خستگان را چو طلب باشد و قُوَّت نَبُوَد
گر تو بیداد کنی شرطِ مُروَّت نَبُوَد
ما جفا از تو ندیدیم و تو خود نَپْسَندی
آنچه در مذهبِ اربابِ طریقت نبود
خیره آن دیده که آبش نَبَرَد گریهٔ عشق
تیره آن دل که در او شمعِ محبت نبود
دولت از مرغِ همایون طلب و سایهٔ او
زان که با زاغ و زَغَن شَهپَرِ دولت نبود
گر مدد خواستم از پیرِ مُغان عیب مکن
شیخ ما گفت که در صومعه همّت نبود
چون طهارت نَبُوَد کعبه و بتخانه یکیست
نَبُوَد خیر در آن خانه که عصمت نبود
حافظا علم و ادب ورز که در مجلسِ شاه
هر که را نیست ادب لایقِ صحبت نبود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان حسرت و ناامیدی میپردازد. شاعر از خستگی و بیقوتی خویش سخن میگوید و به بیمروتی دیگران انتقاد میکند. او میگوید که عشق واقعی گریهاش را از دست داده و دل تاریک و بیمحبت است. شاعر همچنین به دنبال موفقیت و نعمت از پرندهای خاص است و از ناپایداری دوستی با کسانی که اصل و ریشه ندارند، ابراز نگرانی میکند. او میگوید که اگر از پیر مغان کمک بخواهد، نباید عیبجویی کرد چرا که در حال حاضر عزم و همتی در کار نیست. در نهایت، او تأکید میکند که در محافل بزرگ، ادب و علم لازم است و بدون آن، کسی لایق همراهی نخواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر افرادی خسته و درمانده، خواستهای داشته باشند اما قدرت انجام آن را نداشته باشند، تو اگر ظلم و ستم کنی، دیگر نشانهای از جوانمردی در تو نخواهد بود.
هوش مصنوعی: ما از تو هیچ بدی ندیدیم، و تو خود آنچه که در مسیر پیشوایان طریقت پسندیده نیست را نمیپسندی.
هوش مصنوعی: چشمی که نتواند برای عشق بگرید، نابینا و بیفایده است و دلی که در آن محبت وجود ندارد، به تاریکی مبتلاست.
هوش مصنوعی: از خوشبختی و سعادت بپرس و به این واقعیت توجه کن که سایهٔ آن خوشبختی، بر اساس ارتباط و نزدیکی به موجودات کوچک و بیارزش مثل زاغ و زغن (پرندگان معمولی و کمارزش) نمیتواند پابرجا بماند. در حقیقت، برای دستیابی به سعادت واقعی، باید به چیزهای ارزشمند و بزرگتر توجه کرد.
هوش مصنوعی: اگر از حکیمان و بزرگترها یاری خواستم، ایرادی نگیر؛ زیرا شیخ ما گفته که در زهد و عبادت، اراده و تلاش کافی نیست.
هوش مصنوعی: اگر پاکی و پاکیزگی نباشد، خانهی کعبه و خانهی بتها هیچ فرقی ندارند. اگر در آن خانه، معصومیت و پاکی وجود نداشته باشد، هیچ خیر و نیکویی هم در آن نیست.
هوش مصنوعی: ای حافظ، علم و ادب را فراگیر، زیرا در محفل شاه، کسی که شایستگی گفت و گو را ندارد، مورد توجه قرار نمیگیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود
دوست را چاره به جز مرهم رحمت نبود
خیره آن دیده که گریان نبود در غم تو
تیره آن دل که در او شمع محبت نبود
دولت از مهدی هادی طلب و سایه او
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۱۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.