رونق عهد شباب است دگر بُستان را
میرسد مژدهٔ گل بلبل خوشالحان را
ای صبا گر به جوانان چمن باز رَسی
خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را
گر چنین جلوه کند مغبچهٔ بادهفروش
خاکروبِ درِ میخانه کنم مژگان را
ای که بر مه کشی از عَنبرِ سارا چوگان
مضطربحال مگردان، من سرگردان را
ترسم این قوم که بر دُردکشان میخندند
در سر کار خرابات کنند ایمان را
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را
برو از خانهٔ گردون به در و نان مطلب
کآن سیهکاسه در آخر بِکُشد مهمان را
هر که را خوابگه آخر مشتی خاک است
گو چه حاجت که به افلاک کشی ایوان را
ماه کنعانی من! مسند مصر آنِ تو شد
وقت آن است که بدرود کنی زندان را
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
دام تزویر مکن چون دگران قرآن را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
دوباره نیکویی و گرمی ِ بازار ِ دوران ِ جوانی به بستان برگشته است. و به بلبل ِ خوش آواز، مژدهیِ آمدن ِ گل میرسد. بهجز این، میتوان گفت که بستان باعث شده است که روزگار ِ جوانی ِ ما رونق بگیرد و بازار ِ آن گرم شود. در این حالت میتوان بلبل ِ خوشالحان ِ مصراع ِ دوم را خود ِ شاعر در نظر گرفت که به او مژدهیِ گُل (دیدار و وصل ِ یار) رسیده است.
ای باد ِ صبا! اگر به ِ چمن های تازه سبز شده رسیدی، سلام و ارادت ِ ما را به سرو و گل و ریحان برسان. از این جمله به نظر میرسد که خود ِ شاعر از چمن و بوستان دور است. و از دور و به واسطهیِ باد ِ صبا، سلام و عرض ِ چاکری و ارادت ِ خود را به جوانان ِ چمن میرسانَد. جوانان ِ چمن هم میتواند همان درخت ِ سرو و گُل ِ سرخ و گیاهان ِ سبز و خوشبویِ سبزهزار باشد که پس از زمستان به تازگی روییدهاند؛ و هم جوانانی که با رونق ِ عهد ِ شباب، در بوستان و چمن به تماشا و عیش و نوش مشغول اند.
اگر مغبچهیِ بادهفروش، اینچنین خود را نشان بدهد و ناز و کرشمه و دلبری کند، مژههای خودم را جارویِ در ِ می خانه خواهم کرد. اگر مغبچهیِ بادهفروش چنین به چشم ِ من در آید و دل از من ببَرَد، حاضر ام برایِ آن که مقیم ِ میخانه باشم، در هیئت ِ یک خدمتکار، در ِ میخانه را جارو بزنم. آن هم با مژههایِ خودم.
ای معشوقی که زلف ِ مشکین و تابدار ِ خود را مانند ِ چوب ِ چوگان بر صورتات افکندهای (که انگار در بازی ِ چوگان گوی را به سمت ماه پرت کردهای!)، من ِ آشفته را با دیدن ِ ماه ِ رخات و حرکت زلفات به این سو و آن سو پریشان و مضطربحال نکن!
با حالتی طعنهآمیز میگوید: میترسم که آن گروه و دستهئی که به شرابخواران میخندند و آنها را مسخره میکنند، خودشان سرانجام ایمان ِ خودشان را در سر ِ کار ِ خرابات و کارهای عیاشی و فسق، دربازند و بدهند!
توفان را به آبی نخریدن، نوعی بیاهمیت و حقیر شمردن ِ توفان است. میتوانم انسان یا مخلوقی که از خاک خلق شده را تجسّم کنم که چون در کشتی ِ نوح است، دیگر توفان در چشم ِ او ارزشی ندارد. و شاعر، همراهی و یاری با مردان ِ خدا (نوح) را دلیل ِ این نجات دانسته.
اگر به طلب ِ نان به در ِ خانهیِ گردون آمدهای، از آن خارج شو و از او طلب ِ نان مکُن! چون که این بخیل ِ رذل، سرانجام مهمان را خواهد کُشت. می گوید این گردون، مثل ِ شخص ِ سیاهکاسهئی است که نه تنها نان به تو نخواهد داد، بلکه در آخر تو را خواهد کشت! فرار کن!
خوابگاه ِ پایانی ِ هر کسی، یک مشت خاک است. بگو چه نیازی است و چه فایده دارد که خانه و عمارت و کاخ ِ خود را تا بالای آسمان ها برسانی و ایوان و قصر ِ بلند بسازی؟ همه سرانجام در زیر ِ مشتی خاک خواهیم خوابید.
کسی را به یوسف ِ پیامبر مشابهت میدهد و به او میگوید که دوران ِ سختی ِ او به پایان رسیده است و میبایست زندان را بدرود کند که سرانجام مسند ِ مصر به او رسیدهاست. کنعان، جدا از نام ِ سرزمینی که زادگاه ِ یوسف است و عبارت ِ ماه ِ کنعانی که اشاره به یوسف و داستان ِ او است، به روایاتی نام ِ فرزند یا فرزند ِ فرزند ِ نوح است. و گویا او از دستور ِ نوح در زمان ِ توفان سرپیچی میکُنَد و نجات نمییابد. و این نام در این بیت، در این معنا، تناسبی با طوفان ِ نوح و کشتی ِ نوح که در بیت ِ ششم ِ این غزل از آن یاد شده ایجاد کردهاست.
ای حافظ! می بخور! رندی بکن! و خوش باش! اما مانند ِ دیگران، قرآن را دامی برای مکر و فریب دادن و به دروغ زیور کردن ِ کارهای خودت قرار نده. واژهیِ «قرآن» در این غزل آمدهاست. و در بیتهای این غزل تلمیحهایی از آیهها و قصّههای قرآنی نیز آمده. به نوعی شاعر در بیت ِ آخر، به صراحت این موضوع را یادآوری کرده است. به شکلی که یعنی از قرآن نیز میتوان به درستی استفاده کرد و آن را دام ِ تزویر نکرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را
چه کند گوی که عاجز نشود چوگان را
سروبالایِ کمانابرو اگر تیر زند
عاشق آنست که بر دیده نهد پیکان را
دست من گیر که بیچارگی از حد بگذشت
[...]
می بیارید و به می تازه کنید ایمان را
غم جنّات و جهنم نبود رندان را
ترک خود گیر که با خود به مکانی نرسی
که در آن کوی مجالی نبود رضوان را
عاقلان را به مقامات مجانین ره نیست
[...]
در دل عاشق اگر قدر بود جانان را
نظر آنست که در چشم نیارد جان را
تو اگر عاشقی ای دل نظر از جان برگیر
خود به جان تو نباشد طمعی جانان را
دعوی عشق نشاید که کند آن بدعهد
[...]
وقت آن شد که می ناب دهی مستان را
خاصه من بیدل شوریده سرگردان را
قدحی چند روان کن، که جگرها تشنه است
تا ز خود دور کنم این سر و این سامان را
شیشه خالی و حریفان همه مخمورانند
[...]
رونق عهد شباب است دگر بستان را
می رسد مژده گل بلبل خوش الحان را
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۰۸ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.