هر نکتهای که گفتم در وصفِ آن شَمایل
هر کو شنید گفتا «لِلّهِ دَرُّ قائل»
تحصیلِ عشق و رندی آسان نمود اول
آخر بسوخت جانم در کسبِ این فضایل
حَلّاج بر سرِ دار این نکته خوش سُراید
«از شافعی نپرسند امثالِ این مسائل»
گفتم که «کِی ببخشی بر جانِ ناتوانم؟»
گفت «آن زمان که نَبْوَد جان در میانه حائل»
دل دادهام به یاری، شوخیکشی، نگاری
مَرضیّةُ السَجایا مَحمودَةُ الخَصائل
در عینِ گوشهگیری بودم چو چشمِ مستت
و اکنون شدم به مستان چون ابرویِ تو مایل
از آبِ دیده صد رَه طوفانِ نوح دیدم
وز لوحِ سینه نقشت هرگز نگشت زایل
ای دوست دستِ حافظ تَعویذِ چشم زخم است
یا رب ببینم آن را در گردنت حَمایل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به وصف معشوق میپردازد و عشق و رندی را که در ابتدا ساده به نظر میرسید، به عنوان راهی دشوار و سخت یاد میکند. او از حلاج سخن میگوید که با شور و شوق درباره این مسائل میسراید و تأکید میکند که نباید از شافعی در این امور سوال کرد. شاعر در ادامه از درد و رنج جان ناتوان خود میگوید و اشاره میکند که زمانی خواهد بود که جانش در میان موانع نباشد. او به دل دادنش به محبوبی اشاره میکند که دارای صفات نیکو است و از دلبستگیاش به او صحبت میکند. در نهایت، او نام محبوب را به عنوان تعویذی برای دفع آسیب و بیداری مینهد و آرزو میکند که آن محبوب را همیشه در کنار خود ببیند.
هوش مصنوعی: هر چیزی که درباره آن چهره و زیبایی گفتم، هر کسی که شنید، فقط گفت: «خداوند را شکر که چنین زیبایی وجود دارد».
هوش مصنوعی: ابتدا به نظر میرسید که به دست آوردن عشق و دلدادگی و رفتارهای شیطنتآمیز کار سادهای است، اما در پایان، جانم را در راه کسب این ویژگیها سوزاندم.
هوش مصنوعی: حَلّاج در هنگام اعدام، این نکته را به زیبایی بیان میکند که در مورد مسائل پیچیده و دشوار، بهتر است از کسانی که در این زمینه تخصص ندارند، سوال نشود.
هوش مصنوعی: گفتم «کی میخواهی به جان ضعیف من رحم کنی؟» گفت «زمانی که جان مانعی در میانه نداشته باشد.»
هوش مصنوعی: دل خود را به یاری و بازیگوشی یک معشوق سپردهام که ویژگیهایش پسندیده و خصلتهای نیکو دارد.
هوش مصنوعی: در حالی که به تنهایی و بیخبر از دیگران بودم، چشمان تو مانند چشمان مستی مرا به خود جذب کرده بود و اکنون به خاطر تو، مانند دیگر مستان شاد و سرزنده شدهام.
هوش مصنوعی: از چشمهای من سیل و طوفانی به بزرگی طوفان نوح به راه افتاده است و تصویر تو هیچگاه از یادم نمیرود و از دل من محو نخواهد شد.
هوش مصنوعی: ای دوست، آیا دست حافظ برای محافظت از چشم زخم است یا خدایا، آیا میتوانم آن را در گردنت ببینم که آویخته شده؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
از روی حسن معنی جانرا بتی است مایل
زانرو نگشت هرگز از روی حسن زایل
نزد توجمله خوبان چون ذره پیش خورشید
بر عجز خویش هستند ذرات جمله قایل
تا چشم بد نبیند روی نکوی او را
[...]
غیر از شما ندارم نزد خدا وسائل
یا سادة البرایا یا جامع الفضائل
از صد یکی ندارد گر صد چو من نویسد
وصف شما به هر دم درصد چو این رسائل
هر نکتهای که گفتم در شأن صاحب الامر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲۰ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.