گنجور

 
فیض کاشانی

آنگه به معجبان ملائک خطاب کرد

کاینک خبر کنید ز اسماء من مرا

گفتند: کار تست منزه ز علم کس

ما را چه اسم و چه خبر از اسم هؤلا

عالم توئی و هر که توأش علم می‏دهی

ما جاهلیم گر ندهی معرفت به ما

فرمود: من نگفتم هنگام اعتراض

جز ما خبر ندارد ز اسرار کار ما؟

تسلیم حکم من بنمائید و تن دهید

تا بر مراد خویش کنم بر شما قضا

گفتند: سمع و طاعت و تسلیم و انقیاد

دادیم مر تو را به دل و جان کماتشا