گنجور

 
فیض کاشانی

درخت مهر اهل البیت نور دل به بار آرد

نهال بغض ایشان رنج‏‌های بی‏‌شمار آرد

مشو غافل ز جاه سروری وز رتبه ایشان

که درد سرکشی آخر از این مستی خمار آرد

به جای صاحب کوثر، قسیم جنت و نار است

نه آن کز عار بگریزد خلایق را به نار آرد

امام هادی ما را که با نیکان نظر دارد

خدایا در دل اندازش که بر ما هم گذار آرد

بهار ما لقای اوست ورنه این چمن هر سال

چو نسرین صد گل رعنا و چون سوسن هزار آرد

چو او هرگز نبودست و نخواهد بود امامی فیض

فلک هرچند گردد جمعه و لیل و نهار آرد