گنجور

 
فیض کاشانی

کو ره آن که نهم سوی شما گامی چند

محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند

ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید

هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند

گمرهان فضلا ترک جماعت کردند

تا رمیدند ز رسم و ره دین عامی چند

جمعه و عید و مصلا همه را در بستند

رهزن عام فریبی بد خوش نامی چند

پیروان نبی و آل و خدا یار شماست

چشم انعام مدارید ز انعامی چند

مصلحت‏هاست در اخفای امام ایزد را

نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند

سعی کن فیض که خود را برسانی به امام

تا بسوزند ز رشک تو خس و خامی چند