نقدها را بود آیا که عیاری گیرند؟
تا همه شیعه نمایان پی کاری گیرند؟
هان مکن دعوی ایمان و تشیع فاسق!
زانکه رسوا شوی آن دم که عیاری گیرند!
مهر پیغمبر و آلش به زبان ناید راست
پای تا سر همه باید که قراری گیرند
شیعه بودن که بود پیروی آل رسول
پیروی چه، که ز پرهیز حصاری گیرند
مصلحت دید من آنست که این مدعیان
ترک گفتار نموده پی کاری گیرند
صاحب امر چو ظاهر شود این بوالهوسان
از خجالت ز میان جمله کناری گیرند
نگذارید چنین وضع جهان را ای فیض
در همه کار حسابی و شماری گیرند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نقد افرادی میپردازد که خود را شیعه و مؤمن معرفی میکنند، اما در عمل به اصول واقعی دین پایبند نیستند. شاعر تأکید میکند که کسانی که فقط به زبان ادعای ایمان دارند، در معرض رسوایی قرار میگیرند، و واقعی بودن ایمان به عمل و پیروی از پیامبر و اهل بیت بستگی دارد. او همچنین هشدار میدهد که زمانی که حقیقتطلبان و صاحب حق ظهور کنند، این افراد ناپاک از خجالت کنار خواهند رفت. در نهایت، شاعر از دیگران میخواهد که در زندگی خود نظم و حسابوکتاب داشته باشند و به عمل بپردازند.
هوش مصنوعی: آیا ممکن است نقدها را بسنجند تا همه شیعهها به یکدیگر بپیوندند و در پی هدفی جشن بگیرند؟
هوش مصنوعی: ای فاسق! بر ادعای ایمان و شیعهبودن خود مغرور نشو، زیرا در آن لحظه که حقیقت تو را نمایان کنند، رسوا خواهی شد.
هوش مصنوعی: عشق و محبت پیامبر و خانوادهاش را نمیتوان تنها با کلمات بیان کرد؛ بلکه باید در افعال و رفتارهایمان مشهود باشد و به صورت کلی همه باید تلاشی برای ایجاد توافق و هماهنگی داشته باشند.
هوش مصنوعی: شیعه بودن یعنی پیرو آل پیامبر بودن، اما پیروی چه چیزی؟ آیا از پرهیزهایی که برخی به عنوان حفاظ در نظر میگیرند، میتوان به درستی پیروی کرد؟
هوش مصنوعی: بهتر است که این مدعیان صحبت را کنار بگذارند و به کارهای مهمتری بپردازند.
هوش مصنوعی: زمانی که ولی امر به ظهور برسد، افراد بیباک و طمعکار از خجالت و شرم از دیگران فاصله میگیرند و خود را کنار میکشند.
هوش مصنوعی: ای فیض، نگذارید که اوضاع جهان به این صورت بماند و همواره برای هر چیزی حساب و کتابی داشته باشید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نقدها را بُوَد آیا که عَیاری گیرند؟
تا همه صومعه داران پیِ کاری گیرند
مصلحت دیدِ من آن است که یاران همه کار
بِگُذارَند و خَمِ طُرِّهٔ یاری گیرند
خوش گرفتند حریفان سرِ زلفِ ساقی
[...]
ای خوش آنان که خم طره یاری گیرند
یکدم از پیچ و خم دهر کناری گیرند
تا ازین لجه رسد زورق امید به لب
لب جوی و لب جام و لب یاری گیرند
تا درین بی سر و بن صیدگه آزاد زیند
[...]
ای خوش آنانکه سحر دامن یاری گیرند
قدح باده پی دفع خماری گیرند
رفعت پیر مغان بین که فلک را به نجوم
ز آتش غیرت او دود شراری گیرند
خاک آن شاه و شانم که گه کشتن خلق
[...]
مهر را سوختگان بوته خاری گیرند
ماه را زنده دلان شمع مزاری گیرند
چون گشایند نظر مملکتی بگشایند
باز چون چشم ببندند حصاری گیرند
آسمانها مگر از گردش خود سیر شوند
[...]
نقدها را بود آیا که عیاری گیرند؟
تا همه شیعه نمایان پی کاری گیرند؟
هان مکن دعوی ایمان و تشیع فاسق!
زانکه رسوا شوی آن دم که عیاری گیرند!
مهر پیغمبر و آلش به زبان ناید راست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.