مرا شوق حضور او ز سر بیرون نخواهد شد
قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد
نه من تنها که خلقی از خدا این آرزو دارند
مگر آه سحرخیزان سوی گردون نخواهد شد
مرا روز ازل کاری به جز شوقش نفرمودند
هر آن قسمت که آنجا رفت دیگرگون نخواهد شد
گلستان جهان پژمرده شد از جور عیاران
به عدلش کی شود خرم اگر اکنون نخواهد شد
مراد من همین باشد که خاک پای او گردم
حدیث همنشینیها چه گویم چون نخواهد شد
مگر تحصیل قرب او به علم معرفت بتوان
وگرنه وصل حاصل را به این افسون نخواهد شد
تو در تقوی و طاعت کوش و علم و معرفت ای فیض
که دیدارش به نفسی از هوا مشحون نخواهد شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرا مِهر سیَه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد
رقیب آزارها فرمود و جایِ آشتی نگذاشت
مگر آهِ سحرخیزان سویِ گردون نخواهد شد؟
مرا روزِ ازل کاری به جز رندی نفرمودند
[...]
مرا دل از خرابات مغان بیرون نخواهد شد
چه سوی خانقاهش ره نمایم چون نخواهد شد
به طوف گلشن و گل رند عاشق را کجا جویی؟
که جز با روی گلرنگ و می گلگون نخواهد شد
به صحرای جنون هر کو قدم زد چون مرا بیند
[...]
نصیب از نعمت بسیار دیگرگون نخواهد شد
زدریا قطره ای آب گهر افزون نخواهد شد
نباشد از فروغ مهر تابان لعل را سیری
زخون خوردن پشیمان آن لب میگون نخواهد شد
گرانجانی بود بار گران بر دل بزرگان را
[...]
مرا شوق حضور او ز سر بیرون نخواهد شد
قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد
نه من تنها که خلقی از خدا این آرزو دارند
مگر آه سحرخیزان سوی گردون نخواهد شد
مرا روز ازل کاری به جز شوقش نفرمودند
[...]
مرا در سینه دل چون نافه تا پرخون نخواهد شد
نصیبم نکهتی زان طره شبگون نخواهد شد
کمال ناامیدی بین کزان نامهربان شادم
به من بیمهریش گر زانچه هست افزون نخواهد شد
من و از محفلش اندیشه رفتن؟ محالست این
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.