گنجور

 
فیض کاشانی

مهر پیغمبر و آلش چه بود تخم بهشت

حق تعالی به کرم در ازل این حرف نوشت

خرم آن مزرعه دل که در او این کارند

بی‏سعادت که چنین دهقنت از دست بهشت

من به دل کاشتم این مهر تو خود می‏دانی

هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت

بهر بغض و حسد خارجیان غصه مخور

که گناه دگری بر تو نخواهند نوشت‏

سر تسلیم من و خاک در اهل البیت

گر مخالف نپسندد ز حسد گو سر و خشت

راه حق راه نبی دان و علی و آلش

گشت گمراه کسی کوره دیگر ننوشت

در دم آخر اگر دامن ایشان گیری

یکسر ای فیض ز بستر ببرندت به بهشت