دارم از غیبت مهدی گله چندان که مپرس
که چنان زو شدهام بیسرومان که مپرس
کار تقوی و صلاح و ورع و طاعت و علم
آنقدر روی نهاده است به نقصان که مپرس
جاهل و سفله و بیدین همه غالب شدهاند
اهل ایمان و خرد گشته بدانسان که مپرس
من به این دانش ناقص که به خود پندارم
زحمتی میکشم از مردم نادان که مپرس
گوشهگیری و سلامت هوسم بود ولی
آنچنان رونق دینم شده فتّان که مپرس
گفتگوهاست ز رشک و حسد این مردم را
هر کسی را غرضی این که مگو آن که مپرس
سبب غیبت مهدی ز خرد جستم گفت
فیض این قصه دراز است به قرآن که مپرس!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
منم از محنت ایام بدانسان که مپرس
و آن بدل میرسدم ز آفت دوران که مپرس
وان که از شست قضا زد ز کمان چرخم
بیگمان تیر بلا بر هدف جان که مپرس
من نیم یوسف و از مکر زلیخای جهان
[...]
آن چنانم زغم عشق تو حیران که مپرس
واله و شیفته و خسته ی هجران که مپرس
سر و سامان ز غم عشق تو دادم بر باد
تو چنان فارغ ازین بی سر و سامان که مپرس
مشکل آنست که او فارغ از احوال منست
[...]
دارم از زلفِ سیاهش گِلِه چندان که مَپُرس
که چُنان ز او شدهام بی سر و سامان که مَپُرس
کَس به امّیدِ وفا ترکِ دل و دین مَکُناد
که چُنانم من از این کرده پشیمان که مپرس
به یکی جرعه که آزارِ کَسَش در پِی نیست
[...]
دارم از زلف سیاهت گله چندان که مپرس
که چنان زو شده ام بیسرو سامان که مپرس
دارم از بیسرو پائی گله چندان که مپرس
شده بیرخت چنانم من عریان که مپرس
هم زمستان زقضا نیست بپایم شلوار
[...]
خنده ای زد لب تو بر من گریان که مپرس
شاکرم از لب خندان تو چندان که مپرس
یاد آن روز که سر دهنت پرسیدم
لب گرفتی ز سر ناز به دندان که مپرس
روزی از بیم کسان زیر لبم پرسیدی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.