گنجور

 
حافظ

گر من از باغِ تو یک میوه بچینم چه شود؟

پیش پایی به چراغِ تو ببینم چه شود؟

یا رب اندر کَنَفِ سایهٔ آن سروِ بلند

گر منِ سوخته یک دَم بنشینم چه شود؟

آخِر ای خاتَمِ جمشیدِ همایون آثار

گر فِتَد عکسِ تو بر نقشِ نگینم چه شود؟

واعظِ شهر چو مِهرِ مَلِک و شَحنه گُزید

من اگر مِهرِ نگاری بِگُزینم چه شود؟

عقلم از خانه به در رفت، وَگَر مِی این است

دیدم از پیش که در خانهٔ دینم چه شود

صرف شد عمرِ گرانمایه به معشوقه و مِی

تا از آنم چه به پیش آید، از اینم چه شود؟

خواجه دانست که من عاشقم و هیچ نگفت

حافظ ار نیز بداند که چُنینم چه شود؟

 
 
 
غزل شمارهٔ ۲۲۸ به خوانش فریدون فرح‌اندوز
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
غزل شمارهٔ ۲۲۸ به خوانش فاطمه زندی
همهٔ خوانش‌هاautorenew
غزل شمارهٔ ۲۲۸ به خوانش فریبا علومی یزدی
غزل شمارهٔ ۲۲۸ به خوانش پانیذ علیپور
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
فیض کاشانی

گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود

پیش پائی به چراغ تو ببینم چه شود

یارب اندر کنف سایه مولای زمان

که من سوخته یک دم بنشینم چه شود

آخر ای خاتم انوار هدایت آثار

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فیض کاشانی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه