رسید - که عید تو منم و عود مینماید عید
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۸:جهان بر ابرویِ عید از هِلال وَسمه کشید - هِلال عید در ابرویِ یار باید دید
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۹:رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید - وظیفه گر برسد، مصرفش گُل است و نَبید
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۰:خدای عزوجل گر ببخشدم شاید - سزای بندگیش چون ز من نمیآید
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰:اگر به بادهٔ مُشکین دلم کشد، شاید - که بویِ خیر ز زهدِ ریا نمیآید
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۷:هر دل که عشق ورزد از ما و من برآید - کوشم بجان درین کار تا جان ز تن برآید
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۸:زهر فراق نوشم تا کام من برآید - بهر وصال کوشم تا جان ز تن برآید
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۴۳:دست از طلب ندارم تا کام من برآید - یا تن رسد به جانم یا جان ز تن برآید
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۳:دست از طلب ندارم تا کامِ من برآید - یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۵:سحر رسید ز غیبم بکوش هوش سروش - که خیز و از لب ما بادهٔ طهور بنوش
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۳:سحر ز هاتفِ غیبم رسید مژده به گوش - که دورِ شاه شجاع است، مِی دلیر بنوش
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۹:چو جان ز قدس سرازیر گشت با دلریش - که تا سفر کند از خویشتن بخود در خویش
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۰:دلم رمیده شد و غافلم منِ درویش - که آن شِکاریِ سرگشته را چه آمد پیش
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۵:به جد و جهد چو کاری نمیرود از پیش - به کردگار رها کرده به مصالح خویش
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۳:کبیرهایست که خود را گمان کنم هستم - گناه دیگر آن کز می خودی مستم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۵:به غیر از آن که بِشُد دین و دانش از دستم - بیا بگو که ز عشقت چه طَرْف بَربَستَم
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۵:نه من امروز به دل نقش خیالت بستم - روزگاریست که از بادهٔ عشقت مستم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۴:دوش بیماری چشم تو بِبُرد از دستم - لیکن از لطفِ لبت صورتِ جان میبستم
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۲:غم عشقت به حلاوت خورم و دلشادم - این عبادت به ارادت کنم و آزادم
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۳:دم به دم از تو غمی میرسد و من شادم - بند بر بند من افزاید و من آزادم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۶:زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم - ناز بنیاد مکن تا نکَنی بنیادم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:فاش میگویم و از گفتهٔ خود دلشادم - بندهٔ عشقم و از هر دو جهان آزادم
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۳:از عشق یار خوشم از حسن یار هم - زان می مدام مستم و زان میگسار هم
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۴:دردم ز حد فزون شد و غم بیشمار هم - آه از فلک برون شد اشک از کنار هم
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۵:از بخت شکوه دارم و از دست یار هم - از دست خویش نالم و دست نگار هم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۲:دیدار شد مُیَسَّر و بوس و کنار هم - از بَخت شُکر دارم و از روزگار هم
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰۵:هر که میخواهد سخن گستر بود در انجمن - اولش باید تامل در سخن آنگه سخن
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰۹:در حریم قدس جانرا نیست بار از ننگ تن - ننگ تن یا رب بیفکن از روان پاک من
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱۰:در دل هر ذره مهر جان ما دارد وطن - میکشد بهر گل جان خارهای جور تن
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۸:مهدی هادی چو بنشیند به جای خویشتن - زنده گرداند جهان را همچو جان کاید به تن
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۲:سَروَرِ اَهلِ عَمایِم، شمعِ جمعِ انجمن - صاحبِ صاحبقَران، خواجه قوامالدین حَسَن
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۰:افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن - مقدمش یا رب مبارک باد بر سرو و سمن
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹۶:خورشید ذرهایست ز نور جمال تو - افلاک قطرهایست ز بحر نوال تو
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۸:ای آفتاب آینه دار جمال تو - مشک سیاه مجمره گردان خال تو
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲۰:ز شر دیو بدرگاه ما بیار پناه - بآب مغفرت ما بشوی لوث گناه
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۷:به گوش جان رهی منهی ای ندا در داد - ز حضرت احدی لا اله الّا الله
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۸:به روز شنبهٔ سادس ز ماه ذی الحجّه - به سال هفتصد و شصت از جهان بشد ناگاه
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۶:خنک نسیم معنبر شمامهای دلخواه - که در هوای تو برخاست بامداد پگاه
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۵۷:بیا ساقی بده جامی از آن می - که جان عاشقان از وی بود حی
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۷:تو را میگویم ای جویای حق هی - ز جان بنده بشنو این نه از وی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۱:لبش میبوسم و در میکشم می - به آب زندگانی بردهام پی
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۵۸:اگر کنی تو بجان طاعت خدای علی - شود ز یمن اطاعت تو را خدای ولی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۰:به صوت بلبل و قمری اگر ننوشی می - علاج کی کنمت؟ آخرالدواء الکی
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷۰:گه نقاب از رخ کشیدی گه نقاب انداختی - تهمتی بر سایه و بر آفتاب انداختی
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷۱:بر جمال از پرتو رویت نقاب انداختی - در هویدائیت ما را در حجاب انداختی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۳:ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی - لطف کردی سایهای بر آفتاب انداختی
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸۵:نهال آرزو در سینه منشان گر خردمندی - که داغ حسرت آرد بار باغ آرزومندی
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۲:سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی - خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۰:سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی - خطاب آمد که «واثق شو به الطاف خداوندی»
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸۹:یا حسن ما اجلاک فی عینی و فی بصری - یا عشق ما اخلاک فی قلبی و فی نظری
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۹:طفیل نور امامند آدمی و پری - ارادتی بنما تا سعادتی ببری
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۲:طفیل هستی عشقند آدمی و پری - ارادتی بنما تا سعادتی ببری
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۴:ز رویت حاصل عشاق حیرانیست حیرانی - از آن زلف و از آن کاکل پریشانی پریشانی
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۱:بسی شوق تو در دل هست و میدانم که میدانی - که هم نادیده میبینی و هم ننوشته میخوانی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۴:هواخواه توام جانا و میدانم که میدانی - که هم نادیده میبینی و هم ننوشته میخوانی
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۵:جدا شد از بر من آن انسی روحانی - شدم اسیر بلای فراق جسمانی
حافظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - قصیدهٔ در مدح قوام الدین محمد صاحب عیار وزیر شاه شجاع:ز دلبری نتوان لاف زد به آسانی - هزار نکته در این کار هست تا دانی
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴۶:نگاه ار میکنی جان میفزائی - تغافل میکنی دل میربائی
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵۱:بیا بیمار خود را ده شفائی - که جز تو نیست دردم را دوائی
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۵:پدید آمد رسوم بی وفایی - نماند از کس نشان آشنایی
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴۸:الا ای که دلها نهان میربائی - کجائی کجائی کجائی کجائی
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۸:سلامی چو بوی خوش آشنائی - بدان مردم دیده روشنائی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۲:سلامی چو بوی خوش آشنایی - بدان مردم دیدهٔ روشنایی
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵۳:سحر ز هاتف غیبم رسید هیهائی - فتاد در سر من شورشی و غوغائی
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۹:به من سلام فرستاد دوستی امروز - که ای نتیجهٔ کلکت سواد بینایی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۱:به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی - خیال سبزخطی نقش بستهام جایی
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱:ای حسن تو جلوهگر ز اسما و صفات - روی تو نهان در تتق این جلوات
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات - گفتم دهنت، گفت زهی حبّ نبات
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:این جان تو عاقبت ز تن خواهد جست - این جان تو عاقبت ز تن خواهد خست
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵:من با کمر تو در میان کردم دست - پنداشتمش که در میان چیزی هست
-
فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲:گه در غزلم سخن کشد جانب راز - گاهی بقصیده میشود دور و دراز
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲:در سنبلش آویختم از روی نیاز - گفتم من سودازده را کار بساز
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱:الا یا ایها المَهدی مدامَ الوَصل ناوِلها - که در دوران هجرانت بسی افتاد مشکلها
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها - که عشق آسان نِمود اوّل ولی افتاد مشکلها
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳:ای فروغ شرع و دین از روی رخشان شما - آبروی طاعت از مهر محبان شما
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:ای فروغِ ماهِ حُسن، از روی رخشان شما - آبِروی خوبی از چاه زَنَخدان شما
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۵:به ملازمان مهدی که رساند این دعا را - که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶:به ملازمانِ سلطان، که رساند این دعا را؟ - که به شُکرِ پادشاهی، زِ نظر مَران گدا را
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۶:به خدا اگر به فیضت اثری رسد ز فیضت - گذرد ز آسمانها بدرد حجابها را
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴:صبا به لُطف بگو آن غزالِ رَعنا را - که سَر به کوه و بیابان، تو دادهای ما را
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷:مژده آمدنت داد صبا دوران را - رونق عهد شبابست دگر ایمان را
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:رونق عهد شباب است دگر بُستان را - میرسد مژدهٔ گل بلبل خوشالحان را
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۹:کجا رسم من مسکین بدان جناب کجا - وصال بحر کجا گمره تراب کجا
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:صلاحِ کار کجا و منِ خراب کجا - ببین تفاوتِ رَه کز کجاست تا به کجا
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱:ای شاهد قدسی بگشا بند نقابت - ای مهدی هادی بنما ره به جنابت
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵:ای شاهد قدسی، کِه کَشَد بند نقابت؟ - وی مرغ بهشتی، که دهد دانه و آبت؟
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲:در دل ز حق تعالی، شکریست بینهایت - کو در کتاب خود کرد، در شأن تو حکایت
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:زان یارِ دلنوازم، شُکری است با شکایت - گر نکتهدانِ عشقی، بشنو تو این حکایت
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳:منم که مهر نبی و ولی پناه من است - دعای نایب حق ورد صبحگاه من است
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳:منم که گوشهٔ میخانه خانقاهِ من است - دعایِ پیرِ مغان وردِ صبحگاهِ من است
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴:برای دوست رفیقی که خالی از خلل است - محبت نبی و آل و علم با عمل است
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵:در این زمانه رفیقی که خالی از خِلَل است - صُراحیِ میِ ناب و سَفینهٔ غزل است
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۶:تو حقشناس نئی ای عدو خطا اینجاست - چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲:چو بشنوی سخنِ اهلِ دل، مگو که خطاست - سخن شناس نهای جان من خطا این جاست
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۷:صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست - بیار سوی محبان پیامی از در دوست
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱:صبا اگر گذری اُفتَدَت به کشور دوست - بیار نَفحِهای از گیسوی مُعَنبَر دوست
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹:به علم آل نبی هر کسی که ره دانست - درِ دگر زدن اندیشه تبه دانست
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷:به کویِ میکده هر سالِکی که رَه دانست - دری دگر زدن اندیشهٔ تَبَه دانست
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۲۰:جز آستان امامم دگر پناهی نیست - سر مرا به جز این در حوالهگاهی نیست
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:جز آستان توام در جهان پناهی نیست - سرِ مرا به جز این در، حواله گاهی نیست
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۲۱:ما را امام هست و یارا چه حاجت است - خورشید هست نور ثریا چه حاجت است
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳:خلوت گُزیده را به تماشا چه حاجت است - چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۲۲:مهر پیغمبر و آلش چه بود تخم بهشت - حق تعالی به کرم در ازل این حرف نوشت
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۳ - ماده تاریخ وفات تورانشاه (میل بهشت = ۷۸۷):آصف عهد زمان جان جهان تورانشاه - که در این مزرعه جز دانهٔ خیرات نکشت
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰:عیبِ رندان مَکُن ای زاهدِ پاکیزهسرشت - که گناهِ دگران بر تو نخواهند نوشت
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۰:برو ای زاهد و دعوت مکنم سوی بهشت - که خدا در ازل از اهل بهشتم بسرشت
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۲۴:هر کسی کو از طریق اهل بیت آگاه نیست - هرچه گوید در حق ما جای هیچ اکراه نیست
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱:زاهدِ ظاهرپرست از حالِ ما آگاه نیست - در حقِ ما هر چه گوید جایِ هیچ اکراه نیست
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۲۵:شد دین خراب این همه فسق جهار چیست - مهدی کجاست گو سبب انتظار چیست
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵:خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟ - ساقی کجاست، گو سببِ انتظار چیست؟
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۲۶:حاصل کارگه کون و مکان این همه نیست - دانشاندوز که اسباب جهان این همه نیست
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴:حاصلِ کارگه کون و مکان این همه نیست - باده پیش آر که اسبابِ جهان این همه نیست
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۲۷:یا رب سببی ساز که آن ختم امامت - باز آید و برهاندم از غم به سلامت
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۹:یا رب سببی ساز که یارم به سلامت - بازآید و بِرهانَدَم از بندِ مَلامت
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳۱:مردم دیده ما جز به رهت ناظر نیست - دل سرگشته ما غیر تو را ذاکر نیست
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰:مردم دیدهٔ ما جز به رُخَت ناظر نیست - دل سرگشتهٔ ما غیرِ تو را ذاکر نیست
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳۲:دل سراپرده محبت اوست - دیده آئینه دار طلعت اوست
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶:دل سراپردهٔ محبتِ اوست - دیده آیینهدارِ طلعت اوست
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳۳:کس نیست که او منتظر وصل شما نیست - جان نیست که آن خاک ره آل عبا نیست
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹:کس نیست که افتادهٔ آن زلفِ دوتا نیست - در رهگذرِ کیست که دامی ز بلا نیست
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳۴:روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست - در پردهای هنوز و صدت عندلیب هست
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳:رویِ تو کس ندید و هزارت رقیب هست - در غنچهای هنوز و صدت عندلیب هست
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳۵:ای هدهد صبا به سبا میفرستمت - بنگر که از کجا به کجا میفرستمت
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۰:ای هدهد صبا به سبا میفرستمت - بنگر که از کجا به کجا میفرستمت
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳۷:راز دل با تو گفتنم هوس است - خبر دل شنفتنم هوس است
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲:حالِ دل با تو گفتنم، هوس است - خبرِ دل شِنُفتَنَم، هوس است
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳۸:ای تو ما را راحت جان الغیاث - دردها را جمله درمان الغیاث
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶:دردِ ما را نیست درمان الغیاث - هجرِ ما را نیست پایان الغیاث
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳۹:توئی به جای دو جدت سر جهان را تاج - سزد که از رؤسای جهان ستانی باج
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷:تویی که بر سرِ خوبانِ کشوری چون تاج - سِزَد اگر همهٔ دلبران دَهَندَت باج
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۴۰:تو را امام زمان گر در اختفاست صلاح - صلاح ما همه آنست کان تو راست صلاح
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۸:اگر به مذهبِ تو خونِ عاشق است مُباح - صلاحِ ما همه آن است کان تو راست صلاح
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲۳:ببین هلالِ محرّم بخواه ساغر راح - که ماه اَمن و اَمان است و سال صلح و صلاح
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۴۲:گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود - پیش پائی به چراغ تو ببینم چه شود
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۸:گر من از باغِ تو یک میوه بچینم چه شود؟ - پیش پایی به چراغِ تو ببینم چه شود؟
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۴۴:صد شکر که نخل سخنم خوش ثمر افتاد - اظهار غم شوق امامم به سر افتاد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰:پیرانه سَرَم عشقِ جوانی به سر افتاد - وان راز که در دل بِنَهفتم به درافتاد
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۴۵:نه هر که روی نبی دید سروری داند - نه هر که آینه سازد، سکندری داند
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷:نه هر که چهره برافروخت دلبری داند - نه هر که آینه سازد سِکندری داند
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۴۶:نفس باد صبا مشکفشان خواهد شد - عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۴:نفسِ بادِ صبا مُشکفشان خواهد شد - عالَمِ پیر دگرباره جوان خواهد شد
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۴۷:همای اوج سعادت به دام ما افتد - امام را گذر ار بر مقام ما افتد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴:همایِ اوجِ سعادت به دامِ ما افتد - اگر تو را گذری بر مُقام ما افتد
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۴۸:زهی خجسته زمانی که یار باز آید - به کام غمزدگان غمگسار باز آید
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۵:زهی خجسته زمانی که یار بازآید - به کامِ غمزدگان غمگُسار بازآید
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۴۹:اگر آن نائب رحمان ز درم باز آید - عمر بگذشته به پیرانه سرم باز آید
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۶:اگر آن طایرِ قدسی ز دَرَم بازآید - عمرِ بگذشته به پیرانه سرم بازآید
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۵۰:کو ره آن که نهم سوی شما گامی چند - محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲:حَسْبِ حالی نَنِوِشتی و شد ایّامی چند - مَحرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند؟
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۵۲:مرا شوق حضور او ز سر بیرون نخواهد شد - قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۵:مرا مِهر سیَه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد - قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۵۵:پیشتر زانکه خدا خشت و گل آدم زد - نور پیغمبر و آلش ز تجلّی دم زد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲:در ازل پرتوِ حُسنت ز تجلی دَم زد - عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۵۶:نقدها را بود آیا که عیاری گیرند؟ - تا همه شیعه نمایان پی کاری گیرند؟
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵:نقدها را بُوَد آیا که عَیاری گیرند؟ - تا همه صومعهداران پیِ کاری گیرند
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۵۷:کی باشد آن که مهدی ما پردهدر شود - وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۶۴:شوقت نه سرسریست که از سر به در شود - مهرت نه عارضی است که جای دگر شود
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶:ترسم که اشک در غمِ ما پردهدر شود - وین رازِ سر به مُهر به عالَم سَمَر شود
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۲:عشقت نه سرسریست که از دل به در شود - مهرت نه عارضیست که جای دگر شود
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۵۸:جان بیلقای مهدی ذوقی چنان ندارد - وانکس که این ندارد حقا که آن ندارد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۶:جانْ بی جمالِ جانان میلِ جهان ندارد - هر کس که این ندارد حقّا که آن ندارد
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۶۰:بخت از قدوم دوست نشانم نمیدهد - دولت خبر ز راز نهانم نمیدهد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۹:بخت از دهانِ دوست نشانم نمیدهد - دولت خبر ز رازِ نهانم نمیدهد
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۶۱:گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد - بسوختیم در این آرزوی خام و نشد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۸:گداخت جان که شود کارِ دل تمام و نشد - بسوختیم در این آرزویِ خام و نشد
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۶۲:نفس برآید و مقصود بر نمیآید - فغان که بخت من از خواب بر نمیآید
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۷:نفس برآمد و کام از تو بر نمیآید - فغان که بختِ من از خواب در نمیآید
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۶۳:خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود - دوست را چاره به جز مرهم رحمت نبود
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۸:خستگان را چو طلب باشد و قُوَّت نَبُوَد - گر تو بیداد کنی شرطِ مُروَّت نَبُوَد
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۶۵:لاف محبت او، بر قدسیان توان زد - از سوز شوقش آتش، در انس و جان توان زد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۴:راهی بزن که آهی بر سازِ آن توان زد - شعری بخوان که با او رَطلِ گران توان زد
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۶۶:بود آیا که در وصل شما بگشایند ؟ - گره از کار فروبستهٔ ما بگشایند ؟
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲:بُوَد آیا که درِ میکدهها بگشایند - گره از کارِ فروبستهٔ ما بگشایند
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۶۷:صاحب الامر مگر باز گذاری بکند - راه بنماید و با عدل قراری بکند
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹:طایرِ دولت اگر باز گذاری بِکُنَد - یار بازآید و با وصل قراری بِکُنَد
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۶۸:مهدی چو به عدل دست گیرد - بازار ستم شکست گیرد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۸:یارم چو قدحْ به دست گیرد - بازارِ بُتانْ شکست گیرد
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۶۹:گفتم کیم به طلعت تو شادمان کنند؟ - گفت آن زمان که وقت شود فکر آن کنند
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۸:گفتم کِی ام دهان و لبت کامران کنند؟ - گفتا به چشم هر چه تو گویی چُنان کنند
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۰:دوش از جناب مهدی پیک بشارت آمد - کز حضرت الهی عشرت اشارت آمد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۱:دوش از جنابِ آصف، پیکِ بشارت آمد - کز حضرتِ سلیمان، عشرت اشارت آمد
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۱:رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند - چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۹:رسید مژده که ایّامِ غم نخواهد ماند - چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۲:مژده ای دل که مسیحانفسی میآید - که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۱:مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید - که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۳:بیا که رایت آن نائب آله رسید - نوید فتح و بشارت به مهر و ماه رسید
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۲:بیا که رایتِ منصورِ پادشاه رسید - نویدِ فتح و بشارت به مِهر و ماه رسید
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۵:درخت مهر اهل البیت نور دل به بار آرد - نهال بغض ایشان رنجهای بیشمار آرد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵:درختِ دوستی بنشان که کامِ دل به بار آرد - نهالِ دشمنی بَرکَن که رنج بیشمار آرد
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۶:به علم و سیف و نسب کس به یار ما نرسد - تو را در این سخن انکار کار ما نرسد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۶:به حسن و خُلق و وفا کس به یارِ ما نرسد - تو را در این سخن، انکارِ کارِ ما نرسد
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۷:شاه دین گوی فلک در خم چوگان تو باد - ساحت کون و مکان عرصه میدان تو باد
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۸:خسروا گوی فلک در خم چوگان تو شد - ساحت کون ومکان عرصهٔ میدان تو باد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸:خسروا گویِ فلک در خَمِ چوگان تو باد - ساحتِ کون و مکان عرصهٔ میدانِ تو باد
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۸:تو را امام ز اعدا خدا نگه دارد - فرشتهات به دو دست دعا نگه دارد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۲:هر آن که جانبِ اهلِ خدا نگه دارد - خُداش در همه حال از بلا نگه دارد
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۰:بلینا بالفتن فی لیلة الهجر - ظلام فیه حتّی یطلع الفجر
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱:شبِ وصل است و طی شد نامهٔ هَجر - «سلامٌ فیهِ حَتّی مَطْلَعِ الفَجْر»
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۱:ای خرم از نوید قدومت بهار عمر - پژمرد در مفارقتت لالهزار عمر
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۳:ای خُرَّم از فروغِ رُخَت لاله زارِ عمر - بازآ که ریخت بی گُلِ رویت بهارِ عمر
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۲:روی بنمای اماما و ره منبر گیر - بگشا منطق و دل از در دلها برگیر
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۷:روی بِنْما و مرا گو که ز جان دل برگیر - پیشِ شمع آتشِ پروانه به جان گو درگیر
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۳:به حدیث آی و علوم خودم از یاد ببر - خرمن دانش ما را همه گو باد ببر
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰:روی بِنْمای و وجودِ خودم از یاد بِبَر - خِرمنِ سوختگان را همه گو باد بِبَر
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۴:مهدی آخر زمان آید به دوران غم مخور - کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵:یوسفِ گم گشته بازآید به کنعان، غم مخور - کلبهٔ احزان شَوَد روزی گلستان، غم مخور
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۵:ای صبا نکهتی از خاک در یار بیار - ببر اندوه دل و مژده دیدار بیار
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۹:ای صبا نَکهَتی از خاکِ رَهِ یار بیار - بِبَر اندوهِ دل و مژدهٔ دلدار بیار
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۶:عید است روز جمعه و یاران در انتظار - یا رب امام را به مصلّی کن آشکار
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶:عید است و آخِرِ گُل و یاران در انتظار - ساقی به رویِ شاه ببین ماه و مِی بیار
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۷:بیا امام که آئین احمد آید باز - بیا امام که روی نبی نماید باز
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۱:درآ که در دلِ خسته توان درآید باز - بیا که در تنِ مُرده رَوان درآید باز
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۸:دلم فدای امام زمان شد و جان نیز - ببین که آتش شوق امام چون شد تیز
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۶:دلم رمیدهٔ لولیوَشیست شورانگیز - دروغوَعده و قَتّالوَضع و رنگآمیز
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۹:شود به طلعت مهدی چو دیدگانم باز - چه شکر گویمت ای کارساز بندهنواز
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۹۰:خدای عزّوجل کارساز بندهنواز! - مهمّ ما به قدوم ولیّ خویش بساز!
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸:هزار شُکر که دیدم به کامِ خویشت باز - ز رویِ صدق و صفا گشته با دلم دَمساز
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۹:منم که دیده به دیدارِ دوست کردم باز - چه شُکر گویَمَت ای کارسازِ بنده نواز
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۳:صبا به مقدم گل راح روح بخشد باز - کجاست بلبل خوشگوی؟ گو برآر آواز!
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۹۱:دارم از غیبت مهدی گله چندان که مپرس - که چنان زو شدهام بیسرومان که مپرس
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۱:دارم از زلفِ سیاهش گِلِه چندان که مَپُرس - که چُنان ز او شدهام بی سر و سامان که مَپُرس
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۹۳:خداوندا مرا برهان ز دنیا و شر و شورش - به فضل خود نجاتم ده ز کنج آن دل کورش
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۸:شرابِ تلخ میخواهم که مردافکن بُوَد زورش - که تا یک دَم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۹۸:در غم هجرانت ای مهدی گدازانم چو شمع - شب نشین در مسجد و محراب سوزانم چو شمع
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۴:در وفایِ عشقِ تو مشهورِ خوبانم چو شمع - شبنشینِ کویِ سربازان و رِندانم چو شمع
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۹۹:منم غلام به اخلاص آن امام مطاع - از اوست امر و ازین بنده امتثال و سماع
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۲:قسم به حشمت و جاه و جلالِ شاه شجاع - که نیست با کَسَم از بهرِ مال و جاه نزاع
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲۶:به فر دولت گیتی فروز شاه شجاع - که با کسم نبود بهر مال و جاه نزاع
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۰:بسی شدم به بلاد و جبال و کوچه و باغ - به کوی مهدی هادی کسی نداد سراغ
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۵:سَحَر به بویِ گلستان دَمی شدم در باغ - که تا چو بلبلِ بیدل کُنَم عِلاجِ دِماغ
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۱:میروم از بر امام طوفکنان به هر طرف - طالع اگر مدد کند دامنش آورم به کف
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۶:طالع اگر مدد دهد، دامَنَش آوَرَم به کف - گر بِکَشَم زهی طَرَب، ور بِکُشَد زهی شرف
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲:سلوک راه حق و خدمت امام شفیق - گرت مدام میسر شود زهی توفیق
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۸:مقامِ امن و مِیِ بیغَش و رَفیقِ شَفیق - گَرَت مُدام مُیَسَّر شود زِهی توفیق
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۳:برای مهدی هادی بخوان شأن فراق - سرود حافظ شیراز در بیان فراق
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷:زبانِ خامه ندارد سرِ بیان فِراق - وگرنه شرح دهم با تو داستانِ فِراق
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۴:امام و سید و مولای من جعلت فداک - تو گر شفیع منی از گنه ندارم باک
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۹:اگر شراب خوری جُرعهای فَشان بر خاک - از آن گناه که نَفعی رسد به غیر چه باک؟
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۰:هزار دشمنم اَر میکنند قصدِ هلاک - گَرَم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۵:غیر از شما ندارم نزد خدا وسائل - یا سادة البرایا یا جامع الفضائل
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۷:هر نکتهای که گفتم در وصفِ آن شَمایل - هر کو شنید گفتا «لِلّهِ دَرُّ قائل»
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۶:خوش خبر باش ای نسیم شمال - که به ما میرسد شمیم وصال
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۲:خوش خبر باشی ای نسیمِ شِمال - که به ما میرسد زمانِ وصال
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۷:اگر به کوی امامم بود مجال وصول - رسد به دولت وصلش نوای من به حصول
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۶:اگر به کویِ تو باشد مرا مَجالِ وصول - رَسَد به دولتِ وصلِ تو کارِ من به اصول
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۸:حاشا که من حدیث ثنای تو طی کنم - من لاف شوق میزنم این کار کی کنم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۱:حاشا که من به موسمِ گُل تَرکِ مِی کُنم - من لافِ عقل میزنم، این کار کِی کنم
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۹:غم زمانه که هیچش گران نمیبینم - دواش غیر امام زمان نمیبینم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۸:غمِ زمانه که هیچش کَران نمیبینم - دَواش جز مِیِ چون ارغوان نمیبینم
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۰:خیز تا از در طاعات گشادی طلبیم - بر در دوست نشینیم و مرادی طلبیم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۸:خیز تا از درِ میخانه گُشادی طلبیم - به رَهِ دوست نشینیم و مُرادی طلبیم
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۱:خیز تا چاره این غم به مناجات بریم - حاجت خود به بر قاضی حاجات بریم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۳:خیز تا خرقه صوفی به خرابات بریم - شطح و طامات به بازار خرافات بریم
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۲:ما شبی دست برآریم و دعائی بکنیم - غم هجران تو را چاره ز جائی بکنیم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۷:ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم - غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۳:نماز شام غریبان چو گریه آغازم - به مویههای غریبانه قصه پردازم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۳:نمازِ شامِ غریبان چو گریه آغازم - به مویههایِ غریبانه قِصه پردازم
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۴:در توسل به جناب تو چه تدبیر کنم - چند در فرقت تو ناله شبگیر کنم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۷:صَنَما با غمِ عشقِ تو چه تدبیر کنم؟ - تا به کِی در غمِ تو نالهٔ شبگیر کنم؟
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۵:گرچه افتاد ز هجرش گرهی در کارم - همچنان چشم کرم از کرمش میدارم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۴:گرچه افتاد ز زلفش گرهی در کارم - همچُنان چشمِ گشاد از کَرَمَش میدارم
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۶:دردم از یار است و درمان نیز هم - دل فدای او شد و جان نیز هم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۳:دَردَم از یار است و درمان نیز هم - دل فدایِ او شد و جان نیز هم
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۷:اماما در فراقت شد هزاران رخنه در دینم - بیا یک بار دیگر کن ز نو اسلام تلقینم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۴:به مژگان سیَه کردی هزاران رِخنه در دینم - بیا کز چَشمِ بیمارت هزاران دَرد برچینم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۶:گَرَم از دست برخیزد که با دلدار بنشینم - ز جامِ وصل مِی نوشم، ز باغِ عیش گل چینم
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۸:روزی مرا وصال تو روزی اگر شود - بر منتهای همت خود کامران شدم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۱:هر چند پیر و خستهدل و ناتوان شدم - هر گَه که یادِ رویِ تو کردم جوان شدم
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۹:من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم - لطفها میکنی ای خاک درت تاج سرم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۸:من که باشم که بر آن خاطِر عاطِر گذرم؟ - لطفها میکنی ای خاکِ دَرَت، تاجِ سرم
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۰:یاد مهدی چه کنم صبر به صحرا فکنم - و اندرین کار دل خویش به دریا فکنم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۸:دیده دریا کُنَم و صبر به صحرا فِکَنَم - وَاندر این کار دلِ خویش به دریا فِکَنَم
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۱:جوزا سحر نهاد حمایل برابرم - گو شیعه امامم و سوگند میخورم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۹:جوزا سَحَر نهادْ حمایل برابرم - یعنی غلامِ شاهم و سوگند میخورم
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲:مولای من بیا که هواخواه خدمتم - مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۳:بازآی ساقیا که هواخواهِ خدمتم - مشتاقِ بندگیّ و دعاگویِ دولتم
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۳:حجاب چهره جان میشود غبار تنم - خوشا دمی که از این چهره پرده برفکنم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۲:حجابِ چهرهٔ جان میشود غبارِ تنم - خوشا دَمی که از آن چهره پرده برفکنم
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۴:مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم - خاک کوی تو شوم از دو جهان برخیزم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۶:مژدهٔ وصلِ تو کو کز سرِ جان برخیزم - طایرِ قُدسم و از دامِ جهان برخیزم
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۵:اماما پای نه تا آنکه در پایت سراندازیم - نثارِ خاکِ راهت را دل و جان و زر اندازیم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴:بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم - فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۷:با ما یکی به آن لب مشکین خطاب کن - بگشای نافه را و جهان مستطاب کن
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۵:گلبرگ را ز سنبل مشکین نقاب کن - یعنی که رخ بپوش و جهانی خراب کن
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۶:صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن - دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۹:دانی که چیست دولت، روی امام دیدن - در کوی او گدائی، بر خسروی گزیدن
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۲:دانی که چیست دولت؟ دیدار یار دیدن - در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۰:ز در درا و شبستان ما منور کن - هوای مجلس روحانیان معطر کن
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۷:ز در در آ و شبستان ما منور کن - هوای مجلس روحانیان معطر کن
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۱:به خاک پای امام و به حق نعمت او - که نیست در سر من جز هوای خدمت او
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:به جان پیر خرابات و حق صحبت او - که نیست در سر من جز هوای خدمت او
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۲:آرم ای مولای من یک قطره از دریای تو - گفته گویا حافظ این ابیات در سودای تو
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۰:ای قبای پادشاهی راست بر بالای تو - زینتِ تاج و نگین از گوهرِ والای تو
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۳:ای پیک راستان خبر یار ما بگو - احوال گل به بلبل دستانسرا بگو
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۵:ای پیک راستان خبر یار ما بگو - احوال گل به بلبل دستانسرا بگو
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۴:امر خلافت، گر نیست دلخواه - گردن نهادیم، الحکم لله
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۷:عیشم مدام است، از لعل دلخواه - کارم به کام است، الحمدلله
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۸:گر تیغ بارد در کوی آن ماه - گردن نهادیم الحکمُ لِلّه
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۵:با خون دل نوشتم نزد امام نامه - انّی رأیت دهرا من هجرک القیامه
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶:از خون دل نوشتم، نزدیک دوست نامه - «اِنّی رَأیتُ دَهراً، مِن هَجْرِکَ القیامه»
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۶:وصال او ز عمر جاودان به - خداوندا مرا آن ده که آن به
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۹:وصال او ز عمر جاودان به - خداوندا مرا آن ده که آن به
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۸:پیرو شریعت باش ای دل ار مسلمانی - وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۳:وقت را غنیمت دان آن قدر که بتْوانی - حاصل از حیات ای جان این دم است تا دانی
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۰:کتبت قصّة شوقی و مدمعی باکی - بیا که بیتو به جان آمدم ز غمناکی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۱:کَتَبتُ قِصَّةَ شَوقی و مَدمَعی باکی - بیا که بی تو به جان آمدم ز غمناکی
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۳:گر از روشِ حافظ و قرآن به در آیی - هر ره که روی باز پشیمان به در آیی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۴:ای دل گر از آن چاهِ زَنَخدان به درآیی - هر جا که روی زود پشیمان به درآیی
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۴:نامحرمان بسازید با جاهلی و پستی! - ای کوته آستینان تا کی دراز دستی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۴:ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی - وان گه برو که رستی از نیستی و هستی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۵:با مدّعی مگویید اسرار عشق و مستی - تا بیخبر بمیرد در درد خودپرستی
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۵:ای قصه بهشت ز کویت حکایتی - شرح نعیم خلد ز وصلت روایتی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۷:ای قصهٔ بهشت ز کویت حکایتی - شرح جمال حور ز رویت روایتی
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۶:ای پادشه خوبان داد از غم تنهائی - دل بی تو به جان آمد وقتست که باز آئی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۳:ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی - دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۷:ای که حرمانی ما را تو روا میداری - مخلصان را ز بر خویش جدا میداری
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۸:ای که در کوی خرابات مقامی داری - جم وقت خودی ار دست به جامی داری
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۹:ای که مهجوری عشاق روا میداری - عاشقان را ز بر خویش جدا میداری
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۹:در طلعت تو پیدا انوار پادشاهی - در غیبت تو پنهان صد حکمت الهی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۹:ای در رخ تو پیدا انوار پادشاهی - در فکرت تو پنهان صد حکمت الهی
-
فیض کاشانی » شوق مهدی » قصاید » قصیدهٔ ۱ - آفرینش ارواح ائمه هدى و قصه حضرت آدم و حوا:ارواح در ازل به سراپرده بقا - بودند متحد همه بر ذروه علا
فیض کاشانی » شوق مهدی » قصاید » خلقت انوار چهارده معصوم(علیهم السلام):از چارده ولیِّ مسمی به هفت اسم - سبع المثانئی که ز قرآن نشد جدا
فیض کاشانی » شوق مهدی » قصاید » امتیاز شیعیان اهل بیت:در گوش شیعه چون ز ثناشان صدا رسید - برداشتند نغمه بر آثار آن صدا
فیض کاشانی » شوق مهدی » قصاید » درباره خلقت حضرت آدم:چون نوبت وجود به ابدان ما رسید - این کار ز آفرینش آدم شد ابتدا
فیض کاشانی » شوق مهدی » قصاید » سجده فرشتگان و سرکشى ابلیس:پس امر شد ملائکه را سجده آورید - این قالب خلیفه بگزیده مرا
فیض کاشانی » شوق مهدی » قصاید » تماس آدم با حوا:آدم چو دید صورت زیبای دلفریب - در خویش یافت جانب او میل و اشتها!
فیض کاشانی » شوق مهدی » قصاید » نهى از خوردن میوه درخت ممنوع:پس از جناب قدس رسیدش بشارتی - کاندر بهشت باش تو و زوجه هر دو تا
فیض کاشانی » شوق مهدی » قصاید » درخت ممنوع درخت علم بود:آدم چو دید مکرمت و سجده و بهشت - گفتا در آسمان و زمین کیست مثل ما؟
فیض کاشانی » شوق مهدی » قصاید » درخت علم مخصوص اهلبیت عصمت بود:آدم ز حسن و بهجت آن در شگفت ماند - کاشباح نور و علم چه قوم است ای خدا
فیض کاشانی » شوق مهدی » قصاید » عظمت مقام ائمه هدى (ع):آدم ز رشک کرد تمنای علمشان - آورد در خیال بدی کاشکی مرا
فیض کاشانی » شوق مهدی » قصاید » آدم فریب ابلیس نخورد:ابلیس دید کآدم خاکی بزرگ شد - از حق نیافت منزلت و جاه و اجتبا
فیض کاشانی » شوق مهدی » قصاید » نزدیک شدن حوا به درخت ممنوع:مأیوس شد ز آدم و شد سوی زوجهاش - هم در دهان حیه و هم از ره دغا
فیض کاشانی » شوق مهدی » قصاید » حوا فریب خورد و آدم را فریب داد؟:حوا چو دید ایمنی راه و رفع منع - باور شدش بخورد از آن و ندید اذا
فیض کاشانی » شوق مهدی » قصاید » تبعید آدم و حوا از بهشت:امر آمد از جناب الهی که اهبِطوُا - نازل شوید سوی زمین هر چهار تا
فیض کاشانی » شوق مهدی » قصاید » پنج نور مقدس وسیله تقرب به خداست:آمد ندا که ما به تو گفتیم پیش از این - حرفی که میشود همه دردی بدان دوا
فیض کاشانی » شوق مهدی » قصاید » توبه آدم و قبول آن:آدم قبول کرد و دگر توبه تازه کرد - از روی عجز و گفت که اغفر ذنوبنا
فیض کاشانی » شوق مهدی » قصاید » اعتراف فرشتگان به عجز خود:آنگه به معجبان ملائک خطاب کرد - کاینک خبر کنید ز اسماء من مرا
فیض کاشانی » شوق مهدی » قصاید » عهد و میثاق بندگان با خدا در عالم ذر:پس دست قدرت از قِبَلِ حق نهاده شد - بر پشت آدم صفی آن میر اصطفا
حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:چشم و چراغ جمع رسُل هادی سبل - سلطان چار بالش ایوان اصفیا