گنجور

 
فیض کاشانی

خوش خبر باش ای نسیم شمال

که به ما می‏رسد شمیم وصال‏

یا برید الحما حماک اللّه

مرحبا مرحبا تعال تعال

أین مهدینا و منزله؟

و من اصحابه و کیف الحال؟

چه شود گر دهی نشان مقام

چه شود گر کنی بیان مقال

قصّة الشوق لانفصام لها

حبّکم دونها لسان الحال

شاه ما سوی ما نمی‏گردد

حبذا کبریا و جاه و جلال‏

فیض تا چند صبر در غم دوست

ناله عاشقان خوش است بنال