مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید
که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش
زدهام فالی و فریادرسی میآید
زآتش وادی ایمن نه منم خُرّم و بس
موسی آنجا به امید قبسی میآید
هیچ کس نیست که در کوی تواش کاری نیست
هرکس آنجا به طریق هوسی میآید
کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست
این قدر هست که بانگ جرسی میآید
جرعهای دِه که به میخانهٔ ارباب کرم
هر حریفی ز پی ملتمسی میآید
دوست را گر سر پرسیدن بیمار غم است
گو بران خوش که هنوزش نفسی میآید
خبر بلبل این باغ بپرسید که من
نالهای میشنوم کز قفسی میآید
یار دارد سر صید دل حافظ یاران
شاهبازی به شکار مگسی میآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
یادداشتی از دکتر محمد استعلامی: ظاهرا در سال 1320 خورشیدی، علامه قزوینی صورت نهایی تصحیح دیوان حافظ را به خوشنویس هنرمند حسن زرّین خط سپرده، و این کار پس از تحریر زیبای زرین خط به گراورسازی رفته و چاپ شده است، و در آن سالها که علامه روزگار پیری را می گذرانده و کارهای بسیار دیگری در دست داشته، شاید این غزل در تحریر دیوان از قلم افتاده، و علامه قزوینی هم به دلیل مشغله بسیار، بار دیگر صورت نهائی دیوان را بازبینی نکرده، و در سالهای پایان عمر هم فرصتی پیش نیامده که این غزل را در نشر دیگری از دیوان وارد کند.
هوش مصنوعی: ای دل، خوشحالی کن که یک روح بزرگ و نیکو به زودی میآید و از نفسهای خوشش عطر شخصی خاص به مشام میرسد.
هوش مصنوعی: از غم جدایی نالیده و فریاد نزن، زیرا شب گذشته فال گرفتم و کسی برای کمک به من میآید.
هوش مصنوعی: من از آتش سرزمین ایمن نیستم که خوشحال باشم، فقط موسی در آنجا با امید شعلهای میآید.
هوش مصنوعی: در هیچ جا هیچکس وجود ندارد که در خیابان تو مشغول کار باشد. هر کسی که آنجا میآید، به خاطر تمایلات و خواستههای خود میآید.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیدانست که محل زندگی محبوب کجاست، اما این شواهد کافی است که صدای او به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: به من یک نوشیدنی بده که در میخانهٔ پر از بخشش، هر شخصی برای دعا و درخواست خود به آنجا میآید.
هوش مصنوعی: اگر دوستت حالش خوش نیست و غمگین است، بهتر است به او سر بزنی و احوالش را بپرسی؛ چرا که هنوز نفس میکشد و امیدی برای بهبود وجود دارد.
هوش مصنوعی: بلبل از این باغ پرسید که چرا صدای نالهای را میشنوم که از قفسی به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: محبوبی که حافظ به آن اشاره میکند، مانند یک شکارچی ماهر است که قلب او را به راحتی به دام میاندازد. در این میان، او دوستانی دارد که به خوبی از مهارتهایش آگاهند و به نظاره این صحنه مینشینند. در عین حال، به نظر میرسد که در این گیرودار، یک مگس ناچیز نیز به عنوان شکار کوچکتری به سوژه تبدیل میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
همین شعر » بیت ۱
مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید
که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید
تازه کردی روش حافظ شیراز، حزین
که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید
باز ازین راه صدای جرسی میآید
گویی از منزل معشوق کسی میآید
دم صبح از نفس باد صبا مُشکین شد
همدمی میرسد و همنفسی میآید
چشم بد دور ز شاخ شجر وادی طور
[...]
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
که زانفاس خوشش بوی کسی می آید
دعوی عشق ز هر بوالهوسی میآید
دست بر سر زدن از هر مگسی میآید
اوست غواص که گوهر به کف آرد، ورنه
سِیْرِ این بحر ز هر خار و خسی میآید
از دل خسته من گر خبری میگیری
[...]
مژده ای دل که مسیحانفسی میآید
که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید
از غم هجر مکن ناله و فریاد که من
زدهام فالی و فریادرسی میآید
کس ندانست که منزلگه آن دوست کجاست
[...]
از دم باد صبا بوی کسی میآید
من و فریاد که فریادرسی میآید
خیزد از ما چه درین دام که بییاری عشق
کی ز سیمرغ تلاش مگسی میآید
کار عشاق تو در عشق همین سوختنست
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۳۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.